خودرهاگران
سبزجامگان و آزادیخواهان! برایِ انجام گرفتن یک دگرگونی ساختاری در همبودگاه (جامعه) نیاز به آماده بودنِ سامه هایِ (شرط هایِ) ویژه ای است: از یک سو سامه هایِ (شرط هایِ) بیرونی همانندِ نِهشتِ (وضعیت) بدِ ترازداریک (اقتصادی)، فشارهایِ کشورمداریک (سیاسی) و ناخرسندیِ همگانی نیاز هستند، و از سویی دیگر نیاز به سامه هایِ درونی است، همانندِ آمادِگی روانی و خواست و اراده برای دگرگونی. هم اکنون همه-یِ سامه هایِ بیرونی برایِ یک دگرگونی ساختاری در کشور فراهم هَستند. در این هنگامه-یِ سرنوشت ساز، دگرگونی ساختاری در کشور و آینده-یِ آن تنها به خواستِ درونی ما وابسته است و این دگرگونی میتواند از راه بالا بردن نیروی روانی ما دستیافتنی باشد. برای اینکار نیاز به سازماندهی و انجام کارگروهی است. با انجام کار گروهی افراد میتوانند از پشتگرمی هایِ نیازین و نوآوری ها (ابتکارها)، برای بالابردن نیرویِ روانی خود برخوردار شوند. از راه پیوستن گروه ها بهمدیگر میتوانند تورینه هایِ (شبکه هایِ) هَنجُمَنی (اجتمایی) پیکر بگیرند. سپس تر این تورینه ها خواهند توانست کمک بزرگی به جنبش آزادیخواهی مردم ایران، در انجام نافرمانی و ایستادگی شهریگری (مدنی) و سازماندهی گردهمایی ها و راهپیمایی ها بکنند.
هم میهن! آینده-یِ کشور تنها به نیروی روانی و خواست و اراده-یِ شُما و من وابسته است، آرزویِ ما را برای نهادینه شُدن یک سامانه-یِ مردم سالار و گیتیگرا (سکولار) در ایران و پایان دادن به این کابوس سی ساله، نه نیروهایِ آسمانی خواهند شنید و نه بجا خواهند آورد و نه این خواسته ها انگیزه ای برایِ آن کَهرمانان (قهرمانان) افسانه ای خواهند بود که بخواهند از لابلای نسک های (کتاب های) گُذشتگان برخیزند و به داد ما برسند. کَهرمانان راستین آنها هستند که با پی بردن به نهشتِ (وضعیت) اندوه بار کنونی کشور، آماده هَستند که خُورتاکی (مسئولیت) بپذیرند و در راستایِ رهایی کشور از شر این کابوس،کارگروهی کُنند.بجایِ چشم براهِ فرمانِ رهبرانِ نمادین ِجنبش ماندن، که «فردا چکار بایست کرد»، هر ایرانی آزاده و خردمند میتواند با بهره گیری از خرد خودش، و از راه پیداکردن دیگر ایرانیان آزاده و گردآوری گزارش ها و دانستنی ها از نهشت (وضعیت) کشور، توانمندی هایِ خودش و ناتوانی هایِ دُشمن، دست به نوآوری (ابتکار) بزند و راهکار پیشنهاد دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر