۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه

زمان تعیین تکلیف برای میرحسین موسوی و مهدی کروبی فرارسیده است


نُسکِ پارسی

دکتر کورش عرفانی (خودرهاگران)


تسویه حساب حکومت اسلامی با راهبران خودی جُنبش

چکیده:


پس از رویداد عاشورا که جنبش توانایی خودش را برای درهم شکستن ساختار حکومت اسلامی نشان داد، رهبران نمادین جنبشَ، موسوی و کروبی از پی آمدهایِ این رویداد نگران شدند. آنها بجای بکارگیری این نیرو برای رساندن جنبش به هدف هایش، با بیرون دادن آگاهینامه ها و برپا کردن گفتگوهایِ رسانه ای، جنبش را به آرامش فراخواندند و راه پرهیز از درگیری را برگزیدند. شیوه-یِ فَراخوان موسوی از جنبش برای هُماسش در گردهمایی هایِ 22 بهمن پَرویزشگاه و جلوه گاه این راه بود. در شرایطی که حکومت اسلامی، موسوی و کروبی را عملاً از سامانه-یِ حکومتِ اسلامی به بیرون رانده است، آنها ناگزیر هَستند که تصمیم بگیرند، که آیا میخواهند شرمسارانه بدنبال راهی برای بازگشتِ دوباره بدرون سامانه-یِ حکومت اسلامی بگردند، و یا اینکه آنها این رویداد را به شگون نیک خواهند گرفت، و به انبوه میلیونی جنبش خواهند پیوست. سویگیری آینده-یِ جُنبش در برابر رهبران نمادین خود که آیا آنها را در جایگاهِ کنونی شان نگه بدارد و یا کنار بزند به این تصمیم بستگی دارد.

سرآغاز:

همانگونه که میدانید در فردای 22 خُرداد با آغاز جُنبش پَتکارشی [1] مردم، دو تن از کسانی که در خاستگاه نامزدهایِ ریاست جمهوری شناخته شده بودند، در جایگاهِ نمادهایِ جُنبش پَتکارشی مردم پیشکشیده شدند،کسانیکه رای آنها در گُزیدمان ریاست جمهوری در 22 خرداد 1388 نادیده گرفته شده و پایمال شده بود. و این دو تن به روشنی میرحسین موسوی و مهدی کروبی بودند. پس از آن ما گواه آن بودیم که این دو تن در جُنبش نغش بُنیادین را بازی میکردند. و این روند بگونه ای ادامه پیدا کرد، و حکومت اسلامی، به آرش [2] سه گوش [3] ولایت فقیه، بازار و سپاه پاسداران، از همان آغاز، در یک نِهِشت پارادُخش [4] گیر کرد. و اگر میخواست که این کسان را از میان بردارد، به کَردِ [5] جوی از تُِهیگی ِرهبری را فراهم میآورد که در آن جریان هایِ بُنیادگرا و ریشه ایِ جُنبش میتوانستند بیایند و رهبری را بدست بگیرند، و آن را به سویِ مرزهایِ ساختار شکنانه رهنمایی کُنند. و اگر حکومت اسلامی میخواست که این کسان را برتابد، میتوانست با این رفتارش این پیام را به هَمیستار ها [6] و دُشمنان خودش بدهد که از این توانایی برخوردار نیست که از پس کسانی بربیاید که از دورن کشور و از دل این سامانه با آن به پَتکاری [7] برمیخیزند و با آن سر ناسازگاری دارند. و این رفتار در جایگاهِ نشانه ای از سُستی و ناتوانی سامانه-یِ حکومت اسلامی برداشت میشد. به هر هال در پی این چند ماه، ما گواه بودیم که ترس و هراسی که در درونِ سامانه-یِ حکومت اسلامی وجود داشت، ترس از اینکه اگر این کسان از میان بروند، جنبش به کدام سوی خواهد رفت، شوه ای شده بود [8] که با این کسان، بگونه-یِ کژدار و بیمار رفتار کند. ولی پس از 22 بهمن با این اَنگاشت [9] که جَنبش فروکش کرده است، یا دستکم سامانه-یِ حکومت اسلامی تلاش دارد که آن را بدینسان جلوه دهد، و به گفته-یِ خودش به نیروهایِ خودی بباوراند که جنبش را مهار و جَم و جور کرده است، بنگر میرسد که حکومت اسلامی وَداییده است [10] که تازش هایش را به این چهره های نمادین ِجنبش، به چم [11] میرحسین موسوی و مهدی کروبی، آشکارتر کند. و با شایمندی [12]،حکومت اسلامی میرود به سراغ کسان دیگر همانند نوه هایِ خُمینی که می بینیم که دارند بگونه-یِ آشکار در پَتکارش با حکومت اسلامی سُخن میگویند و یا امکان دارد که به سراغ محمد خاتمی و یا دورتر به سراغ هاشمی رفسنجانی هم برود. همکنون پُرسشی که پیشکشیده میشود این است که این نهاده [13] تا چه اندازه میتواند دربرگیرنده-ی یک نگرانی برای کسانی باشد که در درون و برونمرز در خاستگاه مخالفان و دُشمنان حکومت اسلامی هَستند و خواهان دگرگونی در هَمِگی [14] ساختار حکومت اسلامی میباشند، به چم اینکه میخواهند که حکومت اسلامی در هَمِگی آن کنار زده شود. بارها ما در گفتار و نوشتار آورده ایم که آنچه که مَهین [15] است این است که جَنبش باید با باشندگی [16] کسانی همانند میرحسین موسوی و مهدی کروبی هوشمندانه برخورد کند تا بتواند ادمه پیدا کند و به یک گامه-یِ [17] سرنوشت ساز برسد. راستینگی [18] این است که در 22 بهمن و بویژه از عاشورا تا 22 بهمن رویدادی پیش آمد که این نهاده را روشن کرد، که اگر جُنبش بخواهد رَزمایش ِساختارشکنانه بکند و وارد یک رویارویی ریشه ای با هَمِگی ساختار حکومت اسلامی شود، این کسان، به چم میرحسین موسوی و مهدی کروبی، آماده-یِ همراهی با آن نیستند. و همچنین میتوان گفت که آنها تا اندازه ای جا زده اند، و دیدگاه هایی پیشکشیده اند که نشانگر این نهاده است. از آنجا که جُنبش توانست در روز عاشورا از پس نیروهایِ سرکوبگر بربیاید و با اینکار وارد گامه-یِ آفَندی [19] شد، آنها تا اندازه ای نگران شدند و این نگرانی را بگونه-یِ آگاهینامه، گفتار، گفتگو و یا خط دادن به کسانی آشکار کردند که در درون کشور کوشا بودند و یا مغز هایِ اندیشمندی جناح بهینشگران [20] بودند، و یا کسانی که در برونمرز بودند، تا این پیشآمد را به ایرازند [21] و سرزنش بکنند، برای اینکه کُنشگران و هوادارانِ جنبش را فرابخوانند که به یک روندِ بهنجار تر و آرامتر برگردند. آنها از ژایش [22] 22 بهمن بهره بردند و میشود گفت که این خط را به شیوه ای به جنبش پذیراندند، که همان خط راهپیمایی هایِ آرام، بی سر و صدا، و یا حداکثر با کف زدن ها، دست زدن ها و از این نمونه ها بود. اکنون رژیم کامگار شده است [23] که در 22 بهمن با بسیج نیروهایِ خودش این نمونه از حرکت ها را تا اندازه ی حَنزَک کُند [24]. بنابراین، همکنون روشن است که آن نیرویی که در جنبش است، که میتواند از پس دیوار رَزمی سامانه-یِ حکومت اسلامی بربیاید، با شایمندی نتواند از سوی رهبران نمادین جنبش، موسوی و کروبی بکارگرفته شود. این دیدگاه به این چَم نیست که این کسان میخواهند به هَمِگی جُنبش دغاکاری و خیانت بورزند یا چیزی همانند این. این به این آرش است که نگرانی پَشکی ایکه [25] این کسان دارند، نگرانی هایی که ریشه در وابستگی هایِ ایدیولوژیکی، احساسی، سودها و جایگاهی که آنها در هَمِگی و کلیتِ سامانه-ی حکومت اسلامی دارند، راهبند آنها شده ست که از یک سری مرزهایِ سرخی که خودشان ساخته اند، گُذر کنند. درنگر بگیرید که میگویم «مرزهایِ خودساخته» برای اینکه مرزهایِ سرخ سامانه-یِ حکومت اسلامی زمان ها پیش از این، از سوی جنبش برداشته شد، زمانیکه فرتورهای [26] خامنه ای آتش زده شدند و آرَنگِ [27] «مرگ بر بُنیادِ ولایت فقیه» داده شد و آرَنگ «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» پیشکشیده شد. بدینسان دیگر جایی نمانده بود که بشود گفت که از مرزهایِ سرخ سامانه-یِ حکومت اسلامی نباید گذر کرد. جنبش از این مرزهایِ سُرخ گذر کرد، چه موسوی و کروبی این را میخواستند و یا چه نمیخواستند. ولی یک سری مرزهایِ سرخی هَستند که در درونِ خودِ این کسان میباشند. به چَم اینکه اگر آنها بخواهند برانگیزاننده-یِ حرکتی باشند که بگونه-یِ آشکار و براستی راهبُردِ رَستادی [28] جنبش باشد که بخواهد جنبش از این مرزهایِ سُرخ گذر دهد، ما میرویم به سوی یک جنبش ساختار شکن که بدونِ شک هَمِگی سامانه-یِ حکومت اسلامی را زیر پرسش خواهد برد. بدینسان ما آهسته آهسته داریم می بینیم که با سویگیری ایکه [29] خامنه ای کرده است، به کَردِ [30] این سه گوش چیره بر کشور، یا سه گوش ولایت فقیه، بازار و سپاه، خواسته ای را که داشته است، برپایه-یِ کنار زدن جناح بهینشگرا از ساختار مَجد [31]، اینکار را انجام داده است. همانگونه که خامنه ای گفته است، حکومت اسلامی آنها را از سامانه-یِ حکومت اسلامی بیرون انداخته است. و همکنون این کسان پشتِ در سامانه ایستاده اند و بایستیکه به بینیم که آیا موسوی و کروبی میخواهند همچنان در آنجا بایستند، دَر بزنند تا بگونه-یِ شرمسارانه و یا کدخدامنشانه راهی را پیدا کنند که از آن راه، بتوانند بدرون سامانه-یِ حکومت اسلامی بازگردند و یا اینکه آنها بیرون رانده شدن خودشان از این سامانه را به شگون نیک خواهند گرفت و به لشکر بیشمار مردم و جنبش خواهند پیوست، جنبشی که خواهان گذر از مرزهایِ سرخ سامانه-یِ حکومت اسلامی است، و این را دستکم در پنج ماه از هشت ماه گذشته نشان داده است. بنابراین بنگر میاید که بیشتر از آنکه قرار باشد که کُنشگران جنبش در برابر موسوی و کروبی سویگیری کنند که آیا در برابر آنها اینگونه یا آنگونه برخورد بکنند، راستی این است که این توپ همکنون در زمین موسوی، کروبی و سایر کسانی هست که در خاستگاهِ نمادهایِ جنبش شناخته میشوند. آنها هَستند که باید امروز بوَدایند [32]. از آنجاییکه ولایت فقیه گوش آنها را گرفته و بیرونشان کرده است و از درون حرم نظام نیز امروز آنها در خاستگاهِ نیرهایی شناخته میشوند که میتوانیم از آنها بجایِ نیروهایِ بدونِ جایگاهِ ساختاری در درون سامانه-یِ حکومت اسلامی و نیروهایِ سرگردان در درون این سامانه نام ببریم، آنها باید که بوَدایند که چه میخواهند بکنند؟ به باور من این وَدایش [33] سبب خواهد شد که جنبش هم در برابر به بودن یا نبودن آنها در یک جایگاهِ مَهین حرکتی که در پیش هست، بوَداید که آیا میخواهد که موسوی و کروبی را همچنان در جایگاه نمادهاِ جنبش نگه بدارد، یا کنار بزند. بنابراین، این وَدایش نه به جنبش که به این کسان برمیگردد که خویشکاری [34] خودشان را با خودشان، با سامانه-یِ حکومت اسلامی و با مردم روشن کنند.

http://www.youtube.com/watch?v=3V-E5Ih9Lks


پهرست واژگان:

1. اعتراضی
2. یعنی
3. مثلث
4. موقعیت مُتناقض
5. عملاً
6. مخالفان
7. مخالفت
8. سبب شده بود
9. تصور
10. تصمیم گرفته است
11. یعنی
12. احتمال
13. موضوع
14. کلیت
15. مهم
16. حضور
17. مرحله-یِ
18. واقعیت
19. تهاجمی
20. اصلح طلب ها
21. محکوم بکنند
22. فرصت
23. موفق شده است
24. خنثی کند
25. طبقاتی ایکه
26. عکس ها
27. شعار
28. استراتژی رسمی
29. موضعگیری، جهت گیری
30. عملاً
31. قدرت سیاسی
32. تصمیم بگیرند
33. تصمیم
34. وظیفه، مسئولیت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر