کوروش از تهران
یکی از مهم ترین تفاوت های رضا پهلوی با سایر نیروهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی این است که او به صراحت اعلام کرده آنچه برایش اهمیت درجه اول دارد محتوای نظام سیاسی آینده ایران است و نه شکل حکومت آینده.
رضا پهلوی بارها و بارها گفته است اگر در ایران یک جمهوری سکولار و دمکراتیک حاکم شود او به نود و نه درصد خواسته هایش رسیده است ولی من کمتر جمهوری خواهی را دیده ام که به صراحت اعلام کرده باشد اگر در ایران مردم به یک حکومت پادشاهی پارلمانی رای دادند جمهوری خواهان آن را می پذیرند.
مشکل اصلی اینجاست که نیروهای سیاسی مخالف رضا پهلوی به شکل غیر منطقی حکومت مورد نظر او را با استبداد سنتی شاهان ایران مقایسه می کنند و با سفسطه گری نتیجه می گیرند که جمهوری «تنها» آلترناتیو حکومت اسلامی است در حالی که یک نظام پادشاهی پارلمانی از نظر محتوایی هیچ تفاوتی با یک نظام جمهوری سکولار ندارد تنها با یک تفاوت و آن اینکه در نظام پادشاهی پارلمانی، پادشاه نماد وحدت اقوام ایران است و نقشی کاملا نمادین و تشریفاتی دارد در حالی که در سیستم جمهوری نماد خاصی برای اتحاد تیره های ایرانی وجود ندارد.
جالب این است همه گروه های سیاسی از انتخابات «آزاد» و «منصفانه» دفاع می کنند اما وقتی اسم رضا پهلوی به عنوان یک کاندیدا مانند «سایر» کاندیداها برده می شود، مصدقی ها و چپ ها و اصلاح طلبان، رضا پهلوی را دارای حقی برای کاندیدا شدن نمی دانند و با یادآوری برخی کاستی های عصر پهلوی از رضا پهلوی خواستار توضیح آن مسائل هستند! که بسیار شگفت انگیر و قابل تامل می نماید.
تفاوت چندانی ندارد که رضا پهلوی را آقا یا شاهزاده خطاب کنیم آن چه مهم است این است که او هم مانند سایر نیروهای سیاسی «حق» دارد خود و مرام سیاسی اش را به وزن کشی بگذارد وبه عنوان یک کاندیدا نظام سیاسی مورد علاقه خود را تبلیغ نماید و منتظر رای مردم باشد از سخنان او نیز می توان پی برد برای رضا پهلوی مهم ترین مساله نه تشکیل نظام پادشاهی بلکه استقرار دمکراسی است.
گمان می کنم زمان آن رسیده برای ساختن دمکراسی آینده در ایران از همین حالا مدارا و تکثرگرایی را تمرین کنیم و به جای حذف طرف مقابل با مخالف وارد گفتگوی انتقادی شویم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر