۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

نمایش شکوهمندِ همبستگی ایرانیان در شهر کلن در سوگِ خاموش شدن پنج ستاره-یِ راه آزادی


پریچهر


گزارش گردهمایی: شنبه پانزدهم مای، 2010 شهر کلن آلمان

ایرانیان آزاده و میهندوست با باورها و پرچم هایِ گوناگون در روز شنبه پانزدهم مای در شهر کلن آلمان در رده هایِ گسترده و انبوه به گردهم آمدند تا یکپارچه با فریادهایِ رسا پیام همبستگی و سوگواری خود با پنج جانباخته-یِ راه آزادی را که خودشان را پیشمرگِ نهادینه شدنِ دمکراسی و آزادی در ایران کردند، به گوش همه-یِ مردم جهان برسانند




درود بر ایرانیان شهر کلن! همینک از گردهمایی اعتراضی ایرانیان برمیگردم و باید بگویم که در تاریخ ایران بی مانند بود همگی تیره هایِ ایرانی و همه-یِ گروهها و حزب ها در این گردهمایی شرکت داشتند. و جالب اینکه هرکسی با پرچم خود و بزبان محلی خود شرکت داشت خیابان اصلی شهر کلن بسته بود؛ از میدان ابرت پلاتس (Ebert Platz ) تا کلیسای دُم (Dom) . حزب اس پ دی (SPD) آلمان برای ما سخنرانی کرد و همبستگی جهانیان را با مردم ایران درخواست کرد و علیه اعدام و شکنجه لب به سخن گشود. آلمانی ها هراسان مانده بودند که این جمعیت بُزرگ از کجا پیدا شده اند و آغاز به عکسبرداری با موبایل کردند و توریستهایی که در این شهر بودند با دروبین های حرفه ای خودشان، این روز را در تاریخ بایگانی کردند .ایرانیان کرد، آذری، بلوچ ، لر ، تهرانی و خلاصه همه فرصت سخن داشتند بادکنک های سیاه بر فراز این شهر بیانگر اندوه جامعه ایرانی بود که به هوا میرفت. مردم شعار میداند:« مرگ بر جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی برابر است با ترور اعدام و شکنجه، دیگر جمهوری اسلامی نمیخوایم.» پرچم کردستان، آدربایجان و پرچم سه رنگ شیرو خورشید پس از بیرون راندن پرچم جمهوری اسلامی به میدان آمد و همه با هم سرود ملی را یکدل و یک زبان می خواندیم پس از آن سرود یار دبستانی شهر کلن را به لرزه در آورد چریکهای فدائی خلق سرودِ «سرآمد زمستان» را با آوایی زیبا میخواندند و همه همراهی میکردند. نمیدانم با چه زبانی میشود اینهمه زیبایی و یگانگی را بیان کرد. برای نخستین بار کسی به دیگری از بهر باورهایِ چپ او، چپ نگاه نمیکرد و همه از باشندگی هم در کنار یکدیگر لذت میبردند. به آذری ها که میرسیدیم یاشاسین آذربایجان میگفتیم، کردهایِ گرامی ما خشنود بودند و از دیدن هم میهنان همدل خود ابراز شادمانی میکردند. هنگامیکه جمهوری اسلامی نهی میشد، همه پاهای خود را بزمین میکوبیدند و نشان به خروج میدادند؛ آلمانیها و توریستها نیز با ما پاهایشان را بر زمین میکوبیدند و همه یکصدا میگفتند:« دیکتاتور نمیخوایم چه در کابل چه در تهران»، البته اینها ترجمه شده از زبان آلمانیست. «زندانی سیاسی آزاد باید گردد، جمهوری اسلامی نابود باید گردد، جمهوری اسلامی نمیخوایم نمیخوایم»، و بدین ترتیب خشم خود را از اعدامهای ناجوانمردانه عزیزان این مرز و بوم ابراز میکردن. نعمت آزرم چکامه-یِ بسیاری زیبایی برای فرزاد کمانگر ، شیرین علم هولی، علی حیدریان فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان سروده بود که در دست همه-یِ شرکت کنندگان گذاشته شد.
همین نه مردم شهر تو داغدارانند
که خانه خانه شهر سوگوارانند ..
.تمام مدرسه ها بی معلم اند
نه امروز مداد و دفترو شاگرد اشکبارانند.
نه پنج کرد جوان را خلیفه اکنون کشت..
که کشتگان ستمکاری اش هزارانند..
همیشه پیشمرگ وطن بوده اند این کردان. .
که پیش صاعقه چون صخره استوارانند.
عزای کردها همان عزای ملی ماست
به سوگشان همه خلق عزادارانند.

فیلم ها سپس تر فرستاده خواهند شد. درود بر غیرت و شرف ایرانیان و امیدوارم که همبودگاهِ ایرانی بازهم شاهد چنین همدل و همزبانی باشد. ..اینچنین همبستگی ای بیگمان لرزه براندام خودکامگی خواهد انداخت. درود بر همه ایرانیان .ما همه با هم هستیم .

فراهم شده از سوی:

بانو پریچهر

ارسال این مطلب به دنباله Donbaleh

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر