۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه

بوی انفجار اجتمایی رژیم را گیج کرده است


نُسخه فارسی


دکتر کورش عرفانی (خودرهاگران)


گُزارش هایِ زیادی در شبانه روز گذشته رسیده اند. یکی از آنها در باره-یِ فیلمی است که بنگاه گُزارش رسانی بی بی سی آن را پخش کرده است که نشانگر جنایت هایی است که حکومت اسلامی در 25 خرداد بر سر دانشجویان آورده است. اگر این فیلم بگونه-یِ گُسترده در میان دانشجویان پخش شود، میتواند انگیزه ای برای سازماندهی اعتراض ها و اعتصاب ها گردد و همچنین درخواست همگانی برایِ دادرسی کردن کسانی شود که در این جنایت ها دست داشته اند.گُزارش دیگر درباره-یِ دستگیری عبدلمالک ریگی است که یک گزارش بو دار است، زیرا که در یک سفر هوایی دستگیر و به حکومت اسلامی واسپُرده شده است. هنوز روشن نیست که آیا دَستگیری ریگی برآیندِ بده بستان هایِ پُشتِ پرده میان اسرائیل با حکومت اسلامی برای بدست آوردن داده هایی در باره-یِ ترور آن هموند سرکرده-یِ حماس بوده است، که بتازگی از سویِ موساد در عمارات کشته شده است؟از سویی دیگر حکومت اسلامی میخواهد پخش این گزارش را یک پیروزی بنام خودش نشان دهد تا نمایش آن فیلم بی بی سی را که جنایت هایِ ددمنشانه حکومت اسلامی را نمایش میدهد، در سایه بگذارد و بدینسان توازنی برپا کند.گُزارش دیگر در باره-یِ طرح پیشنهاد شده در مجلس خبرگان با فرنشینی رفسنجانی است که نمایشگر ادمه-یِ جنگ قدرت در رژیم است.اگر این چند موضوع را در کنار گفته-یِ فرمانده-ی کل نیروهایِ آمریکایی در منطقه، دریادار رولاند بگذاریم که از آمادگی این کشور در تازش به پایگاه هایِ اتمی ایران سخن به میان آورده است و شیطنت های حکومت اسلامی برایِ دخالت در افغانستان را درنگریم که از گفته هایِ احمدی نژاد در خراسان میشود برداشت کرد، به این برآیند خواهیم رسید که حکومت اسلامی از وضعیت آشفته ای که در آن به سر میبرد بخوبی آگاه است، و دارد برای برونرفت از آن، برنامه ریزی میکند. در کنار گزارش هایی که رویکردِ همه را بخودش اندر کشیده است، یک گُزارش باید درنگریسته شود، و آن گفته-یِ یکی از سرکردگان حکومت اسلامی است، که بر پایه-یِ پیشگیری از درخواستِ افزایش دستمزدها در سال آینده میباشد. آقای فرزین که مسئول برنامه-یِ حذف رایانه ها و نقدینه کردن آنها است، گفته است که دولت با فَرسختی در برابر افزایش دستمزدها در سال آینده خواهد ایستاد. در نگر بگیرید که میخواهند یک تورم سه شماره ای را در ماه هایِ آینده بر مردم بپذیرانند و این آقا نگران است که افزایش دستمزدها میتوانند به کارفرمایان فشار بیاورند. این نشان دهند-یِ ژرفنای فاجعه اقتصادی ای است که حکومت اسلامی میداند که در انتظارش میباشد؛ یعنی خوابیدنِ کامل کارخانه هایِ تولیدی. بگونه ایکه بر پایه-یِ گزارش های رسیده همکنون کارخانه هایِ تولیدی میتوانند تنها با 10% گُنجایش شان فَرآورده بارآورند. نگاهی به گزارش های نشان میدهند که اعترض هایِ کارگری دارد به پدیده-ی روزانه فرامیروید و این به معنی ازهم پاشیدگی اقتصادی است. ازهم پاشیدگی اقتصادی به این معنی) است که رهبران حکومت اسلامی ناگزیر خواهند بود برای گریز از این انفجار همبودگاهی که در راه است، هرچه زودتر در اندیشه رهاسازی جان خودشان باشند. برای اینکه حکومت اسلامی به سویِ اینچنین نمایشنامه ای نرود، راهکاری که حکومت اسلامی همکنون به آن میاندیشد، دامن زدن به یک جنگ است. ولی نمایشنامه-یِ جنگ، موضوعی است که بر سر آن توافق همگانی در میان همه-ی دولتمردان حکومت وجود ندارد. و برخی از سران حکومت اسلامی با آگاهی از توانمندی آمریکا و همبستگان آن کشور میدانند، که با دامن زدن به یک جنگ، حکومت اسلامی به پیشواز نابودی خواهد رفت، زیرا حکومت اسلامی با یک سپاه پوسیده و 140 هواپیمایِ فرسوده نخواهد توانست در برابر یک تازش همه سویه از آن نمونه ای که به عراق شد، پیش از چند ساعت در برابر نیروهایِ آمریکا ایستادگی کند.بنابراین ما با یک وضعیتِ سرنوشت ساز رو در روی هَستیم که میتواند تنها به کمکِ آهنگ و اراده-ی استوار مردم ایران به سویِ مثبت بچرخد. در چنین وضعیتِ مَهینی پرداختن به فراپُرسش هایِ شاخه ای و نپرداختن به فراپرسش هایِ کلیدی، پی آیندهایی را در برخواهند داشت که بسیار سخت و پرهزینه برای کشورمان خواهند بود.همکنون ناسازگاری ها میانِ سران حکومت اسلامی اوج گرفته اند؛ از یک سوی، میان سپاه پاسداران و نیروهایِ شهربانی و فرماندهان آن و از سوی دیگر میان رفسنجانی و بازار. این شرایط خامنه ای را در وضعیتی گذاشته اند که باید دست به یک تصمیمی سرنوشت ساز بزند: گُزینش میان کسانی که میخواهند کشور را به سوی یک جنگ خانمانسوز بکشانند که از پیش، آینده اش روشن است و یا همسویی با کسانی که بدنبال رهکارهای میانه هَستند، همانند رفسنجانی که میخواهد با پینه و رفو کردنِ ساختار حکومت اسلامی، جناحی از حکومت را کنار بگذارد و جناح دیگر را نگه بدارد. اما آن جناحی را که باید کنار بگذارند، همانند سپاه پاسداران همکنون به اندازه ای توانمند شده است که بیش از 50% درصد از اقتصاد کشور و همه-یِ فرماندهی نیروهایِ رزمی را در دست خودش دارد و با احتمال زیاد توانایی دامن زدن به یک جنگ از راه برانگیزاندن نیروهای آمریکایی در شاخاب پارس را هم دارد.از اینرو، از وضعیت کنونی میتوانیم در خاستگاه یک بُن بستِ دو جانبه نام ببریم. از یک سوی، چه این پس نشستن ِحکومت اسلامی از راه کوتاه آمدن آن در برابر مردم از بهره مسئله-یِ گُزیدمان باشد و یا چه در برابر اَنیرانیان (خارجی ها) از بهره پرونده-یِ اتمی، از هر دو سوی به سرنگونی آن میفرجامد. و یا چه از راه درآفتادن با مردم از راه برچیدن رایانه ها و دامن زدن به فشار هایِ اقتصادی و یا درگیر شدن با نیروهایِ اَنیرانی باشد. بنابراین هم میهنان گرامی، در آستانه-یِ وضعیتی ایستاده ایم که حکومت اسلامی دارد بگونه-یِ ناگزیری «تعیین تکلیف» میشود. آیا برآیندِ این تعیین تکلیف رفتن به سوی جنگ باشد و یا کنار زدن این حاکمیت و جایگزین کردن آن با یک حکومتِ مردمی، بستگی راسته دارد به آهنگ و اراده-ی ما، هوش ما، توان ما، پشتکاری و اُستواری ماَ. اگر ما در این وضعیت پس نشینی نکنیم و بگونه-یِ فَرسخت و جدی وارد میدان بشویم، در برخورد با این گرفتاری خویشکاری و مسئولیت بپذیریم، و نیروهایمان را بسیج کنیم، از یک سوی در برابر جنگ و از سویی دیگر در برابر ساختار خودکامگی، و سر هیچکدام از اینها به اندازه-یِ حتا یک سر سوزنی هم کوتاه نیایم، بیگمان باشید که یک راه سومی باز خواهد شد که آن راه آهنگ و اراده-یِ ملی است که همانا خواست و اراده-یِ مردم ایران است. که بتوانیم مردمی را که همکنون بگونه ای گیج و آشفته شده اند که نمیدانند چه بر سر آن ها میآورند، از راه یک جُنبشی که بیانگر اراده-یِ همگانی است کوشا بکنیم و آنها را اینبار همبسته و هدفمند به میدان بیاوریم، تا بتوانیم به هَستی نکبت بار رژیمی پایان دهیم که زنگ هایِ پایان زندگیش به صدا در آمده اند. زیرا اینبار میخواهیم بدور از بازی هایِ نوار بستن، چراغ روشن کردن و بوغ زدن ماشین ها، با یک سری از کارهایِ خردگرایانه، بُرنده و مصمم، به سویِ تعیین تکلیف با رژیم برویم. این زمان، هنگامه-یِ نشستن و تماشا کردن نیست، به واژگونی تصوراتی که میگویند همه چیز آشفته است، یک چیز روشن است، و آن روشن بودن آینده-یِ ساختار حکومت اسلامی است. ما باید کار کنیم که آینده-یِ ایران از آینده-یِ رژیم جدا شود. تا ما بتوانیم برایِ آینده-ی این رژیم، با خواست و اراده-یِ خودمان تعیین تکلیف کنیم، تا آینده-ی ایران را در فرادستِ مردم ایران بگذاریم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر