خَشایار رُخسانی
یکی از کاستی هایِ سیجمندِ (خطرناک) آزادیخواهان در مبارزه با حکومت اشغالگر اسلامی این است که آنها دُشمن سوگندخورده شان را دستکم گرفته اند. آزادیخواهان هنوز میپندارند که تنها با گردهمایی های پَتکارشی (اعتراضی) خیابانی بتوانند حکومت اسلامی را به کُرنش در برابر خواستِ آزادیخواهانه-یِ مردم ناگُزیر کُنند، ولی راستینگی (واقعیت) این است که اگر آزادیخواهان هتا بتوانند روزانه گردهمایی های میلیونی و سراسری براه بیاندازند، آنها نخواهند توانست حکومت اسلامی را به سپردن قدرت به مردم وادار سازند. از آنجا که سیدعلی خامنه ای تنها زبانِ زور را درمیبابد، او تنها زمانی قدرت را به مردم واگذار خواهد کرد که کُرنش در برابر خواست مردم و دادنِ قدرت به آنها تنها گُزینه برای زنده ماندنش باشد. رویدادهای غم انگیز و جَنگ درون شهری در لیبی نمایانگر آینده-ی مبارزه-ی خونین مردم ایران با حکومت اسلامی است؛ همانگونه که قذافی دیوانه با سنگدلی بیمانندی در برابر خواست آزادیخواهانه-ی مردم کشورش ایستادگی کرد و با سرسختی فراوان در برابر آنها لشکرکشی کرده است، میتوان پیش بینی کرد که سیدعلی خامنه ای نیز با هزاران بار سرسختی بیشتر، در برابر خواست مردم ایران ایستادگی کُند. از اینرو آزادیخواهان برای سرنگونی حکومت سلامی دو راه بیشتر در پیش رو ندارند:
1. سازماندهی نافرمانی شهریگری (مدنی) همانند ایستکاری های (اعتصاب های) سراسری و خودداری از هرگونه همکاری با این حکومت اشغالگر و پرهیز از پرداخت مالیات هایِ حکومتی (آب، برق گاز و تلفن) در راستای زمینگیر کردن چرخ ترازداریک (اقتصادی) حکومت.
2. آراستن آزادیخواهان به جنگ ابزاهای گرم در گردهمایی هایِ میلیونی و خیابانی با هدفِ گُشودنِ درب زندانها، آزادسازی زندانیان سیاسی، فروگیری بُنگاه هایِ دروغ پراکنی سدا و سیما در همه-ی اُستان هایِ کشور و دستگیری سیدعلی خامنه ای و همپالگی هایش.
سه شنبه، 17 اسفند، بهرام شید 7032 آریایی میترایی
سه شنبه، 17 اسفند، بهرام شید 7032 آریایی میترایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر