آدینه، 2010/04/23
نُسخه فارسی
سازمان خودرهاگران
چکیده:
ابزاری که بتواند حکومت اسلامی را بر زمین بکوبد در دست ماست، شاید که اینکار در دو یا سه سال پیش که صندوق پولی رژیم پُر بود و بهای نفت بالا بود، و تحریم ها سخت نبودند، این امکان وجود نداشت، ولی امروز، که به سبب افتادنِ سرنوشتِ ایران در دستِ یک مشت پاسدار نافرهیخته، اقتصاد کشور در بدترین و آشفته ترین وضعیتِ دوران مدیریتی خودش است. اکنون که کشورهایِ باختر از بهر اختلاف بر سر برنامه هایِ اتمی رژیم، درحال فراهم آوری، برای وارد کردن آسیب هایِ سنگین تر اقتصادی به آن هَستند، ما در درون کشور میتوانیم ضربه-یِ پایانی را به رژیم بزنیم و فرمانروایی آن را به پایان ببریم. و با اینکار کشور خودمان را از کابوسنامه ها و نمایشنامه های ناگواری چون تازش رزمی و بمبباران اتمی ایران، و اینچنین رویدادهای ناگوار رها سازیم. سرپیچی همگانی از راه خودداری از پرداختِ رسیدِ آب و برق و تلفن و گاز کم هزینه ترین راه مبارزه برای آزادیخواهان است که میتواند بزرگترین کارکرد و تأثیر را در دستیافتن به دگرگونی داشته باشد. همزمان شدن این سرپیچی همگانی با اعتراض ها و اعتصاب هایِ مردمی از بهر گرانی ها و زُدودنِ یارانه ها و همچنین نزدیک شدن به سالگردِ جنبش در خرداد ماه، میتواند جنبش را در سال 1389 کامگارانه به سرانجام رساند، فرجام نیکی که تنها به اراده و آهنگِ اُستوان تک تک ما بستگی دارد.
سرآغاز:
[نقش سرپیچی همگانی در پیروزی جنبش آزادیخواهی مردم ایران]
از همان زمانِ آغاز جنش سبزها در 23 خرداد سال 1388 خیلی ها بر این باور بودند که این جنبش دارای یک بدنه-یِ اجتمایی محدودی است، که بیشتر از لایه هایِ طبقه متوسط ساخته شده است. هم اکنون، با آنکه جنبش توانسته است بیش از ده ما ادامه پیدا کند، ولی هنوز آنچنان فراگیر نَشده است که همه-یِ طبقه هایِ اجتمایی را در همراهی با خودش برانگیزاند تا بتواند از پس حکومت اسلامی بر بیاید و کار را یکسره سازد.
از همان آغاز، خیلی ها بر پیوند دادنِ جنبش سبز آزادیخواهی مردم ایران با دیگر لایه هایِ اجتمایی پافشاری میکردند که از بهر ویژگی های کمی و کیفی ای که از آن برخوردارند، میتوانند به هَستی دولتِ کودتایی احمدی نژاد پایان ببخشند، و چه بسا که بتوانند کل نظام جمهوری اسلام را جارو کنند؛ این نیاز در سال 1389 نه تنها پیش از پیش احساس میشود، بلکه زمینه هایِ آن نیز فراهم شده است. ما نشانه های زیادی از ناگوار شدنِ وضعیتِ اقتصادی کشور و نگرانی و ترس ِحکومت اسلامی از آن در دست داریم، هراس رژیم از پی آیندِ وضعیتِ ناگوار اقتصادی و بلایی که دارد به همراه میآورد.
هم اکنون می خواهم پیام ِایستادگی ِمردم سیرجان را به شما برسانم که از پرداختِ رسیدهایِ تلفن خودداری میکنند. شاید که برخی بگویند که دلیل آن، تنگدستی مردم است، ولی واقعیت این است که اراده ای هست که آغاز گر این سرپیچی همگانی شده است. زیرا از هر پنج تن کاربر ِتلفن ِشهر سیرجان، یک تن از پرداخت رسیدِ تلفن، خودداری کرده است و مخابرات نیز تلفن او را قطع کرده است. به گزارش بُنگاهِ گزارش رسانی «مهر»، سرپرست مخابرات سیرجان گفته است که:« خودداری از پرداختِ رسیدِ تلفن ها، سبب عدم تأمین اعتبارت شده است و این، سببِ کندی در روندِ اجرای طرح هایِ مخابرات خواهد شد.» معنی این گفته این است که اگر پول از مردم به دستگاهِ دولت نرسد، دولت ناتوان در اجرای طرح هایِ خودش میشود. در اینجا چیزی را که باید درنگریم این است، هنگامیکه دولت از «طرح» گفته به میان میآورد، منظور آن، طرح هایِ سازندگی که آسایش شهروندان و آبادانی ِکشور را هدف خود کرده باشد، نیست، منظور طرح هایی است که سبب نگهداری و ادامه-یِ نظام نامردمی حکومت اسلامی میشود.
سامانه-یِ حکومت اسلامی در کشور ما همانند یک چرخه که از سه حلقه ساخته شده است، کار میکند، که بسیار ساده است، ولی همگی آن به سود حکومت اسلامی در چرخش است. بدین سان که حلقه نخست، بدست آوردنِ درآمد است؛ حکومت اسلام تلاش میکند که از هر راهی که میتواند، آن را بدست آورد. و حلقه دوم ویژه کردن و واگُذاردنِ این درآمدها به دستگاهِ سرکوبگرش است که دربرگیرنده-یِ همه-ی مزدوران آن از نیروهایِ سپاه پاسداران گرفته تا بسیجی ها و دستگاه های امنیتی و چماقدارانش. و حلقه-یِ سوم، حلقه-یِ فشار است که از راه سرکوب اجتمایی، اعتراض هایِ مردمی و راهپیمایی ها ساخته میشود. اگر این سه حلقه را بهم پیوند دهیم، چرخه-یِ هَستی حکومت اسلامی ساخته میشود، که هدفش بدست آوردن پول از سرچشمه هایِ گوناگون برایِ پرداختِ دستمزدِ نیروهایِ سرکوبگر، مزدور و دستگاه هایِ جاسویسی-امنیتی اش است تا بتواند از راه سرکوب، جامعه را مهار کند. اکنون بایستیکه این چرخه شکسته شود.
با آغاز جنبش سبزها در سال 1388 مردم برایِ ازکار اندختن این حلقه-یِ سرکوبگر، آن را هدفِ خودشان کردند؛ در گفتارهای پیشین به رسایی به این گرفتاری اشاره شده است که چرا این درگیری ها به سود مردم پایان نپذیرفت. هم اکنون پرداختن به این موضوع، پرسش جُستار ما نیست. ولی همه-یِ نشانه هایِ آشکار گواهی میدهند که چشم اسفندیار رژیم در این چرخه، حلقه-ی نخستِ این چرخه است، به زبان دیگر آن حلقه-یِ راه هایِ دستیافتن رژیم به درآمدها و سرچشمه هایِ پولی، ناتوانترین پایگاه یا بخش آسیب پذیر آن است که میتواند کابوس سرنگونی رژیم شود.
همگی درآمدهایِ دولت احمدی نژاد همانند دولت های دیگر بر دو بخش تقسیم میشوند، بُنمایه و منبع هایِ بیرونی و بُنمایه هایِ درونی؛ از بُنمایه-یِ بیرونی منظور درآمدهایِ بدست آمده از فروش نفت و گاز و یک سری صادرات است. داده و گزارش های فراوانی در دست هَستند که گواهی میدهند که درآمدهایِ دولت از این سرچشمه ها دارند پیوسته کمتر و کمتر میشوند. دولت احمدی نژاد با وجودِ داشتن نفت فراوان و بار کردن آنها درنفتکش ها و فرستادن آنها به آب هایِ آزاد برای فروش ارزان آنها، باز، توانایی دستیافتن بر درآمدهایِ بسنده از این سرچشمه را ندارد. اکنون درنگرید که اگر تحریم هایِ نو و محدودیت های تازه نیز بر آن افزوده شوند، این درآمدها پیوسته کاهش خواهند یافت و بویژه جابجایی پول از برونمرز به درونمرز با دُشواری روبرو خواهد شد.
ولی مردم میتوانند بخش دوم درآمدهایِ دولت را که از درون کشور بدست میآید، با دشواری روبرو کنند و تأثیر بزرگی در بستن راه درآمدهایِ دولت داشته باشند. از اینرو سرپیچی ِهمگانی و خودداری از پرداختِ رسیدهایِ آب، برق، گاز و تلفن ابزارهایِ شایسته ای برای شکستن این چرخه-یِ هَستی حکومتِ اسلامی و به زانو درآوردن آن است. اگر سرپچی همگانی در خودداری از پرداختِ رسیدهای برق، آب، تلفن، و گاز بگونه-یِ فراگیر و گسترده در سراسر کشور انجام گیرد، این امکان را از گماشته های حکومت اسلامی خواهد گرفت که بخواهند برایِ قطع آب و برق تلفن و گاز، تک تک به سراغ خانه های مردم بروند. زیرا باقطع جریان آب و برق.... حکومت خودش را عملا بی بهره از آن بخش از درآمدهایی خواهد کرد که در صورت خودداری بخشی از کاربران از ادامه-یِ سرپیچی، بخواهند آن را پرداخت کُنند. بدینسان بدون اینکه ما بخواهیم خطری را بپذیریم، میتوانیم از راه سرپیچی همگانی در میدانِ اقتصادی که در برگیرنده-یِ خودداری از پرداختِ رسید آب، برق، گاز و تلفن است، این دولت را بر زمین بزنیم، زیرا باخودداری از پرداختِ این رسیدها، چرخه-یِ زندگی حکومت اسلامی شکسته خواهد شد و حکومت همه-یِ درآمدهایش را برای پرداختِ دستمزدِ نیروهای سرکوبگرش از دست خواهد داد، نیروهای سرکوبگری که تنها برایِ فشار بر مردم و ایجاد ترس و ترور بکارگرفته میشوند.
شرایط اجتمایی هم اکنون بسیار آشفته است، جامعه با توجه به فشار گرانی ها، آماده-یِ انفجار است، هم اکنون دولت احمدی نژاد از ترس از شورش مردم، و انفجار اجتمایی است که طرح هدفمند کردن یارانه ها را به پس رانده است. به زبان دیگر، با آنکه دولت نیاز آشکاری به پول دارد، ولی دلیری و جراتِ کنارگذاشتن یارانه ها را ندارد، زیرا میداند که زُدودنِ یارانه ها میتواند جرقه-یِ یک انفجار اجتمایی را بزند، که واکنش همگانی را بدنبال خواهد داشت. و اینبار به دلیل اینکه ناخُرسندی ها، توده هایِ تنگدستِ جامعه را واردِ کارزار خواهد کرد، جنبش مردم، گسترده تر و فراگیرتر خواهد شد. همراهی تنگدستان با جنبش سبزها، نیروی کیفی بسیار سختی را در فرادستِ آن خواهد گذاشت که میتواند پایانبخش این سامانه-یِ نامرمی باشد.
برآیندِ این جُستار اینکه: ابزاری که بتواند حکومت اسلامی را بر زمین بکوبد در دست ماست، شاید که اینکار در دو یا سه سال پیش که صندوق پولی رژیم پُر بود و بهای نفت بالا بود، و تحریم ها سخت نبودند، این امکان وجود نداشت، ولی امروز، که به سبب افتادنِ سرنوشتِ ایران در دستِ یک مشت پاسدار نافرهیخته، اقتصاد کشور در بدترین و آشفته ترین وضعیتِ دوران مدیریتی خودش است. اکنون که کشورهایِ باختر از بهر اختلاف بر سر برنامه هایِ اتمی رژیم، درحال فراهم آوری، برای وارد کردن آسیب هایِ سنگین تر اقتصادی به آن هَستند، ما در درون کشور میتوانیم ضربه-یِ پایانی را به رژیم بزنیم و فرمانروایی آن را به پایان ببریم. و با اینکار کشور خودمان را از کابوسنامه ها و نمایشنامه های ناگواری چون تازش رزمی و بمبباران اتمی ایران، و اینچنین رویدادهای ناگوار رها سازیم. سرپیچی همگانی از راه خودداری از پرداختِ رسیدِ آب و برق و تلفن و گاز کم هزینه ترین راه مبارزه برای آزادیخواهان است که میتواند بزرگترین کارکرد و تأثیر را در دستیافتن به دگرگونی داشته باشد. همزمان شدن این سرپیچی همگانی با اعتراض ها و اعتصاب هایِ مردمی از بهر گرانی ها و زُدودنِ یارانه ها و همچنین نزدیک شدن به سالگردِ جنبش در خرداد ماه، میتواند جنبش را در سال 1389 کامگارانه به سرانجام رساند، فرجام نیکی که تنها به اراده و آهنگِ اُستوان تک تک ما بستگی دارد.
http://khodrahagaran.org/Fa/
نُسخه فارسی
سازمان خودرهاگران
چکیده:
ابزاری که بتواند حکومت اسلامی را بر زمین بکوبد در دست ماست، شاید که اینکار در دو یا سه سال پیش که صندوق پولی رژیم پُر بود و بهای نفت بالا بود، و تحریم ها سخت نبودند، این امکان وجود نداشت، ولی امروز، که به سبب افتادنِ سرنوشتِ ایران در دستِ یک مشت پاسدار نافرهیخته، اقتصاد کشور در بدترین و آشفته ترین وضعیتِ دوران مدیریتی خودش است. اکنون که کشورهایِ باختر از بهر اختلاف بر سر برنامه هایِ اتمی رژیم، درحال فراهم آوری، برای وارد کردن آسیب هایِ سنگین تر اقتصادی به آن هَستند، ما در درون کشور میتوانیم ضربه-یِ پایانی را به رژیم بزنیم و فرمانروایی آن را به پایان ببریم. و با اینکار کشور خودمان را از کابوسنامه ها و نمایشنامه های ناگواری چون تازش رزمی و بمبباران اتمی ایران، و اینچنین رویدادهای ناگوار رها سازیم. سرپیچی همگانی از راه خودداری از پرداختِ رسیدِ آب و برق و تلفن و گاز کم هزینه ترین راه مبارزه برای آزادیخواهان است که میتواند بزرگترین کارکرد و تأثیر را در دستیافتن به دگرگونی داشته باشد. همزمان شدن این سرپیچی همگانی با اعتراض ها و اعتصاب هایِ مردمی از بهر گرانی ها و زُدودنِ یارانه ها و همچنین نزدیک شدن به سالگردِ جنبش در خرداد ماه، میتواند جنبش را در سال 1389 کامگارانه به سرانجام رساند، فرجام نیکی که تنها به اراده و آهنگِ اُستوان تک تک ما بستگی دارد.
سرآغاز:
[نقش سرپیچی همگانی در پیروزی جنبش آزادیخواهی مردم ایران]
از همان زمانِ آغاز جنش سبزها در 23 خرداد سال 1388 خیلی ها بر این باور بودند که این جنبش دارای یک بدنه-یِ اجتمایی محدودی است، که بیشتر از لایه هایِ طبقه متوسط ساخته شده است. هم اکنون، با آنکه جنبش توانسته است بیش از ده ما ادامه پیدا کند، ولی هنوز آنچنان فراگیر نَشده است که همه-یِ طبقه هایِ اجتمایی را در همراهی با خودش برانگیزاند تا بتواند از پس حکومت اسلامی بر بیاید و کار را یکسره سازد.
از همان آغاز، خیلی ها بر پیوند دادنِ جنبش سبز آزادیخواهی مردم ایران با دیگر لایه هایِ اجتمایی پافشاری میکردند که از بهر ویژگی های کمی و کیفی ای که از آن برخوردارند، میتوانند به هَستی دولتِ کودتایی احمدی نژاد پایان ببخشند، و چه بسا که بتوانند کل نظام جمهوری اسلام را جارو کنند؛ این نیاز در سال 1389 نه تنها پیش از پیش احساس میشود، بلکه زمینه هایِ آن نیز فراهم شده است. ما نشانه های زیادی از ناگوار شدنِ وضعیتِ اقتصادی کشور و نگرانی و ترس ِحکومت اسلامی از آن در دست داریم، هراس رژیم از پی آیندِ وضعیتِ ناگوار اقتصادی و بلایی که دارد به همراه میآورد.
هم اکنون می خواهم پیام ِایستادگی ِمردم سیرجان را به شما برسانم که از پرداختِ رسیدهایِ تلفن خودداری میکنند. شاید که برخی بگویند که دلیل آن، تنگدستی مردم است، ولی واقعیت این است که اراده ای هست که آغاز گر این سرپیچی همگانی شده است. زیرا از هر پنج تن کاربر ِتلفن ِشهر سیرجان، یک تن از پرداخت رسیدِ تلفن، خودداری کرده است و مخابرات نیز تلفن او را قطع کرده است. به گزارش بُنگاهِ گزارش رسانی «مهر»، سرپرست مخابرات سیرجان گفته است که:« خودداری از پرداختِ رسیدِ تلفن ها، سبب عدم تأمین اعتبارت شده است و این، سببِ کندی در روندِ اجرای طرح هایِ مخابرات خواهد شد.» معنی این گفته این است که اگر پول از مردم به دستگاهِ دولت نرسد، دولت ناتوان در اجرای طرح هایِ خودش میشود. در اینجا چیزی را که باید درنگریم این است، هنگامیکه دولت از «طرح» گفته به میان میآورد، منظور آن، طرح هایِ سازندگی که آسایش شهروندان و آبادانی ِکشور را هدف خود کرده باشد، نیست، منظور طرح هایی است که سبب نگهداری و ادامه-یِ نظام نامردمی حکومت اسلامی میشود.
سامانه-یِ حکومت اسلامی در کشور ما همانند یک چرخه که از سه حلقه ساخته شده است، کار میکند، که بسیار ساده است، ولی همگی آن به سود حکومت اسلامی در چرخش است. بدین سان که حلقه نخست، بدست آوردنِ درآمد است؛ حکومت اسلام تلاش میکند که از هر راهی که میتواند، آن را بدست آورد. و حلقه دوم ویژه کردن و واگُذاردنِ این درآمدها به دستگاهِ سرکوبگرش است که دربرگیرنده-یِ همه-ی مزدوران آن از نیروهایِ سپاه پاسداران گرفته تا بسیجی ها و دستگاه های امنیتی و چماقدارانش. و حلقه-یِ سوم، حلقه-یِ فشار است که از راه سرکوب اجتمایی، اعتراض هایِ مردمی و راهپیمایی ها ساخته میشود. اگر این سه حلقه را بهم پیوند دهیم، چرخه-یِ هَستی حکومت اسلامی ساخته میشود، که هدفش بدست آوردن پول از سرچشمه هایِ گوناگون برایِ پرداختِ دستمزدِ نیروهایِ سرکوبگر، مزدور و دستگاه هایِ جاسویسی-امنیتی اش است تا بتواند از راه سرکوب، جامعه را مهار کند. اکنون بایستیکه این چرخه شکسته شود.
با آغاز جنبش سبزها در سال 1388 مردم برایِ ازکار اندختن این حلقه-یِ سرکوبگر، آن را هدفِ خودشان کردند؛ در گفتارهای پیشین به رسایی به این گرفتاری اشاره شده است که چرا این درگیری ها به سود مردم پایان نپذیرفت. هم اکنون پرداختن به این موضوع، پرسش جُستار ما نیست. ولی همه-یِ نشانه هایِ آشکار گواهی میدهند که چشم اسفندیار رژیم در این چرخه، حلقه-ی نخستِ این چرخه است، به زبان دیگر آن حلقه-یِ راه هایِ دستیافتن رژیم به درآمدها و سرچشمه هایِ پولی، ناتوانترین پایگاه یا بخش آسیب پذیر آن است که میتواند کابوس سرنگونی رژیم شود.
همگی درآمدهایِ دولت احمدی نژاد همانند دولت های دیگر بر دو بخش تقسیم میشوند، بُنمایه و منبع هایِ بیرونی و بُنمایه هایِ درونی؛ از بُنمایه-یِ بیرونی منظور درآمدهایِ بدست آمده از فروش نفت و گاز و یک سری صادرات است. داده و گزارش های فراوانی در دست هَستند که گواهی میدهند که درآمدهایِ دولت از این سرچشمه ها دارند پیوسته کمتر و کمتر میشوند. دولت احمدی نژاد با وجودِ داشتن نفت فراوان و بار کردن آنها درنفتکش ها و فرستادن آنها به آب هایِ آزاد برای فروش ارزان آنها، باز، توانایی دستیافتن بر درآمدهایِ بسنده از این سرچشمه را ندارد. اکنون درنگرید که اگر تحریم هایِ نو و محدودیت های تازه نیز بر آن افزوده شوند، این درآمدها پیوسته کاهش خواهند یافت و بویژه جابجایی پول از برونمرز به درونمرز با دُشواری روبرو خواهد شد.
ولی مردم میتوانند بخش دوم درآمدهایِ دولت را که از درون کشور بدست میآید، با دشواری روبرو کنند و تأثیر بزرگی در بستن راه درآمدهایِ دولت داشته باشند. از اینرو سرپیچی ِهمگانی و خودداری از پرداختِ رسیدهایِ آب، برق، گاز و تلفن ابزارهایِ شایسته ای برای شکستن این چرخه-یِ هَستی حکومتِ اسلامی و به زانو درآوردن آن است. اگر سرپچی همگانی در خودداری از پرداختِ رسیدهای برق، آب، تلفن، و گاز بگونه-یِ فراگیر و گسترده در سراسر کشور انجام گیرد، این امکان را از گماشته های حکومت اسلامی خواهد گرفت که بخواهند برایِ قطع آب و برق تلفن و گاز، تک تک به سراغ خانه های مردم بروند. زیرا باقطع جریان آب و برق.... حکومت خودش را عملا بی بهره از آن بخش از درآمدهایی خواهد کرد که در صورت خودداری بخشی از کاربران از ادامه-یِ سرپیچی، بخواهند آن را پرداخت کُنند. بدینسان بدون اینکه ما بخواهیم خطری را بپذیریم، میتوانیم از راه سرپیچی همگانی در میدانِ اقتصادی که در برگیرنده-یِ خودداری از پرداختِ رسید آب، برق، گاز و تلفن است، این دولت را بر زمین بزنیم، زیرا باخودداری از پرداختِ این رسیدها، چرخه-یِ زندگی حکومت اسلامی شکسته خواهد شد و حکومت همه-یِ درآمدهایش را برای پرداختِ دستمزدِ نیروهای سرکوبگرش از دست خواهد داد، نیروهای سرکوبگری که تنها برایِ فشار بر مردم و ایجاد ترس و ترور بکارگرفته میشوند.
شرایط اجتمایی هم اکنون بسیار آشفته است، جامعه با توجه به فشار گرانی ها، آماده-یِ انفجار است، هم اکنون دولت احمدی نژاد از ترس از شورش مردم، و انفجار اجتمایی است که طرح هدفمند کردن یارانه ها را به پس رانده است. به زبان دیگر، با آنکه دولت نیاز آشکاری به پول دارد، ولی دلیری و جراتِ کنارگذاشتن یارانه ها را ندارد، زیرا میداند که زُدودنِ یارانه ها میتواند جرقه-یِ یک انفجار اجتمایی را بزند، که واکنش همگانی را بدنبال خواهد داشت. و اینبار به دلیل اینکه ناخُرسندی ها، توده هایِ تنگدستِ جامعه را واردِ کارزار خواهد کرد، جنبش مردم، گسترده تر و فراگیرتر خواهد شد. همراهی تنگدستان با جنبش سبزها، نیروی کیفی بسیار سختی را در فرادستِ آن خواهد گذاشت که میتواند پایانبخش این سامانه-یِ نامرمی باشد.
برآیندِ این جُستار اینکه: ابزاری که بتواند حکومت اسلامی را بر زمین بکوبد در دست ماست، شاید که اینکار در دو یا سه سال پیش که صندوق پولی رژیم پُر بود و بهای نفت بالا بود، و تحریم ها سخت نبودند، این امکان وجود نداشت، ولی امروز، که به سبب افتادنِ سرنوشتِ ایران در دستِ یک مشت پاسدار نافرهیخته، اقتصاد کشور در بدترین و آشفته ترین وضعیتِ دوران مدیریتی خودش است. اکنون که کشورهایِ باختر از بهر اختلاف بر سر برنامه هایِ اتمی رژیم، درحال فراهم آوری، برای وارد کردن آسیب هایِ سنگین تر اقتصادی به آن هَستند، ما در درون کشور میتوانیم ضربه-یِ پایانی را به رژیم بزنیم و فرمانروایی آن را به پایان ببریم. و با اینکار کشور خودمان را از کابوسنامه ها و نمایشنامه های ناگواری چون تازش رزمی و بمبباران اتمی ایران، و اینچنین رویدادهای ناگوار رها سازیم. سرپیچی همگانی از راه خودداری از پرداختِ رسیدِ آب و برق و تلفن و گاز کم هزینه ترین راه مبارزه برای آزادیخواهان است که میتواند بزرگترین کارکرد و تأثیر را در دستیافتن به دگرگونی داشته باشد. همزمان شدن این سرپیچی همگانی با اعتراض ها و اعتصاب هایِ مردمی از بهر گرانی ها و زُدودنِ یارانه ها و همچنین نزدیک شدن به سالگردِ جنبش در خرداد ماه، میتواند جنبش را در سال 1389 کامگارانه به سرانجام رساند، فرجام نیکی که تنها به اراده و آهنگِ اُستوان تک تک ما بستگی دارد.
http://khodrahagaran.org/Fa/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر