۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

بررسی تنگناهای پنجگانه حکومت اسلامی، بخش سوم: تنگنای ترازداریک [اقتصادی]


تنگنایِ ترازداریک [اقتصادی]

نُسکِ پارسیک

خودرهاگران


چکیده:


ترازداری [اقتصاد] در حکومت اسلامی همیشه یک ترازداری [اقتصاد] بازاری بوده است و نه زاینده [تولیدی]. از اینرو دولت احمدی نژاد 250 میلیارد دلار از فروش نفت را بجایی اینکه در بخش زای وَریک [تولیدی] در راستای فراهم آوری ژایش های [فرصت هایِ] کاری سرمایه گذاری کند، این سرمایه ها را در بخش بازرگانی و بازار بکارگرفت که تنها بخش کوچکی از همبودگاه [جامعه] همانند سرمایه داران بازار و سرمایه داران دولتی میتوانستند از آن بهره ببرند. از زمانیکه حکومت اسلامی تلاش کرد که نرخ ارز را بگونه ساختگی و من درآوردی پایسته [ثابت] نگه بدارد، دولت ناگزیر بود که با رساندن میلیاردها دلار ِنفتی به ترازداری [اقتصاد] کشور، آن را سر پا نگه بدارد. تا زمانیکه پول از راه فروش نفت در فرادستِ دولت بود، دولت میتوانست با رساندن پول به آن بخش هایی که با تنگنا رو در روی بودند، ترازداری [اقتصاد] بیمار را دمی آرام کند. همکنون به فرنود [به دلیل] پایین آمدنِ بهایِ نفت و بی بهرگی دولت از این درآمدها، ناتوان بودن از کشش سرمایه های برونمرزی و گریز سرمایه های اندرونی به بیرون از کشور، دولت ناتوان از نگه داشتن چهره-یِ نمادین این ترازداری [اقتصادِ] بیمار بازاری است؛ ادامه-یِ این روند بسته شدن کارخانه هایِ زاینده [تولیدی] یکی پس از دیگر و بیکار شدن میلیون ها کارگر خواهد بود که هیچ چیز برای از دست دادن ندارند، بجز خودداری از پیوستن به جنبش آزادیخواهی سبزجامگان

http://www.youtube.com/watch?v=AUTkuduAvkQ


سرآغاز:




تنگنایِ ترازداریک [اقتصادی]، زیرساختِ حکومتِ اسلامی را پَژمَرگیده است [بخطر انداخته است]، به این فرنود [دلیل] که فروش نفت سرچشمه-یِ بُنیادین ترازداریِ [اقتصادِ] جمهوری اسلامی است، و رژیم باید که بتواند با درآمدهایِ نفتی همه-یِ چرخ ترازداری [اقتصادِ] نازاینده-یِ [ناتولیدیِ] خودش را بچرخاند. و میدانیم که ترازداری هایی [اقتصادهایی] که ویژگی نازاینده [ناتولیدی] پیدا میکنند، تنها تا زمانی میتوانند ادامه-یِ زندگی دهند، که از یک بُنمایه [منبع] بیرونی برخوردار باشند. و هنگامیکه این بُنمایه ازدست میرود، از پایه، گرفتاری هایِ فراوانی به سراغ آنها خواهند آمد. و در پیوند با حکومت اسلامی، این گرفتاری ها ساختار ِاقتصادیِ آن است. فراموش نکنیم که در درازایِ سه دهه گذشته چرخه-یِ ترازداری [اقتصادِ] ایران یک چرخه-یِ بازاری بوده است؛ بگفته-یِ دیگر، با یک ترازداری [اقتصادِ] زاینده، ناسانی [تضاد] سخت داشته است، چرا؟ چونکه چرخه-یِ ترازداری [اقتصاد] بازرگانی است، و این در هالی است که نیاز کنونی کشور، نیروی جوان و آمادگی هایی که جوانان از آنها برخوردار هَستند، شایش هایِ [امکان] هایِ مادی که در کشور هستند و روندِ ترازداریک [اقتصادی] در خاورمیانه و در جهان، کشوری همانند ایران را ناگُزیر میکنند که دارای یک ترازداری [اقتصاد] زاینده [تولیدی] باشد. اکنون با نگر به اینکه رژیم اسلامی نمیتواند ویژگی هایِ یک ترازداری [اقتصادِ] زاینده را سامان دهد و فراهم آورد، باید که برود به آن سویی که بتواند ویژگی بازاری و بازرگانی این ترازداری [اقتصاد] را دستکم فراهم آورد. و آنچه که در سال 1388 پیشآمده است و داریم در باره-یِ آن گفتگو میکنیم این است که از روزنِ فراهم آوردن هزینه ها، کار رژیم جمهوری اسلامی به جایی رسیده است، که به کَردِ [عملا] توان بجا آوردن ویژگی هایِ [خصلت هاییِ] بازار منشی این ترازداری [اقتصاد] را دیگر ندارد. بگفته-یِ دیگر، پول به اندازه-یِ بَسنده [کافی] در دست ندارد که بتواند به بدنه-یِ این ترازداری [اقتصاد] برساند. فراموش نکنیم که نزدیک به 15 سال است که ترازداری [اقتصاد] ایران، تنها از راه رساندن پول به بدنه-ی آن است که دارد ادامه زندگی میدهد و روی پا ایستاده است؛ بویژه از زمانی که حکومت اسلامی نرخ ارز را بگونه-یِ ساختگی [مصنوعی]، پایسته [ثابت] نگه داشت، دارد میلیون ها دلار به این ترازداری [اقتصاد] اندر میکند. این پول بدون اینکه در میدان هایِ زاینده و زای وَریک [تولیدی] اندر شود، تنها وارد چرخ داراکی [مالی] کشور میشود، تا بتواند از آن سوی، دوباره وارد چرخه-یِ ترازداریک [اقتصادیِ] بازار بشود، و بتواند کالاهایِ وارداتی را بدرون کشور اندر کند و از بهر آن بخشی از همبودگاه [جامعه] سود ببرد؛ [فردید (منظور) آن بخش کوچک از سرمایه داران بازاری و سرمایه داران دولتی است)] سپس رژیم بتواند با پَخش و پراکندنِ هَنجُمَنی [اجتمایی] بخشی از آن سرمایه ها، سامانِ هَنجُمَنی [نظم اجتمایی] را در پیکر و دَستگاهِ گدا پروری، نگه بدارد. فراموش نکنیم که کمیته امداد امام خمینی که زیر بازرسی راسته-یِ [مستقیم] بازار، به چم [یعنی] «هیئت موتلفه-یِ اسلامی» کارپردازی میشود، امروز از راه دانِ کمک هایِ پولی میان 40 تا 50 هزار تومان در ماه به هر خانواده، نزدیک به 8 میلیون ایرانی را بجایِ برده-یِ داراکی [مالی] خودش نگهداری میکند؛ از ترس اینکه مبادا این بخش از همبودگاه به یک نیرویِ واخواه و پَتکارش گر [اعتراض گر] فراروید، حکومت اسلامی پیوسته اندیشه، ایدیولوژی و دیدگاه هایِ هَنجُمَنی [اجتمایی] آنها را وارسی میکند. بدینسان شما پیوندِ ترازداری [اقتصاد] را با گرفتاری هایِ هَنجُمَنی [اجتمایی] میبینید. تنگدستی در رژیم جمهوری اسلامی ابزار کنترل هست. رژیم تاکنون توانسته بود با پخش کردن این میلیارد دلارهایِ نفتی به این سوی و آن سوی، بگونه-یِ ساختگی و من درآوردی، این نمایِ چرخه-یِ ترازداریک [اقتصادی] را نگه بدارد تا دچار تَنگنا هایِ ترازداریک [اقتصادی] نشود. رویدادی که همکنون پیش آمده است این است که حکومت اسلامی از بهر سرپرستی [مدیریت] ناشایست و بدِ سپاه پاسداران که از 1384 زمانِ رویِ کار آمدن احمدی نژاد، اداره کشور را بدست گرفته است، هتا توانایِ انجام این کار هم نبوده است. به زبان دیگر، نمیدانست که پول ها را چگونه باید جابجا کند. فراموش نکنیم که بایک درآمدِ کلانِ 250 میلیارد دلاری از فروش نفت در درازایِ پنج سال گذشته، خیلی شایش ها [امکان ها] در دستِ حکومتِ اسلامی بود که بتواند چرخ ترازداری [اقتصادِ] کشور را به آسانی به سویِ فرآوری [تولید] راهنمایی کند، ولی نتوانست، برای اینکه حکومت اسلامی این پول ها را در میدان ها و جاهایی سرمایه گذاری کرد که میدان هایِ زایندگی [تولیدی] نبودند، بگفته-یِ دیگر هیچگونه نقشی در کوشا و پویا کردنِ ترازداری [اقتصاد] کشور، بویژه در بخش فرآوریِ [تولید] آن نداشتند. راز ماندگاری دولتِ احمدی نژاد در چهار سال گذشته این بوده است که این دولت هرکجا که دیده است که ترازداری [اقتصاد[ دارد از هم میپاشد، به آنجا پول رسانده است، تا برایِ دَمی [لحظه ای] آرام باشد. ولی پرسش اینجاست که تا چه زمانی میشود این روش را ادامه داد؟ بیگمان تا زمانی که پول در دسترس هست. از زمانی که بهایِ نفت پایین آمد و آشفتگی هایِ هَنجُمَنی [اجتمایی] نمایان شدند، و تَنگناهایِ کشورمدایک [سیاسی] نیز به آن افزوده گردیدند، دولت احمدی نژاد شایش [امکان] بدست آوردن پول را از دست داد، [سوای این سرمایه هایی که از راه فروش نفت بدست میآورد که بهایِ آن نیز بالا نیست]. در نگر بگیرم که بر پایه آماری که داده میشود، در سال ِگذشته در کشور ِبزرگی همانندِ ایران که سه برابر کشور فرانسه است، تنها توانسته است که 800 میلیون دلار سرمایه برونمرزی را به درون کشور درکشد [جذب کند]. 800 میلیون دلار برای یک کشوری به بزرگی ایران هیچ پولی نیست؛ این پول در اندازه-یِ سرمایه گذاری ای است که در کشورهایِ کوچکِ آفریقایی آسیایی انجام میگیرد، در کشورهایِ بسیار تنگدست. بنابراین با نگر به اینکه این ترازداری [اقتصاد] به کَردِ [عملاً] توانایی کِشِش ِسرمایه هایِ بُرونمرزی را ندارد، و سرمایه هایِ اندرونی هم دارند به سویِ برونمرز میگُریزند، و یا بدنبال ژایش هایِ [فرصت هایِ] سودجویانه و کوتاه هَستند، همانندِ رانت خواری، کُنشگری هایِ مافیایی، وارد کردن کالاها هتا کالاهایِ بدور از نیاز و قاچاق و چیزهایی از این دست، تا بتوانند سودی را در زمانِ کوتاه بدست آورند، آن سرمایه گذاری که نیاز بوده است تا بتواند کار بیآفریند کند، انجام نگرفته است. فراموش نکنیم که نیاز بوده است که احمدی نژاد بتواند در دوره ریاست جمهوریش در چهار سال گذشته دو میلیون و شش سد هزا کار ایجاد کند. تابتواند میزانِ بیکاری را در همان اندازه ای نگه بدارد که دولت را در سال 1384 بدست گرفت. ولی او بجای دو میلیون و شش سد هزار کار، کمتر از شش سد هزار کار فراهم آورده است. بگفته-یِ دیگر، دو میلیون کار کمتر از آنچه که پیش بینی شده است. این بدین آرش [معنی] است که انبوه بیشمار و بسیار آسیمی [عظیمی] از مردم دارند تلاش میکند که از راه کارهایِ دروغین [کاذب] همانند سیگار فروشی، زندگی خودشان را بگذرانند. و هتا دست به کارهایِ ناشایست و نابهنجار همانند قاچاق بزند تا بتواند نان شب شان را دربیاورند. ولی فراموش نکنیم که از یکجایی شُمار این نیروهایِ بیکار که بدون آینده و پشتیبانی ترازداریک [اقتصادی] هَستند، به اندازه ای خواهد رسید که همبودگاه [جامعه] دیگر نخواهد توانست به آنها کار سیاه یا کار قاچاق بدهد. سرانجام این بیکاران به نیروهایی واگردانده خواهند شد، که گرفتاری هایِ هَنجُمنی [اجتمایی] برپا خواهند ساخت، به سُخن دیگر، فراپُرسش ها و گرفتاری هایی نمایان خواهند شد که دولت برای زُدودن آنها باید هزینه هایِ بیشتری بکارببَندَد، در سنجش با آن هزینه-یِ ترازداریکی [اقتصادی] ایکه دولت میتوانست بکاربگیرد و برایِ این نیروی بیکار کار فراهم سازد تا دولت با این چنین فراپُرسش هایی رو در روی نشود.
بر پایه-یِ درجه بندیِ جهانی که در جوّ کسب و کار انجام گرفته است، ایران در جایگاه 144 گذاشته شده است، بگفته-یِ دیگر، حکومت اسلامی نمیتواند زمینه ای را فراهم سازد تا ترازداری [اقتصادِ] کشور هتا بسویِ فرآوری [تولید] در تراز [سطح] خورد و کوچک برود. و آنچه که اَندوه بار است این است که آن بخش هایی که داشتند بگونه تَرادادی [سنتی] کار و کُنشگری میکردند، آنها نیز از اینرو که دیگر میدان هایِ ترازداریک [اقتصادی]، ناتوان از کِشِش سرمایه هَستند، و نمیتوانند کوشا باشند، دیگر نیازی به آن کارها نخواهد بود که این بخش هایِ ترادادی [سنتی] انجام میدادند. برای نمونه اندازه و گُنجایش برقی که امروز دارد در کشور گُساریده میشود [مصرف میشود] به ندازه ای پایین است که به کَردِ [عملا] به خیلی از کارخانه هایِ فرآوری [تولیدِ] برق نیاز نیست. فراموش نکنیم که همکنون اگر اندکی نیاز به برق بالا برود این شایش هایِ [امکان هایِ] خوابیده، فرسوده شده، ازمیان رفته و از دور بیرون شده-یِ تورینه-یِ [شبکه-یِ] برق، دیگر نمیتواند فوری، نیاز ها را بجا آورد، به همین گونه است که خاموشی های بسیار بُزرگی خواهیم داشت. آماری که همکنون نشان داده میشود، میگوید که کارخانه هایِ زای وریک [تولیدیِ] میانه و بسیار بزرگ همکنون دارند با 10 تا 30% از گُنجایش شان کار میکنند. بگفته-یِ دیگر چیزی نزدیک به 70 تا 90% از گُنجایش های این کارخانه هایِ بزرگ بیهوده، بدونِ کاربُرد و بهرهبرداری مانده است. همکنون بمن بگویید که کدام ترازداری [اقتصاد] در سرتاسر جهان هست که بتواند با کارخانه هایِ زای وَریکی [تولیدی ای] که 70 تا 90% از گُنجایش آنها بکارگرفته نمیشوند، ادامه زندگی بدهد. خوب، چیزی را که حکومت اسلامی در چشم انداز دارد، بستن کارخانه ها، بیکار کردنِ ده ها تا سدها هزار کارگر و شاید بیکار کردنِ دو تا سه میلیون کارگرانی باشد که همکنون در سر کار هَستند. و آغاز یک سری از تَنگنا هایِ هَنجُمَنی [اجتمایی]. این نیروهایِ هَنجُمَنی [اجتمایی] تازه، به فرنود [به دلیل] بافت ویژه ای که دارند، هنگامیکه با افتادن در تنگدستی مطلق چیزی برایِ از دَست دادن، نداشته باشند، میتوانند زاینده-یِ جنبش هایِ هَنجُمَنی [اجتمایی] بسیار ریشه داری باشند. و این پیش بینی ای است که میشود برایِ این توده-یِ میلیونی ِبیکار کرد، که به این جنبش آزادیخواهی به پیوندد که از 23 خرداد آغاز شده است تا با هم به یک جنبش اجتمایی ِفراگیر با خواست هایِ کشورمدایک [سیاسی]، ترازداریک [اقتصادی] و هَنجُمَنی [اجتمایی] فرارویند و بتوانند به آسانی رژیم ِبی پایه ای، همانندِ رژیم جمهوری اسلامی را جارو کنند.
http://www.youtube.com/watch?v=AUTkuduAvkQ




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر