Sonntag, 18. April 2010
نُسکِ پارسیک
سازمان خودرهاگران
چکیده:
به فرنودِ (دلیل) آماده نبودنِ کُنشگران جنبش سبزها در خردادماه سال پیش، آنها نتوانستند از توان مردم در راستای دستیافتن ِپیروزمندانه به یک دگرگونی ساختاری و مردمسالار بهرهمند شوند. هم اکنون زمان بسنده در فرادستِ داریم تا با برنامه ریزی و آماده سازی خودمان به پیشواز ماه هایِ سرنوشت ساز اردیبهشت و خرداد ماه برویم. با پیوستن لشکر بیکاران و ناخرسندان از نهشتِ ترازداریک (وضعیت اقتصادی) به جنبش هایِ هَنجُمَنی (اجتمایی) در این ماه ها، شایش (امکان) برخورداری از این نیروهایِ آسیم (عظیم) در راستای یک دگرگونی مردمسالار فراهم است، اگر کُنشگران جنبش از هم کنون با آهنگِ اُستوان (عزم راسخ) برای انجام کارهایِ ساختاری و سرنوشت ساز، برنامه ریزی و آماده سازی کُنند و بپذیرند که فرجام پیروزمندانه-یِ جنبش تنها به انجام کارهایِ فرسخت و ساختاری برای فروگرفتن پایگاه و نهاد هایِ قدرتِ حاکمیت بستگی دارد، و نه پیروی از دستورهای کسانی که میخواهند آنها را با کارهای نمادین و نمایشی، همانند بادکنک هوا کردن، بوق و سوت زدن و آرَنگ (شعار) نویسی بر اسکناس ها سرگرم کنند.
سرآغاز:
کُنشگرانِ جُنبش سبزها که پس از دغلکاری در رای مردم در 23 خُرداد 1388 آغاز شُد، آز آمادگی بَسنده برخوردار نبودند تا بتوانند همانند مردم قرقیزستان که حکومتِ خودکامه-یِ آن کشور را سرنگون کردند، جنبش را کامگارانه به سرانجام رسانند. در ایران به فرنودِ (دلیل) نبود آمادگی، جنبش در درازایِ هفته ها و ماه ها به کردِ (عملا) در بهره برداری از توان نیروهایِ مردمی ناکام ماند. از آنجا که هم اکنون در ادامه-یِ جنبش به سر میبریم، میتوانیم یک سری پیش بینی هایی را برای رویدادهایِ گمان پذیر در آینده انجام دهیم که چنانچه گردهمایی های بزرگ دوباره روی دهند، و زمینه هایِ دگرگونی آماده باشند، بتوانیم کوشا به میدان کارزار اندر شویم، و کار رژیم را یک سره سازیم.
گزارش هایِ هفته-یِ گذاشته بیانگر تنش هایِ فرسخت (جدی) میان سران حکومت دارند. بر پایه-یِ قانونی که از مجلس گذشت، مجلس از توانایی هایِ خودش که قانون اساسی به آن واگذار کرده است به سود ولایت فقیه چشم پوشی کرد. به زبان دیگر در آینده مجلس و نیروی دادرسی (قوه قضاییه) هاگ (حق) بازرسی از آن نهادها را ندارند که زیر چتر ولایتِ فقیه هَستند و وابسته به او میباشند. و مجلس باید همه-ی رَواگشتگانِ (مصوبات) شورای نگهبان، مجلس خبرگان و مجلس مصلحت نظام را بدون چون و چرا بپذیرد. فرنود (دلیل) دست اندازی ولی فقیه بر آزادکامی هایِ (اختیارهایِ) مجلس، پیشگیری هایی است که خامنه ای میخواهد برای مهار کردن سپاه پاسداران انجام دهد که اکثریت مجلس را در دست دارد. زیرا خامنه ای از این ترس دارد که با افزایش قدرتِ سپاه پاسداران، بیت رهبری هدف آینده-یِ این نهادِ رزمی کشور شود.
از سویی دیگر سپاه پاسداران دارد از راه وارد کردن بسیجی ها به بازار و سپردن زاوَرش هایِ (خدمات) پخش کالا در کشور به آنها، بر بازار چنگ میاندازد. همه-ی اینها نشانه هایی از شکسته شدنِ آهسته آهسته-یِ سه گوش (مُثلث) قدرتِ ولی فقیه، بازار و سپاه پاسداران است که نوایِ آن دارد شنیده میشود؛ سختر شدن نِهشتِ (وضعیت) همگانی کشور بویژه نهشتِ ترازدایک (اقتصادی) آن و کمبود اندوخته هایِ سرمایه ای برای پخش آن میان این باندهایِ مافیایی، انگیزه هایِ بُنیادینی هستند که آنها را بجان هم انداخته اند.
برپایه گزارش های رسیده، حکومتِ اسلامی از توانایی فروش نفت به اندازه ای که اوپک برای آن درنگر گرفته است، برخوردار نیست، و از آنجا که نفتِ حکومت اسلامی بر روی دستش مانده است، رژیم ناچار شده است که نفتِ خام را به همراه نفتکش هایی به سوی آب های آزاد روان سازد و در آنجا زیر بهایِ نمایانده شده-یِ (تعیین شده-یِ) اوپک بفروشد تا نیاز پولی خودش را برآورده سازد.
از دیگر گُزارش های جنجال برانگیز در هفته-یِ گذشته پیشگیری از سفر محمد خاتمی به بیرون از کشور و درخواست دولت ایران برای بازگرداندنِ فرزندِ آیت الله رفسنجانی، مهدی رفسنجانی به ایران و دادرسی او است؛ همه-یِ اینها نشاندهنده-یِ درگیری های درون سامانه-یِ حکومت اسلامی هَستند که ریشه در نبود درآمدهای ترازداریک (اقتصادی) و درآمدهایِ برونمرزی آن در تراز کلان دارند که حکومت اسلامی چیرگی دربست بر آنها دارد.
بزودی شاهد خواهیم بود که این درگیری ها شدت خواهند گرفت، و اگر نگاهی به نهشتِ هَنجُمَنی (وضعیتِ اجتمایی) و ترازداریک (اقتصادی) کشور بیاندازیم، درمیبابیم که هنوز هَنداخ (طرح) هدفمند کردن یارانه ها به انجام نگرفته است، ولی بهای 34 قلم کالا از 40 کالای نیازین بالا رفته اند، بگونه ایکه بهای غَند (قند) در یک ماه و نیم گذشته 50%، شکر 75% و سیب زمینی 70% افزایش داشته است و این روند دارد ادامه پیدا میکند، آنهم در نهشتی (وضعیتی) که هنوز هَنداخ (طرح) برداشتن یارانه ها و آزاد شدن بهایِ کالاها به انجام نگرفته است. اگر این گرفتاری ها را به آراوایش هایِ (تحریم هایِ) جهانی بیافزاییم که در راه هَستند، و کرانمندی هایی (محدودیت هایی) که بر حاکمیت خواهند وَرزید، و همچنین افزایش واخواهی ها و پَتکارش های هَنجُمَنی ( اعتراض های اجتمایی) کارگری و دانشجویی در ماه فروردین را درنگریم، همه نشان میدهند که افزایش بهایِ کالاها سبب خواهند شد که بخشی از بدنه-یِ این پَشکان (طبقه های) ناخُرسند نیز به لشکر واخواهان (اعتراض کُنندگان) به پیوندند.
بدینسان ما درهال رفتن به سوی دوماه سرنوشت ساز اردیبهشت و بویژه خرداد هَستیم. و گوهر پیام این گفتار نیز آماده سازی برایِ این ماه است؛ به زبان دیگر همانگونه که رژیم دارد خودش را برای سرکوب آماده میسازد، مبارزان نیز باید به هوش باشند که اینبار بجایِ سرگرم کردن خودشان با کار هایِ کودکانه همچون بادکنک هوا کردن، سوت و پوق زدن، و ناکام کردن مبارزه، کارهایِ فرسخت (جدی) و سرنوشت ساز را دنبال کنند. مبارزه را نباید اینبار سالنامه ای (تقویمی) کنیم؛ آزادیخواهان باید از این آمادگی برخوردار باشند تا همینکه در ماه اردیبهشت یا ماه خرداد، یک پَتکارش (اعتراض) گسترده-یِ هَنجُمَنی (اجتمایی) روی داد و توده-یِ فراوانی از مردم به میدان مبارزه اندر شدند، آنها همانند مردم قرقیزستان، وارد کارزار شوند، دستگاه سرکوب را به پس برانند، و از راه فروگرفتن پایگاه ها ونهاد هایِ حاکمیت، قدرت را از دست آن دربیاورند.
از هم اکنون باید که مبارزان در باره-یِ مبارزه بیاندیشند، برایِ آن برنامه ریزی کُنند و اینچنین برخوردِ سُهِشی (احساس) نداشته باشند که همه در پیوس (انتظار) بمانند تا یک رویدادی در ورای اراده آنها پیش بیاید تا سپس آنها به بینند که چکار میخواهند بکنند و یا چگونه میخواهند واکنش نشان دهند. یکبار هم که شده باید با بهره گیری از آزمونِ ده ماه گذشته، با آمادگی به سویِ انجام کاری پیش برویم، که کمابیش از پیش برای آن برنامه ریزی شده و اندیشیده شده باشد.
در واپسین روزهایِ فروردین بسر میبریم هنوز زمان داریم که بتوانیم با بدست آوردنِ آمادگی، نُخستین گردهمایی هایِ پَتکارشی (اعتراضی) گُسترده در ماه اردیبهشت یا ماه خرداد را به یک گردهمایی سرنوشت ساز واگردانیم. انجام اینکار نیاز به خودرها سازی کُنشگران و کُوشندگان جُنبش از دستورهایِ کسانی دارد، که میخواهند آنها را با بوق و سوت زدن و آرَنگ (شعار) نویسی بر روی اسکناس ها سرگرم کُنند. اگر کُنشگران جنبش براستی خواهان یک دگرگونی ساختاری هَستند، باید که از هم کنون با آهنگی اُستوان (عزم راسخ) برای انجام کارهایِ ساختاری و سرنوشت ساز آماده سازی کُنند. اگر کُنشگران جنبش این اندیشه را بپذیرند که فرجام پیروزمندانه-یِ جنبش تنها به انجام کارهایِ فرسخت و ساختاری بستگی دارد، و نه به دنبال کردنِ کارهایِ نمادین و نمایشی، آنها خواهند توانست جنبشی را که در خرداد 88 آغازیده اند در خرداد 89 پیروزمندانه به سرانجام رسانند.
http://khodrahagaran.org/Fa/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر