شنبه، 2010/04/10
نسخه فارسی
خودرهاگران
چکیده:
نسخه فارسی
خودرهاگران
چکیده:
چشم اسفندیار حکومتِ اسلامی اقتصاد است. در این پیوند یکی از راه هایِ آسیب زدن به حکومت اسلامی خودداری از پرداخت رسیدهایِ آب و برق، تلفن و مخابرات است، تا با تهی نگه داشتن صندوق هایِ پولی دولت، آن را در پرداختِ دستمزد نیروهای سرکوبگرش و همزمان دُنبال کردن برنامه هایِ ساخت بمب اتمی اش ناتوان سازیم. دولت احمدی نژاد میخواهد برای جبران کسری بودجه که 35 میلیارد دلار برآورد شده است، از راه هدفمند کردن یارانه ها و بالا بردن بهای سوخت از جیب مردم ایران، آنرا فراهم آورد. راه های دیگری که دولت برای جبران کسری بودجه به آنها روی آورده است، واگذاری دانگ بُزرگی از سهم کارخانه هایِ پتروشیمی به سازمان تأمین اجتمایی نیروهایِ رزمی و دستبردن به پس اندازهایِ پولی است که ایران برای گرفتن اعتبارهای بازرگانی در بانک هایِ جهانی گذاشته است. 11 اردیبهشت، روز کارگر بهترین بخت را در فرادستِ آزادیخواهان میگذارد تا با واگرداندن آن به یک روز واخواهی و اعتراض سراسری و ملی، جُنبش آزادیخواهی سبزها را به جُنبش کارگری پیوند زنند.
شکل گیری مسیر راهبردی مبارزه در سال 1389
یکی از ویژگی هایِ بُنیادین ِمبارزه بر پایه-یِ خردگرایی این است که ما هماهنگ با و واقعیت هایی کار کنیم که در برابر خودمان داریم. چنین روشی به ما پروانه میدهد که در راه رسیدن به هدف، از مسیری گُذر کُنیم که آسوده تر، بهتر و شایسته تر باشد؛ و این روش میتواند امکان رسیدنِ ما را به آن آماجی که در چشم اندازه خود گُذاشته ایم، بالاتر ببرد. بر این پایه اگر به آنچه که در سال 1389 آغاز شده است نگاهی بیاندازیم، درمییابیم که بهترین راه برای پیش بردِ جنبش ِواخواهی و اعتراضی ایکه در روز 23 خراداد 1388 در ایران آغاز شد و همچنان ادامه دارد، مسیر اقتصادی است. خیلی از نشانه ها گواهی میدهند که پاشنه-یِ آشیل یا بگفته-یِ ایرانیان چشم اسفندیار ِحکومتِ اسلامی، وضعیتِ اقتصادی و مالی آن است؛ میتوان با پُشتگرمی به نوآوری و ابتکارهایی که در این میدان بکار گرفته شوند، بَختِ موفقیتِ مخالفانِ حکومتِ اسلامی را برایِ رسیدن به دگرگونی در ایران بسیار بالا بُرد. بد نیست که نگاهی به واقعیت هایی بیاندازیم که در همین 21 روز آغاز ِسال، رویدادند. هنوز بیش از هفت روز از آغاز فعالیت ها پس از تعطیلات نوروزی نمیگذشت که ما گواهِ اوج گیری ناسازگاری ها میانِ دولت از یک سوی و مجلس ِشورای اسلامی از سوی دیگر شُدیم؛ و این درحالی است که بخش بزرگی از نمایندگانِ مجلس، پاسدار هستند و از آنجا که آنها با هموندانِ دولت از یک بدنه هستند، باید که بخودی خود هوای همدیگر را داشته باشند. ولی واقعیت هایِ دیگری هستند که نمایندگانِ مجلس را ناگزیز کرده اند که بر پایه-یِ سودِ اقتصای شان، گلوی دولت را در مجلس بگیرند، و به این بخش از سپاه پاسداران که دولت را در دست دارد، این پروانه را ندهند که به سادگی، هدف هایِ خودش را دُنبال کُند.
به همین علت است که می بینیم که درگیریِ فراوانی میانِ مجلس و دولت در جریان است که خواهانِ گردآوری 35 میلیارد دلار از راه هدفمند کردنِ یارانه ها میباشد؛ به زبان دیگر دولت میخواهد مبلغی به انداه-یِ سی و پنج هزار میلیارد تومان را از جیب مردم ایران بیرون بکشد، تا بتواند کسریِ بودجه ای را که بر پایه برآوردها، میان 35 تا 50 میلیارد دلار است، جبران کند؛ پیآمدِ این روند، به اندازه ای بهایِ کالا ها را بالا خواهد بُرد که از هم اکنون ترس و هراس در دلِ نمایندگان مجلس پدیدار ساخته است. برایِ کاهش دادنِ واکَنش و خطر شورش هایِ اجتمایی، نمایندگان مجلس به دولت پیشنهاد داده اند که میزانِ غارت از جیب مردم را به 20 یا 25 میلیارد دلار کاهش دهد. و این دو نهادِ حکومتی هم اکنون درحالِ چانه زنی با یکدیگر هَستند و دولت آن رقم 40 میلیارد دلاری را که در آغاز درخواست کرده بود، هم اکنون به 35 میلیارد دلار کاهش داده است، و امیدوار است که مجلس به این فشار تن در دهد، و از این راه دست دولت را برای بالا بردنِ بهایِ سوخت و برخی از کلاهایِ نیازین، باز گُذارد، تا دولت بتواند از این راه 35 میلیارد دلار پول در سال 1389 برای خودش فراهم آورد. و کار بجایی رسیده است که پاسدار احمدی نژاد تهدید به کناره گیری نیز کرده است.
این رویدادها همه نشان دهنده-یِ جدی شدن جنگِ مافیاها در پشت پرده است. راستی این است که اگر تاکنون بسیاری از درگیری ها در میان جناح هایِ رژیم، جنگ زرگری بوده است، از اینرو بوده است که هنوز خوان یغمایی برای بخش کردن آن در میان خودشان و غارت وجود داشته است، ولی از آنجا که موقعیتِ رژیم دارد به سوی ناگواری راستین میرود،-- برای نمونه، تهی شدن صندوق ها و پس اندازهایِ پولی دولت، و تنگتر شدن دستِ دولت در پرداختن هزینه هایِ نیازین و جاری کشور-- میبینیم که دیگر چیز فراوانی برایِ پخش آن در میان آنها نمانده است. و ما میدانیم که در نظام هایِ مافیایی زمانی که کفگیر به ته دیگ میخورد، هموندانِ آن به جان همدیگر میافتند و تا مرز زُدودنِ فیزیکی ِیکدیگر پیش میروند.
به هر حال اگر نگاهی به گزارش هایی بیاندازیم که در همین چند روز بازتاب پیدا کرده اند، روشن میشود که وضعیتِ اقتصادی تا چه اندازه ناگوار شُده است. پروانه بدهید تا از فتوایِ خامنه ای آغاز کنیم. که در پاسخ به اداره-یِ فاضل آب قوم داده است، او گفته است که:« هرکس که آب مصرف کند و پول آنرا ندهد، آن آب بر او حرام است.» این نمونه آوری نشان میدهد که وضع به اندازه ای ناگوار شده است که رهبر انقلاب که پیش از این تنها برای گره گُشایی از گرفتاری هایِ کلانِ جهان اسلام فتوا میداد، امروز برایِ زُدودنِ گرفتاریِ اداره-یِ فاضل آب قوم فتوا میدهد؛ زیرا حکومت به پول نیاز دارد و اگر این پول ها نرسند، باید اعلام ورشکستگی کند و فرار را بر قرار فُزونی دهد. از اینرو روشن میشود که یکی از راه هایی که میتواند حکومت را در سال 1389 ورشکسته و از هم فروبپاشاند، خودداری از پرداختِ رسیدهایِ آب، برق، تلفن، مخابرات، مالیات ها و غیره است و یا به پس انداختن زمان پرداخت آنها؛ تا صندوق هایِ پولی دولت تُهی بمانند و حکومت اسلامی نتواند دستمزدِ نیروهایِ سرکوبگرش را همانند، بسیجی ها، سپاه پاسداران، پرداخت کُند، و همزمان ناتوان از دُنبال کردنِ برنامه-یِ ساختِ بمب اتمی و دیگر برنامه هایِ تروریستیش شود؛ به سُخن دیگر، تا دستگاهِ اقتصادی حکومت زمینگیر شود و حکومت به سوی فروپاشی برود.
بر پایه-یِ گُزارش دیگر، از آنجا که دولت، پولی برایِ بازپرداختِ بدهی هایش به سازمانِ تأمین اجتمایی نیروهایِ رَزمی ندارد، آمده است و سهم بُزرگی از شش کارخانه-یِ پتروشیمی را به این سازمان واگذار کرده است، زیرا دولت خوب میداند که اگر به دلیل نرسیدن پول به نیروهایِ رَزمی، آنها ناخُرسند شوند، شورش و درگیری ها با این نهاد آغاز خواهند شد؛ از اینرو دولت، این گرفتاری را جدی گرفته است و دارد تلاش میکند که از راه حراج دارایی هایِ دولتی، پول بَسنده را برای پاسخگوی به نیازهایش بدست آورد.
گُزارش دیگر گویایِ دستبردن دولت در سپرده هایِ پولی کشور در بانک هایِ بُرونمرزی است، و دولت دارد از آنها برداشت میکند. بدینسان، دولت میخواهد سپرده هایِ بانکی در برونمرز را که به کشور در بارزگانی هایِ جهانی اعتبار میبخشند، بردارد و آنها را هزینه-یِ کسری هایِ روزانه-یِ درونِ کشور کُند. و اگر افزایش 50% آمار بیکاری را در همین بیست روز آغاز سال معیار قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که داریم به سوی یک فاجعه-یِ اقتصادی میرویم. بد نیست که این نکته را درنگریم که آنچه که دارد رخ میدهد، نشان دهنده-یِ مسیر مبارزه ای است که باز شده است؛ گُذرگاهی که بشود در آن جمهوری اسلام را بر زمین کوبید، مبارزه در گُذرگاهِ اقتصادی است؛ نافرمانی های مدنی در پَهنه-یِ اقتصادی را ما در کنار مبارزه هایِ سیاسی در روز 11 اردیبهشت خواهیم دید و در ماه خرداد، یک سریِ تازه از مبارزه هایِ توده ای و اجتمایی خواهیم داشت که ادامه-یِ جنبش سبزها خواهد بود که در 23 خرداد سال 1388 آغاز شد؛ بهم پیوستن این فشار هایِ اقتصادی، نوآوری ها و ابتکار ِعمل هایِ ضد دولتی و اقتصادی، همراه با فشارهایِ برونمرزی که در راه هَستند و همچنین آغازِ دور تازه-یِ جُنبش هایِ اجتمایی و اعتراضی در ماه اردیبهشت و خرداد ماه، که از یازده 11 اردییبهشت آغاز خواهند شد و در روزهایِ 23 ، 25 و 30 خرداد ادامه خواهند یافت، نوید میدهند که چنانچه ما در سال 1389 مصمم و هوشمند باشیم و نوآوری کُنیم، میتوانیم کار جمهوری اسلامی را یکسره سازیم.
هدف از پیشنهاد برای واگرداندن 11 اُردیبِهِشت، به یک روز واخواهی و اعتراض میهنی این است که در روز کارگر همه-یِ قشرها همانند کارمندان، دانشجویان، جوانان، و بیکاران به موج اعترضی کارگران بپیوندند. واگرداندن روز کارگر به روز اعترض سراسری و میهنی، میتواند زمینه ساز برای بالا رفتن نیروی روانی در مبارزه بشود تا بتوان این نیروی روانی را در برگزاری گردهمایی هایِ زنجیره ای و سازماندهی آنها در ماه خرداد بکارگرفت.
http://khodrahagaran.org/Fa/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر