خَشایار رُخسانی
آزادیخواهان! اگر چه ما دارای آرزوها و دیدگاه هایِ گوناگونی از ساختار کشورداری هَستیم، ولی با اینهمه در گرامیداشت چند ارزش باهم همنگر هستیم و همانند یکدیگر میاندیشم، و آن اینکه همه-ی ما آزادیخواه، میهندوست و خواستار بازپس گرفتن ایران هستیم و پایبند به مردمسالاری، هاگ هایِ مَردُمیک (حقوق بشر) و پاسداری از یکپارچگی مرزی کشور میباشیم. و ما یک دُشمن انباز (مشترک) داریم که آن حکومت اشغالگر اسلامی است؛ همین دیدگاه های انباز (مُشترک) خمیرمایه ای هَستند که میتوانند همچون شیرازه ای ما را در راه آزاد سازی ایران به هم پیوند زنند و یار هم سازند.
همانگونه که در جریان هَستید حکومت اسلامی توانسته است در سه دهه گذشته بدون نگرانی از داشتن یک اُپوزیسیون نیرومند، همچنان به جَنوری ها (جنایت ها) و بیدادِ خودش ادامه بدهد. اکنون فَرنودِ (دلیل) پانگرفتن یک اُپوزیسیون نیرومند در برابر حکومتِ اشغالگر اسلامی در سه دهه گذشته هرچه که بخواهد بوده باشد، ولی یک چیز روشن است و آن اینکه با دُنبال کردنِ مبارزه با روش و شیوه هایِ گذشته ما هیچگاه نخواهیم توانست این اپوزیسیون نیرومند را بسازیم و یک دردسر جدی برای حکومتِ اسلامی شویم. کوروش بزرگ میگوید:« اگر هر روز همان کاری را کردید که دیروز انجام دادید، نباید شگفت زده شوید که بازده-ی کار شما همانند دیروز باشد». با الهام گیری از این رهنمودِ ارزشمند، برای خودداری از لغزش هایِ گذشته، گذر کردن از این گامه (مرحله) سرگذشتی و بی برنامگی و پا گذاردن در یک گامه-ی (مرحله-ی) تازه از مبارزه-یِ هدفمند، نافرمانی شهریگری (مدنی) بهترین راهکار برای یک مبارزه-یِ کامگارانه (موفقیت آمیز) با حکومت اشغالگر اسلامی است.
هدف ما از مبارزه با حکومت اشغالگر اسلامی روشن است، برپایی یک اِسپاش (فضای) باز سیاسی و آسوده در ایران تا مردم بتواند با رای آزادِ خودشان، ساختار سیاسی آینده-ی کشورشان را از راه یک همه پرسی آزاد نشاخت کُنند (تعیین کُنند).
برای اینکه مردم بتوانند از اینچنین شایشی (امکانی) برخوردار بشوند، باید حکومت اشغالگر اسلامی را ناگُزیر کرد که به رای مردم گردن گُذارد. و از آنجا که این حکومت تنها زبان زور را درمیابد، بهترین کار برای به سُتوه آوردن این حکومت، زمینگیر کردن چرخ ترازداریک (اقتصادی) آن از راه انجام نافرمانی شهریگری (مدنی) است که نه هزینه جانی برای مردم دارد و نه داراکی.
مبارزه نافرمانی شهریگری (مدنی) یکی از مَهندترین (مهم ترین) ابزارهایی است که همبودگاه میتواند به کمک آن، با کمترین هزینه های جانی و داراکی، سرسخت ترین خودکامگان را سرنگون کُند. نافرمانی شهریگری را میشود از راه ایزانیدن (تشویق) مردم به خودداری از پرداخت مالیات ها، رسیدهای آب و برق، گاز و تلفن و همچنین سازماندهی ایستکاری های (اعتصاب های) سراسری کامگارانه پیشبُرد. برای انجام اینکار نُخست باید گُفتمان نافرمانی شهریگری در همبودگاه ایران یک گُفتمان چیره گردد تا همه درباره-ی آن گفتگو کُنند؛ دامن زدن به این گفتگو ها کُمک خواهند کرد تا روانِ همبودگاه و خَرَدِ هَمگانی به نیازین بودن این شیوه از مبارزه پی ببرد و آماده-ی همراهی با آن گردد.
از آنجا که برای پیشبُرد کامگارانه (موفقیت آمیز) این برنامه ما به همراهی فراگیر مردم ایران نیاز داریم، گام نخست در این راستا این است که بتوانیم با فرارسانی (تبلیغ) گُسترده، این پیام را به مردم برسانیم که برای دستیافتن به آزادی و یک دگرگونی ساختاری در ایران، نه چشمداشتی به کمک هایِ آسمانی داشته باشند و نه به کشورهای بیگانه. و هتا با مرگ خامنه ای هم دگرگونی ای در این کشور روی نخواهد داد؛ تنها آن نیرویی که بتواند سبب ساز این دگرگونی شود اراده و خواست خودِ مردم است که میتواند از راه همراهی با برنامه-ی نافرمانی شهریگری (مدنی) ساخته شُده و آشکار شود. اگر بتوانیم با کوشش های فراگیر، اندیشه و روان همبودگاه (جامعه) را به این پایه از خودباوری برسانیم که مردم بپذیرند که برای دستیافتن به آزادی و دگرگونی ساختاری در ایران، چشمداشتی از آسمان و کشورهای بیگانه نداشته باشند، آنگاه خَرَد همگانی بجای دستبُردن به آسمان و یا امید بستن به کشورهای دیگر، توانِ نوآفرینی (خلاقیت) و ابتکار خودش را برای سازماندهی بکارخواهد گرفت. هم اکنون ما در گامه-ی (مرحله-ی) نُخست برای رساندن این پیام به مردم برای بیدار کردنِ این خَرَدِ هَمگانی هَستیم که آن نیرویی که بتواند سبب ساز دگرگونی شود در دستِ خود مردم است و بیهوده در آسمان به دنبال آن نگردند.
از سویی دیگر مردم زمانی در برابر حکومت اشغالگر اسلامی دست به یک ایستادگی جانانه خواهند زد که باور کُنند که کشورشان برای سه دهه بدست یک نیروی اَنیرانی (خارجی) و اشغالگر فروگرفته شده است. با آنکه ستمی که حکومت اشغالگر اسلامی در سه دهه گذشته به مردم ایران زده است سدها برابر بیشتر از آسیبی است که عرب ها و مغول ها با تازش به ایران به این کشور وارد کردند، ولی مردم ایران این حکومتِ تازی زاده را به شَوَند (علت) یک سری پیوندهای دینی، هنوز دُشمن خونین خود نمی پندارند و تنها ناُخرسند از خودکامه بودنِ آن و از دست رفتن یک سری از آزادی هایشان هَستند. ولی اگر مردم ایران براستی باور کُنند که حکومت اسلامی یک حکومتِ اشغالگر بیگانه و اَنیرانی (خارجی) است، آنگاه مبارزه-ی مردم با حکومت اسلامی رنگ دیگری خواهد گرفت، و هدف مبارزه-ی آنها دیگر تنها بدست آوردن آزادی هایِ از دست رفته-یِ هَنجُمَنی (اجتمایی) و خودویژه (شخصی) نخواهد بود، ونکه (بلکه) افزون بر آن بازپس گرفتن ایران خواهد بود. کسی که چنین بیاندیشد، بیگمان مبارزه با حکومت اسلامی را سدها برابر فرسخت و جدی تر خواهد گرفت و به آن از نان شب هم بیشتر بها خواهد داد. و این خویشکاری (وظیفه-ی) ماست که بتوانیم در گامه-یِ (مرحله-ی) نُخستِ مبارزه-یِ نافرمانی شهریگری (مدنی) این پیام را به مردم ایران برسانیم.
درخواستی که من از شما دارم این است که اگر شما نیز به کارومَند بودن (موثر) این شیوه از مبارزه باور دارید، با پیوستن به این کارزار در گفتگوهای نافرمانی شهریگری بهُماسید (شرکت کُنید) [1] و دوستان خودتان را به این گفتگو ها فرابخوانید و در پخش پیام ها و گزارش های نافرمانی شهریگری ما را یاری دهید. هرچه زودتر جُستار (موضوع) نافرمانی شهریگری به یک گفتمان چیره و فراگیر در فیس بوک، تارکده، روزنامه های اینترنتی ایرانی فراروید، این پیام زودتر در ایران فراگیر خواهد شُد، و همبودگاهِ بَخت بیشتری برای سازماندهی خودش و رهایی از سه دهه نکبتِ حکومت اشغالگر اسلامی پیدا خواهد کرد.
گامه-ی (مرحله-ی) نخستِ نافرمانی شهریگری آگاهی رسانی و فرارسانی (تبلیغ) از راه فیس بوک، اینترنت و به درون ایران برای آماده ساختن خَرَدِ همگانی در همراهی با این کارزار بُزرگ است. و درگامه-ی دوم این کارزار، برنامه-ی خودداری از پرداخت مالیات ها و سازماندهی ایستکاری ها (اعتصاب ها) دُنبال خواهد شُد.
با سپاس از رویکرد (توجه) شما با این پیام.
خشایار رُخسانی
يکشنبه، 2011/01/16
یاداشت:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر