در دو سال گُذشته خون سدها جوان ایرانی سنگفرش خیابان ها برای دستیافتن به آزادی شُد و سدها تن در شکنجه گاه ها کُرپانی (قربانی) شکنجه وسُپُوزش (تجاوز) گردیدند و دار زده شُدند. برخورد ددمنشانه-ی حکومت اسلامی با جوانان ایران در خیابان ها و شکنجه گاه ها از چشم جهان آزاد پنهان نماند و مردم کشورهایِ جهانِ آزاد برای ایراختن (محکو کردن) این رفتارهایِ سنگدلانه-یِ حکومتِ اسلامی، واکُنش نشان دادند و با مردم ایران همدردی کردند، ولی بیشینه-یِ آیت الله های قم و آیت الله سیستانی در نجف که از مالیات هایِ دینی مردم ایران زندگی میکُنند، در برابر این بیدادی که بر جوانانِ آزادیخواه ایران روا داشت میشُد، خاموشی گُزیدند و هتا از دادن یک بیانیه در همدردی با مردم ایران خودداری کردند؛ گویا این آیت الله ها برخورد ددمنشانه-ی حکومت اسلامی با جوانانِ آزادیخواه را غیر اسلامی نمیدانستند و تنها نگرانی آنها پوشش غیر اسلامی بانوان در سفرهای ورزشی بوده است که برای زُدودن این «نگرانی» بیانیه بیرون دادند. از سویی دیگر همین آیت الله ها همراه با آیت الله سیستانی که بالاترین جایگاه را در میان آنها دارد، سرکوب شیعیان بحرین بدست نیروهایِ حکومتی این کشور را ایراختند (محکوم کردند) و با مردم بحرین همدردی نشان دادند.
اکنون پرسشی که پیش میآید این است که فرنود (دلیل) این رفتار دوگانه-یِ آیت الله ها چیست که آنها ستم به شیعیان ایران را بر میتابند ولی در برابر سرکوب شیعیان بحرین واکُنش نشان میدهند؟ ریشه-ی این برخوردِ دوگانه را باید در شیوه-ی اندیشه-یِ این آیت الله های تازی زاده جستجو کرد که آنها هنوز ایرانیان را به چشم «موالی» یا «بَندِگان» نگاه میکُنند، نامی که عرب های مسلمان در آغاز اسلام و فرگرفته شدنِ ایران و به بردگی بُردنِ مردم ایران، به ایرانیان داده بودند.
امروز نیز مردم ایران بدون رویکرد به این راستینگی (واقعیت) تلخ و نگاهِ تَرمینشمَندی (تحقیرآمیزی) که آیت الله ها به آنها دارند، از فرستادن مالیات های دینی برای آنها خودداری نمیکنُند، با آنکه این مردم خودشان در تنگدستی زندگی میکُنند؛ نِهش (وضع) ناگواری که مردم ایران آنرا تنها وامدار ناشایستگی هایِ باندِ مافیای حاکم بر ایران در اداره-ی ترازداری (اقتصاد) کشور و چپاول بی مرز سرمایه هایِ ایران بدست «آقازاده ها» و فرزندانِ مافیای حاکم، هَستند؛ مردم دین زده-یِ ایران همچنان آن لغمه-ی نانی را هم که از ریخت و پاش های خوانِ یغمایِ حکومتگران پیش آنها انداخته میشود، از دهان فرزندان گُرسنه-ی خود میگیرند تا آنرا یا به نام کمک به امام زاده هایِ گور به گور شده-ی تازی در ایران و یا به نام مالیات های دینی برای آیت الله سیستانی و دیگر آیت الله های مفتخور و تازی زاده بفرستند که هنوز آنها را به نام «موالی» خوار میدارند و به ریش آنها میخندند.
یکشنبه، هفتم فروردین، مهرشید روز، 3749 دین بهی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر