خشایار رُخسانی
هُشدار به آزادیخواهان
پیشگفتار:
امروز مریم رجوی رییس جمهور برگزیده-ی سازمان مجاهدی خلق به دُنبال پیامی مردم ایران را به ادامه-ی مبارزه با حکومت اسلامی ایزانید (تشویق کرد). سازمان مجاهدین خلق که سازمانی بدنام با گذشته ای پر از دغایش (خیانت) و دُشمنیاری است میخواهد با نزدیک شدن به جنبش آزادیخواهی مردم ایران این جنبش را از مسیر آزادیخواهی خودش به کژراه برده و در پَرَستَک (خدمت) هدف های بدشگون (منحوس) و پلید مسعود و مریم رجوی بکار بگیرد که همانا نگهداری ساختار ولایت فقیه در ایران و بازسازی دستگاه خلافت ولی اینبار با نام «اسلام ناب محمدی با ترازداری (اقتصاد) توحیدی» است. ولی در این هنگامه-ی سرنوشت ساز از جنبش آزادیخواهی مردم ایران، تنها چیزی که این جنبش نیاز ندارد، پُشتیبانی یک جریان سیاسی بدنام و خودکامه-ی دینی همانند سازمان مجاهدین خلق است که در واپسگرایی و خودکامگی هیچ ناسانی با برادر دوقلوی حزب الله ایش ندارد. با اینهمه سازمان مجاهدین خلق همیشه با بهانه کردن کرُپانیانی (قربانیانی) که حکومت اسلامی از این سازمان گرفته است، جنبش آزادیخواهی مردم ایران را ازآن خودش دانسته و در اندیشه-ی به کژراه بُردن آن بوده است. در پایین شما پاسخ مرا به این سازمان در پیوند با «پُشتیبانی» سازمان مجاهدین خلق از جنبش آزادیخواهی مردم ایران میخوانید.
سرآغاز:
خون دادن در مبارزه زمانی برای یک سازمان سیاسی ایرانی ارزش دارد که این خون برای آزادی شهروندان ایرانی، هاگ های مردمی (حقوق بشر) و برپایی یک ساختار مردمسالار در این کشور ریخته شده باشد؛ وگرنه خون آن بُنیادگرایان سازمان القاعده و طالبان که با خودکشی های انفجاری هر روز بر زمین ریخته میشود و با اینکار جان سدها آدم بیگناه را میگیرند، هیچ ارزش مینویی (معنوی) بر این سازمان ها نمیافزاید. با اینهمه با ارج گزاری بر روان پاک جعفر کاظمی و علی صارمی که به تازگی بدست حکومت اسلامی کُشته شدند، ما این جاویدنام ها (شیهدان) را هم کُرپانیان (قربانیان) ددمنشی حکومت اشغالگر اسلامی میدانیم و هم کُرپانی (قربانی) سازمان واپسگرای مجاهدین خلق که از خون آن دو تن و خون هزاران هموند ساده دل این سازمان به سود هدف های نامردمی و پلید مسعود رجوی سو استفاده کرده است که این هدف چیزی بجز نگهداری همین ساختار ولایت فقیه در ایران نیست ولی با ولایت و خلافت مسعود رجوی. به زبان دیگر شاید برخی از جاویدنام های (شهید های) کشته شده در سازمان مجاهدین خلق خون خودشان را برای آزادی مردم ایران داده باشند ولی از آنجا که سازمان مجاهدین خلق با سواستفاده از خون ریخته-ی آنها میخواهد دوباره دستگاه خلافت را با رنگ و زیور دیگر به نام «اسلام ناب محمدی با اقتصاد توحید» بار مردم ایران کند، شوربختانه این خون های ریخته شده-ی هواداران این سازمان بیهوده به هدر رفته اند. از دیدگاه ما آزادیخواهان میهندوست، هیچ ناسانی (تفاوتی) میان سازمان ترویستی و واپسگرای دینی مجاهدین خلق و حزب الله وجود ندارد، زیرا آبشخور اندیشمندی هر دو سازمان یکی است و آن ایدیولوژی خشک و واپسگرای دین اسلام. سازمان مجاهدین خلق خواهان ادامه-ی درآمیختگی دین در کشورداری است و این دیدگاه ادامه-ی همان ساختار حکومتی آخوندی است که در سه دهه گذشته از ایران ویرانه ای ساخته و آنرا به دوزخی بر روی زمین واگردانده است؛ در زمانیکه انگیزه-ی رستاخیز میهنی مردم ایران در برابر بیداد آخوندی جدایی راه دین از راه حکومت است، نارویکردی (بی توجهی) سازمان مجاهدین خلق به این خواست مِهَند (مهم) مردم ایران یک دهن کجی بُزرگ و هدفمند به آنهاست. از اینرو ما بر این باوریم که پشتیبانی این سازمان واپسگرای دینی از جنبش آزادیخواهی مردم ایران نه تنها کمکی به این جنبش نیست، ونکه هَستی ننگین این سازمان واپسگرا در کنار جنبش مردم ایران آسیب های فراوانی نیز به این جنش خواهد زد. بهترین کمکی که سازمان مجاهدین خلق میتواند به جنبش آزادیخواهی مردم ایران بکند، این است که این سازمان ازهم فروبپاشد و یا منشور سازمانی خودش را برپایه-ی پاسداشت هاگ هایِ مردمی (حقوق بشر)، گیتیگرایی (جدایی راه دین از راه کشورداری) و مردمسالاری بازنویسی کند.
شنبه، 2011/02/19
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر