۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه

بوی پیکش همبودگایی [1] رژیم را گیج کرده است



نُسکِ پارسی


دکتر کورش عرفانی (خودرهاگران)


گُزارش هایِ زیادی در شبانه روز گذشته رسیده اند. یکی از آنها در باره-یِ رُخشاره ای [2] است که بنگاه گُزارش رسانی بی بی سی آن را پخش کرده است که نشانگر جَنوری هایی [3] است که حکومت اسلامی در 25 خرداد بر سر دانشجویان آورده است. اگر این رُخشاره بگونه-یِ گُسترده در میان دانشجویان پخش شود، میتواند انگیزه ای برای سازماندهی پَتکارش ها [4] و ایستکاری ها [5] گردد و همچنین درخواستِ همگانی برایِ دادرسی کردن کسانی بشود که دست در این جَنوری ها [6] داشته اند. گُزارش دیگر درباره-یِ دستگیری عبدلمالک ریگی است که یک گزارش بو دار است، زیرا که در یک سفر هوایی دستگیر و به حکومت اسلامی واسپُرده شده است. هنوز روشن نیست که آیا دَستگیری ریگی برآیندِ بده بستان هایِ پُشتِ پرده میان اسرائیل با حکومت اسلامی برای بدست آوردن داده هایی در باره-یِ ترور آن هموند سرکرده-یِ حماس بوده است، که بتازگی از سویِ موساد در عمارات کشته شده است؟ از سویی دیگر حکومت اسلامی میخواهد پخش این گزارش را یک پیروزی بنام خودش نشان دهد تا نمایش آن رُخشاره-یِ بی بی سی را که جَنوریهایِ ددمنشانه حکومت اسلامی را نمایش میدهد، در سایه بگذارد و بدینسان توازنی برپا کند. گُزارش دیگر در باره-یِ هَنداخ [7] پیشنهاد شده در مجلس خبرگان با فرنشینی رفسنجانی است که نمایشگر ادمه-یِ جنگِ قدرت در رژیم است. اگر این چند نهاده [8] را در کنار گفته-یِ فرمانده-یِ کل نیروهایِ آمریکایی در منطقه، دریادار رولاند بگذاریم که از آمادگی این کشور در تازش به پایگاه هایِ اتمی ایران سخن به میان آورده است و شیطنت های حکومت اسلامی برایِ دخالت در افغانستان را درنگریم که از گفته هایِ احمدی نژاد در خراسان میشود برداشت کرد، به این برآیند میرسیم که حکومت اسلامی از نِهِشت [9] آشفته ای که در آن به سر میبرد بخوبی آگاه است، و دارد برای برونرفت از آن، برنامه ریزی میکند. در کنار گزارش هایی که رویکرد [10] همه را بخودش اندر کشیده است، یک گُزارش باید درنگریسته شود، و آن گفته-یِ یکی از سرکردگان حکومت اسلامی است، که بر پایه-یِ پیشگیری از درخواستِ افزایش دستمزدها در سال آینده میباشد. آقای فرزین که مسئول برنامه-یِ حذف رایانه ها و نقدینه کردن آنها است، گفته است که دولت با فَرسختی [11] در برابر افزایش دستمزدها در سال آینده خواهد ایستاد. در نگر بگیرید که میخواهند یک آماس [12] سه شماره ای را در ماه هایِ آینده بر مردم بپذیرانند و این آقا نگران است که افزایش دستمزدها میتواند به کارفرمایان فشار بیاورد. این نشان دهند-یِ ژرفنای آزَرَنگِ ترازداریکی [13] است که حکومت اسلامی میداند که آن را پیوس میکند [14]. به این چم (یعنی) خوابیدنِ رسای [15] کارخانه هایِ زایوَریک [16]، بگونه ایکه بر پایه-یِ گزارش های رسیده همکنون کارخانه هایِ زایوریک میتوانند تنها با 10% گُنجایش شان فَرآورده بارآورند. نگاهی به گزارش های نشان میدهند که پَتکارش هایِ کارگری دارند به پدیده-ی روزانه فرامیرویند و این به چم ازهم پاشیدگی ترازداریک [17] است. ازهم پاشیدگی ترازداریک به این چم است که رهبران حکومت اسلامی ناگزیر خواهند بود برایِ گریز از یک پیکش همبودگاهی که در راه است، هرچه زودتر در اندیشه-یِ رها سازی جان خودشان باشند. برای اینکه حکومت اسلامی به سویِ اینچنین نمایشنامه ای نرود، راهکاری که حکومت اسلامی همکنون به آن میاندیشد، دامن زدن به یک جنگ است. ولی نمایشنامه-یِ جنگ، نهاده ای است که بر سر آن همداستانی [18] همگانی در میان همه-ی دولتمردان حکومت وجود ندارد. و برخی از سران حکومت اسلامی با آگاهی از توانمندی هایِ آمریکا و همبستگان آن کشور میدانند، که با دامن زدن به یک جنگ، حکومت اسلامی به پیشواز نابودی خواهد رفت، زیرا حکومت اسلامی با یک سپاه پوسیده و 140 هواپیمایِ فرسوده نخواهد توانست در برابر یک تازش همه سویه از آن نمونه ای که به عراق شد، پیش از چند تسو [19] در برابر نیروهایِ آمریکا ایستادگی کند. بنابراین ما با یک نهِشتِ سرنوشت ساز رو در روی هَستیم که میتواند تنها به کمکِ آهنگِ و اراده-ی استوار مردم ایران به سویِ مثبت بچرخد. در چنین نهِشت مَهینی [20] پرداختن به فراپرسش های [21] شاخه ای و نپرداختن به فراپرسش هایِ کلیدی، پی آیندهایی را در برخواهد داشت که بسیار سخت و پرهزینه برای کشورمان خواهد بود. همکنون ناسازگاری ها میانِ سران حکومت اسلامی اوج گرفته اند؛ از یک سوی، میان سپاه پاسداران و نیروهایِ شهربانی و فرماندهان آن و از سوی دیگر میان رفسنجانی و بازار. این سامه ها [22] خامنه ای را در نهشتی گذاشته اند که باید دست به یک وَدایش [23] سرنوشت ساز بزند: گُزینش میان کسانی که میخواهند کشور را به سوی یک جنگ خانمانسوز بکشانند که از پیش آینده اش روشن است و یا همسویی با کسانی که بدنبال رهکارهایِ میانه هَستند، همانند رفسنجانی که میخواهد با پینه و رفو کردن ساختار حکومت اسلامی جناحی از حکومت را کنار بگذارد و جناح دیگر را نگه بدارد. اما آن جناحی را که باید کنار بگذارند، همانند سپاه پاسداران همکنون به اندازه ای توانمند شده است که بیش از 50% درسد از ترازداری [24] کشور و همه-یِ فرماندهی نیروهایِ رزمی را در دست خودش دارد و با شایمندی [25] زیاد توانایی دامن زدن به یک جنگ از راه برانگیزاندنِ نیروهای آمریکایی در شاخاب پارس [26] را هم دارد. از اینرو، از نهشت کنونی میتوانیم در خاستگاه یک بُن بستِ دو جانبه نام ببریم. از یک سوی، چه این پس نشستن حکومت اسلامی، از راه کوتاه آمدن آن در برابر مردم از بهره فراپرسش گُزیدمان باشد و یا چه در برابر اَنیرانیان [27] از بهره پرونده-یِ اتمی، از هر دو سوی به سرنگونی آن میفرجامد. و یا چه از راه درآفتادن با مردم از راه برچیدن رایانه ها و دامن زدن به فشار های ترازداریک و یا درگیر شدن با نیروهایِ اَنیرانی باشد. بنابراین هم میهنان گرامی! در آستانه-یِ نهشتی ایستاده ایم که حکومت اسلامی دارد بگونه-یِ ناگزیری «تعیین تکلیف» میشود. آیا برآیندِ این تعیین تکلیف رفتن به سوی جنگ باشد و یا کنار زدن این داتواری [28] و جایگزین کردن آن با یک حکومتِ مردمی، بستگی راسته [29] دارد به آهنگِ و اراده-ی ما، هوش ما، توان ما، پشتکاری و اُستواری ماَ. اگر ما در این نهشت پس نشینی نکنیم و بگونه-یِ فَرسخت [30] وارد میدان بشویم، و در برخورد با این گرفتاری خویشکاری [31] بپذیریم، و نیروهایمان را بسیج کنیم، از یک سوی در برابر جنگ و از سویی دیگر در برابر ساختار خودکامگی، و سر هیچکدام از اینها به اندازه-یِ هتا یک سر سوزنی هم کوتاه نیایم، بیگمان باشید که یک راه سومی باز خواهد شد که آن راه آهنگ و خواستِ میهنی [32] است که همانا خواست و اراده-یِ مردم ایران است. که بتوانیم مردمی را که همکنون بگونه ای گیج و آشفته شده اند که نمیدانند چه بر سر آن ها میآورند، از راه یک جُنبشی که بیانگر اراده-یِ همگانی است کوشا بکنیم و آنها را اینبار همبسته و هدفمند به میدان بیاوریم، تا بتوانیم به هَستی نکبت بار رژیمی پایان دهیم که زنگ هایِ پایان زندگیش به صدا در آمده اند. زیرا اینبار میخواهیم بدور از بازی هایِ نوار بستن، چراغ روشن کردن و بوغ زدن ماشین ها، با یک سری از کارهایِ خردگرایانه، بُرنده و هَنگُمَند (مصمم)، به سویِ تعیین تکلیف با رژیم برویم. این زمان، هنگامه-یِ نشستن و تماشا کردن نیست، به واژگونی اَنگاشت هایی [33] که میگویند همه چیز آشفته است، یک چیز روشن است، و آن روشن بودن آینده-یِ ساختار حکومت اسلامی است. ما باید کاری کنیم که آینده-یِ ایران از آینده-یِ رژیم جدا شود تا بتوانیم آینده-ی این رژیم را با خواست و اراده-یِ خودمان نشاخت کنیم [34]. تا آینده-ی ایران را در فرادستِ مردم ایران بگذاریم.

پهرست واژگان:

1. انفجار اجتمایی
2. فیلمی
3. جنایت هایی
4. اعتراض ها
5. اعتصاب ها
6. جنایت ها
7. طرح
8. موضوع
9. وضعیت
10. توجه
11. شدت
12. تورم
13. فاجعه اقتصادی ای
14. در انتظارش میباشد
15. کامل
16. واحد هایِ تولیدی
17. اقتصادی
18. توافق
19. ساعت
20. وضعیتِ مهمی
21. مسائل
22. شرایط
23. تصمیمی
24. اقتصاد
25. احتمال
26. خلیج فارس
27. خارجی ها
28. حاکمیت
29. مستقیم
30. جدی
31. مسئولیت
32. ملی
33. تصوراتی
34. تعیین کنیم
http://www.youtube.com/watch?v=r0uPGxK2NDc

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر