۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

عبدلمالک ریگی، انگیزه یا انگیخته [1] ؟


نُسکِ پارسی

دکتر کورش عرفانی (خودرهاگران)

چکیده:

بجای برخورد سُهِشی و برخورد کلیشه ای با گُزارش دستگیری عبدلمالک ریگی، بد نیست که در مورد نهاده هایی همانند چنین گزارش هایی، ما یک دستگاه واکاوی [44] داشته باشیم که در این دستگاهِ واکاوی شَوَندهایِ [45] گوناگونی را در نگر بگیریم، همانند شوندهایِ ترازداریک، فرهنگی، همبودگاهی، کشورمداریک، گَذشتهنگاری، تیره ای، و آنچه که در یاده-یِ تاریخی است و بر پایه-یِ آنها به دادوری بنشینم. حکومت اسلامی با کارکردهایِ نابخردانه و زیانبارش، از راه نابودی کشاورزی و زیستبوم این استان به کَردِ [13] همه-یِ راه هایِ یک زندگی ارجمند را بر مردم تنگدستِ این استان بسته است، و تنها راهی را که باز گذاشته است راه سرکشی آشتی ناپذیر است.

سرآغاز


در اینجا من در پی آن نیستم که به خودِ دستگیری بپردازم، با رویکرد به اینکه زَد و بندهایِ گوناگونی در میان دستگاهِ آگاهی جمهوری اسلامی با دستگاه هایِ آگاهی آمریکا، و اسرائیل و دیگر کشورهایی که با پول آماده-ی چنین همکاری هایی هَستند، وجود داشته است. در اینجا هدف این است که بپردازیم به نهاده ای [2] که میشود از آن پدیده-یِ عبدلمالک ریگی را برداشت کرد. از اینرو بد نیست که بپردازیم به آن نهاده هایی که زمینه-یِ پیدایش کسانی را همانند عبدلمالک ریگی را فراهم میآورند. برای اینکار باید که به اُستان سیستان و بلوچستان برویم و تلاش کنیم که بستر ترازداریک [3] همبودگاهی و فرهنگی آنجا را دریابیم. وگرنه در بازگفت هایی [4] از این نهاده خواهیم ماند که یا بازگفت هایِ سُهِشی [5] ما هَستند که میتوانند دیدگاه هایِ مثبت یا منفی به ریگی باشند و یا میتواند سرچشمه گرفته از برخوردِ ایدیولوژیکی ما با پدیده-یِ مبارزه-یِ غُژَم آمیز [6]، آشتی ناپذیر و مبارزه با جَنگ ابزار گرم در هایش [7] یا رد آن باشند.
استان سیستان و بلوچستان همانگونه که میدانید پهناورترین و بزرگترین استان ایران است. ولی تنها 3% از کل جمعیت ایران در آنجا هَستند. شَوَندِ [8] آن هم این است که نِهِشت [9] ترازداریک، همبودگاهی و زیستبوم [10]، فَراگَردِ کشاورزی [11] زیستگاه [12] ناگوار است که به کَردِ [13] شانس اینکه جمعیت زیادی در آنجا زندگی کند وجود ندارد. به بازگفتی، در سه دهه گذشته چند سد و یا چندهزار روستا از نغشه این استان ناپدید شده اند. جمعیت فراوانی کوچیده است. جمعیتِ فراوانی همه-یِ چیز خودش را از دست داده است از گله داری گرفته تا کشاورزی. فراموش نکنیم که 90% از مردم این استان کسانی هَستند که دارند زیر نوار تنگدستی زندگی میکنند. و برپایه-یِ بازگفته ای، بیش از 50% درسد از جمعیت این استان دارد زیر نوار تنگدستی مطلق زندگی میکند. این استان از این ویژگی برخوردار است که نرخ بیکاری آن پنج برابر میانگین نرخ بیکاریِ سراسر کشور است. این آمار درپیوند به سال 1386 است و این شایمندی [14] هست که باتوجه به ناگوار بودن نِهشتِ ها، این آمار بازهم بالاتر رفته باشند. بنابر این بخش بزرگی از جوانان این استان کشیده شده اند به گُریزه [15] ماتَک هایِ [16] هوش رُبا و مَدیان [17]، کش رفتن نمونه هایِ گوناگون کالا، نوشیدنی ها، و هتا گُریزه-یِ آدم [18]. و میدانیم که تَنگدَستی فَرسخت و شدید، خیلی از خانواده هایِ بلوچ ما را وادار کرده است که در درازایِ سه دهه گذشته به کاری روی بیاورند که تنها میتوان از آن در جایگاهِ یک آزَرَنگِ مَردُمیک [19] نام برد، به آرش [20] فروش دختران جوان شان برای بدست آوردن اندکی پول که با آن بتوانند زندگی سایر هموندان خانواده را فراهم آورند؛ دخترانِ میان 10 تا 15 ساله ای که فروخته میشوند تا به همسری مردان در آن سوی مرز دربیایند که سن 50 تا 80 سال دارند. اکنون یک دم درنگر بگیرید که مردم یک استان دارند در اینچنین تنگدستی ِوحشتناکی زندگی میکنند و در سه دهه پیش یک مدیریت پادگانی در آنجا نهادینه شده است. مدیریت پادگانی به آرش اینکه مدیریت از سویِ سپاه پاسداران. و همانگونه که میدانید، برای اینکه سپاه پاسداران بتواند نیروی خودش را که در سُهَنده ترین [21] کرانه-یِ مرزی برای مافیای قاچاق سپاه پاسداران نیاز بوده است، زیر چتر نگهبانی خود بگیرد،کاری نبوده است که سپاه پاسداران در آنجا انجام ندهده باشد؛ از برپایی جو ترور و جوخه هایِ ترور گرفته تا کشتن هَمیستاران [22] ، کشتن سران اقلیت های سنی مذهب، و رویهم رفته [23] از میان برداشتن همه-یِ ایستادگی هایِ همبودگاهی، فرهنگی، کشورمداریک [24] و هول دادنِ همبودگاه به سویِ یگانه راهی که میماند به آرش: نافرمانی سرکشی، مبارزه-یِ آشتی ناپذیر و غُژَم آمیز. چرا؟ فراموش نکنیم، که داریم در باره-یِ یک استانی گفتگو میکنیم که بافت و ساختار آن عشیره ای، تباری و تیره ای و هم نیاکی [25] است، استانی که میزانِ نافرهیختگی آن در بالاترین اندازه-یِ آن در کشور است. بر پایه-یِ آمار چهار سال پیش دستکم 30% از دختران در این استان نمیتوانند به دبستان بروند؛ به آرش اینکه چند برابر میانگین آمار ملی کشور. بدینسان با یک همبودگاهی روبرو هَستیم که در پایان بر پایه-یِ آنچیزی که بافتِ هم نیاکی و قبیله ای آن در یاده-یِ [26] گروهی و یاده-یِ تاریخی آن گُذاشته است، تنها میتواند به آن روش هایِ مبارزه ای روی بیاورد که میشناسد. یک جوانی که در سال 1358 زاییده شده است و میخواهد که از بیست و چند سالگی برایِ پَتکارش [27] به این سامه ها [28] نافرمانی کُند و برای پدافندی از آزَرمِش مَردُمیک [29] خود و به گفته-یِ خودش، پدافندی از مردم تنگدست و اَپبَهر [30] استان سیستان بلوچستان، یک کاری بکند چه میتواند بکند؟ با آن پایه از فرهیختگی و گُوالش [31] فرهنگی و با آن میزان از شایش [32] برای روی آوردن به شیوه هایِ دیگر از مبارزه، بجز بدست گرفتن ِجنگ ابزار گرم و مبارزه کردن، بر پایه-یِ آنچه که در آنجا یک آیین و یک تَرادادی [33] است، کار دیگری هم میتواند بکند؟ نوشتارهای زیادی هَستند که در این زمینه نیرویِ روانی و یاده-یِ گروهی و تاریخی را که بر آن استان چیره هَستند، برمینگارند [34]. در این چنین نِهِشتی جایِ پرسش است که آیا میتوان پیوس داشت [35] که نه از شخص عبدلمالک ریگی، ونکه [36] از نسل عبدلمالک ریگی که اگر بخواهد سامه هایِ زندگی خودش را دگرگون کند، به این تنگدَستی ترازداریک، ازهم پاشیدگی همبودگاهی، دلهُره و ترس کشورمداریک و رسانه ای، و بی بهرگی هایِ فرهنگی پَتکارش کُند، چه میتواند بکند؟ از اینرو به باور من باید که بجای داشتن یک برخورد ایدیولوژیکی با این نهاده، که بخواهیم عبدلمالک ریگی را یک کهرمان [37] یا یک ترویست بشناسانیم، بهتر است که بجای برخورد سُهِشی [38] یا برخورد ایدیولوژیک، برخورد خَرَدگرا و کَرویزی [39] با موضوع داشته باشیم. و باید ببینیم که در یک استانی با این چنین نِهِشتی، چه چیزی میتواند از آن بیرون بیاید؟ استانی که در آن پاسداری بنام نورعلی شوشتری افزون براینکه فرمانده-ی رَزمی در بَرزن خاور بوده است، آمده است و به نمایندگی از سپاه پاسداران، باهمانِ [40] بزرگی را برپا کرده است، زیر نام «شرکت احیای صنایع خراسان»، و این باهمان بر پایه-ی دَستک هایی [41] که در دست است بر همه-یِ زمینه هایِ تُخشاکی [42] و جهانگردی، ترابری، داد و ستدِ کالاها و چیزهایِ دیگر در استان سیستان و بلوچستان چنگ انداخته است، و همانند آنچه که در دیگر استان هایِ خاوری میگذرد، پروانه نمیداده است که هیچکس دیگری کارتاری [43] بازرگانی در وَرایِ سود مافیای سپاه پاسداران، که در پیکر باهمان هایی هانند «شرکت احیای صنایع خراسان» بوده اند، کار کنند. و این پاسدار نوری علی شوشتری از یک سوی بزرگترین غارتگر ترازداریک در خاور ایران است، و از سویی دیگر بالاترین فرمانده-یِ رزمی در این استان، کسیکه همه-ی نیروهایِ هوایی، زمینی، ژاندارمری، و از جوخه هایِ ترور گرفته تا گاردویژه، را زیر فرمان دارد. خوب، از دلِ این چنین سامه هایی چه چیزی میتواند بیرون بیاید، بجز هول دادن همبودگاه به سوی سرکشی، به این آرش: که اگر میخواهید از آزَرمِش، خود پدافندی کنید، اگر نمیخواهید در تنگدستی مطلق زندگی کنید و یا بمیرید، پس بدانید که با گلوله رو برو هَستید. پس شما چاره ای ندارید یا باید که روی بیاورید به مبارزه-یِ خشونت آمیز و آشتی ناپذیر، برای اینکه بتوانید خودی نشان بدهید، تا بتوانید خشم خودتان را آشکار کنید، یا اینکه بروید به سوی سایر روش هایِ مبارزاتی که سپاه پاسداران با یک مدیریت رزمی پادگانی، امنیتی، 25 سال است که به کسی پروانه-ی دم کشیدن را نمیدهد. و هرکس که خواسته است در جایِ پرخاشگر بخورد بجنبد، یا او را اعدام کرده اند و یا او را به جوخه هایِ ترور سپرده اند. و به شیوه ای سر به نیست کرده اند.
برآیند گفته-یِ من این است که بجای برخورد سُهِشی و برخورد کلیشه ای با گُزارش دستگیری عبدلمالک ریگی، بد نیست که در مورد نهاده هایی همانند چنین گزارش هایی، ما یک دستگاه واکاوی [44] داشته باشیم که در این دستگاهِ واکاوی شَوَندهایِ [45] گوناگونی را در نگر بگیریم، همانند شوندهایِ ترازداریک، فرهنگی، همبودگاهی، کشورمداریک، گَذشتهنگاری، تیره ای، و آنچه که در یاده-یِ تاریخی است و بر پایه-یِ آنها به دادوری بنشینم. با امید به اینکه دادگاه همگانی برای او برپا شود که همگان بتوانند به چرایی روی آوردن او به این شیوه از مبارزه آگاه شوند.

پهرست واژگان:

1. علت یا معلول
2. موضوعی
3. اقتصادی
4. روایت هایی
5. احساسی
6. قهرآمیز
7. تایید
8. علت
9. وضعیت
10. طبیعی
11. محیط کشاورزی
12. محیط طبیعی
13. عملاً
14. احتمال
15. قاچاق
16. مواد
17. مخدر
18. قاچاق انسان
19. فاجعه انسانی
20. یعنی
21. حساس ترین
22. مخالفان
23. بطور کلی
24. سیاسی
25. قبیله ای
26. حافظه
27. اعتراض
28. شرایط
29. شرافت انسانی
30. محروم
31. رشد
32. امکان
33. سنت
34. ترسیم میکنند
35. انتظار داشت
36. بلکه
37. قهرمان
38. احساسی
39. منطقی
40. شرکت
41. اسنادی
42. صنعتی
43. فعالیت
44. تجزیه و تحلیل
45. علت ها


http://www.youtube.com/watch?v=fRwAPnyB-1Q


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر