۱۳۹۰ دی ۲۵, یکشنبه

وَرچ های (معجزه های) قرآن



دان بهرامی

قرآن
1
ـ تنها کتاب مذهبی است که ميليون ها مسلمان بدون فهميدن واژه ای از آن، به بزبان عربی و غالبأ از بهر خوانده میشود.

2
ـ تنها نَسکی (کتابی) است که با وجود شُمار پارادُخش ها (تناقضات) و پریشان گویی ها، سخنان تکراری و زائد و لغزش های آشکار، بیشتر مسلمانان هتا گُرمک (جرات) بزبان آوردن اين کاستی ها را نداشته چرا که بیدرنگ گناهکار شُمرده میشوند. 

3
ـ تنها نَسکی (کتابی) است که داستان هایش دارای ترتيب زمانی وبخش بندی روشن نیستند. 

4
ـ تنها نَسکی (کتابی) است که بیشتر آيه های آن پیوستگی با يکديگر ندارند و هيچيک از سوره ها به یک نهاده-ی (موضوع) ويژه ای نپرداخته است، وآنکه نهاده ها ( موضوعات) گوناگونی را به گونه-ی بختکی دربر میگیرد.

5
ـ تنها نَسکی (کتابی) است که ميليون ها مسلمان به نادُرُستی میپندارند که درزمان پيامبر تدوين شُده است، درهالی که کمابیش بيست سال پس ازمرگ او گردآوری شده است. 

6
ـ تنها نَسکی (کتابی) است که شُمار فراوانی لغزش دستورزبانی دارد و بارها دستخوش دگرگونی شده است؛ ولی مؤمنين خُشک مغز (متعصب) براين باورند که قران هرگز دگرگون نشده و تُهی از هرگونه ماندَک (خطا)  است. 

7
ـ تنها نَسکی است که بی بهره از هرگونه دیدمان (تئوری) راستین دانشی است؛ با وجود اين مسلمانان میداوند (ادعا میکُنند) که دارای پيش بينی ها و دیدمان های (تئوری های) فراوان دانشی است.

8
ـ تنها نسکی است که از سوی مسلمانان به خدای دانا و آگاه و توانا بربسته میشود، درهالی که هتا 10% از بندگان اين خدا براستی از 100% دستورهای آن پيروی نمی کنند.

9
ـ تنها نسکی است که مسلمانان دستورهای آنرا مردمی تر از دیگر نسک های آسمانی میپندارند، درهالی که در آن، الله بارها دستور کشتن انسانی بدست انسان ديگر را داده است. 

10
ـ تنها نسکی است که مسلمانان آنرا پدافندگر بيشترين هُده های (حقوق) زنان میپندارندن، درهالی که دستورهای آن بيشترين ستم ها و نابرابری ها را بر زنان روا میدارند.

11
ـ تنها کتابی است که مؤمنين ترجيح می دهند آنرا ترجمه نکرده و به همان صورت عربی بدون دريافتن مفهوم آن، اغلب با آوازی بلند قرائت کنند. 

12
ـ تنها کتابی است که با استفاده ازآن صدها هزار آخوند، ملا، مفتی، آيت الله وديگر مفت خواران، مسلمانان ساده دل را فريب می دهند و از آن طريق ميليون ها دلار به جيب می زنند.

13
ـ تنهاکتابی است که مؤمنين می توانند آيات زيادی درآن بيابند که نه برای مردم عادی بلکه فقط ويژه ی پيامبرو به منظور حل و فصل مسائل و مشکلات شخصی بر او نازل شده است. 

14
ـ تنها کتابی ا ست که تمام دین های ديگر را باطل و دستور جهاد عليه آنها صادرکرده است.

15
ـ تنها کتابی است که درابتدا مردم را به اطاعت کورکورانه فرمان می دهد وپس از آن می گويد که فکر کنند تا حقيقت را دريابند.

16
ـ تنها کتابی است که مدعی فرستادن پيامبر به همه ی ملت ها، قبايل و چهارگوشه-ی جهان شده، اما تنها از پيامبران خاورميانه ياد می کند. 

17
ـ تنها کتابی است که آنقدر ابهام و ناروشنی دارد که میتواند از يک سوی جنایتکارانی همانند طالبان و خمينی ها و از سویی ديگر واپسگرایان دینی  و صوفی نما مانند امام محمد غزالی را توليد کند.

18
ـ تنها کتابی است که به کمک انسان درحل مسئله ی واگذ اری ارث به موروثان وضرب و تقسيم اعداد محتاج است. 


19
ـ تنها کتابی است که بر هماهنگ با  آن شيعه و سنی و ديگر کیش های اسلامی يکديگر را به قتل می رسانند تا به بهشت بروند. پروتستان ها و کاتوليک ها همديگر را می کشتند، اما دارای انجيل های متفاوت بودند. 

20
ـ تنها کتابی است که بروشنی قوانين جزا (قصاص) را بعنوان فرمان خدا صادر می کند اما اين قوانين نا بهنگام بهيچ وجه مناسب با جامعه ی مدنی کنونی نيستند و هرجا که به اجرا در آمده اند (ايران، افغانستان،…)، مردم (غيرمسلمان و مسلمان) يا از اجرا کنند گان آن انتقاد نموده اند که چرا از قانون قصاص پيروی می کنند يا چرا آنها را درست به اجرا درنمی آورند؟ قابل تعجب نيست که ملايان هرگز منشاء اين قوانين متعلق به جامعه ی بدوی عربستان را مورد سرزنش قرار نمی دهند.

يکی از بزرگترين اشتباهات قرآن را می توانيم درآيات ذيل بيابيم: (سوره 18 آيات 85 و86) 
او راهی را دنبال کرد تا آنگاه که به محل غروب خورشيد رسيد وخورشيد را ديد که درباتلاقی غروب می کند و نزديک آن مردی را يافت. ما گفتيم ذوالقرنين آيا می خواهی آنان را مجازات کنی و يا نیکوئی با آنان پيشه می کنی” (سوره ی الکهف آيه های 85 و86).

از اين بدتراينکه درقرآن درآيات فوق نوشته شده که اين مرد سخنان مورچگان را می شنيده است. واقعيت علمی ثابت شده اين است که مورچگان دارای ارگان های مربوط به توليد صوت نيستند و نبايد هم باشند. چرا که با بجای گذاشتن رد شيميائی و بعبارت ديگر با بو با يکديگر ارتباط برقرار می کنند. البته اين اشتباه بزرگ قابل درک است چرا که اعراب قرن هفتم ميلادی بنا به اطلاعات کمی که از بيولوژی حيوانات داشتند چيزی بجز اين نبايستی فکر می کردند. بهرحال، اين بی اطلاعی يا کم اطلاعی ازعالم حيوانات نشان دهنده ی منشاء انسانی متون قرآن است وآنرا به عنوان وحی که از طرف خدای (الله) دانای مطلق نازل شده مورد سؤال قرار می دهد.
قرآن درچگونگی بوجود آمدن آسمان شرح می دهد که خدا هفت آسمان را طبقه طبقه آفريد وآسمان پائين را با چراغ هائی تزيين داد (سوره ی الملک، آيه های 3 و 5). 
قرآن در سوره ی الصافات آيه ی 6 می گويد: “ما آسمان پائين را با ستارگان آراستيم” وهمچنين درسوره ی نوح آيه های 5 و 6 تاکيد می کند که ماه نيز در میان اين هفت آسمان است. اگر ستارگان (چراغ ها) در آسمان پائين قرار دارند و ماه نيز در میان اين هفت آسمان جای  دارد، درنتيجه ستارگان يا از ماه به زمين نزديکترند يا مسافتی به اندازه ی آن تا زمين دارند. اين ديدگاه درهر دو صورت از نظر علمی نادُرُست است. همه می دانيم که ستارگان درفاصله های بسيار بسيار دورتر ازماه به زمين قرار دارند.
اينها تازه گوشه ای از اشکال های موجود در قرآن است. ضد و نقيض ها و نسبت های غلط در قرآن بسيار است. نه تنها خود قرآن اشتباه داردَ، پيروانش نيز به غلط چيز هایی را به هم نسبت می دهند و يکی از آنها همين مسئله ذوالقرنين است که به غلط و به دروغ به کوروش نسبت می دهند در صورتيکه به هيچوجه ذوالقرنين ارتباطی با کوروش بزرگ ندارد.
در قرآن به «ابابيل» و انداختن سنگ بر سر لشگريان سخن ميراند در حاليکه امروز به روشنی و دقيقا ميدانيم آن سال در منطقه، بيماری آبله شيوع پيدا کرده بود وسربازان و لشگريان و مردم عادی دچار آبله می شوند و ارتباطی با پرنگان و سنگ از دريا ندارد. و و و 
من فهميدم که قرآن يک دروغ بزرگ، يعنی معجزه آن بزرگترين دروغگوئی دنيا است.
عدالت عدل علی



منبع این مقاله : آزادی برای ایران

http://liberty4iran.com/

آدرس این مطلب : 
http://liberty4iran.com/modules.php?name=News&file=article&sid=175


پژوهش های من در قرآن

داستان کعبه در بُنیادش خیلی‌ خنده دار است. ابن کثیر در تفسیر قرآن خود میگه که الله اول کعبه را آفرید، سپس زمین را در زیر کعبه به صورت منبسط و کوجولو که بیشتر از درازا و پهنای خانه کعبه نبوده آفرید. بعد سراغ آسمان رفت و آسمان را بنا کرد و ساخت، بعد برگشت سراغ زمین و از گوشه‌های آن گرفت و آن را از طرفین کشید و از طول و عرض پهن کرد. 

قرآن در بیشتر از ۱۵ آیه زمین را مسطح و صاف مینامد به صورت بستر. منظورش همان بستر استراحت یا بستر رودخانه است که صاف است. اگر حوصله خوندن این مزخرفات راه داشته باشید من توضیح آنرا در زیر میگذارم؛ البته طولانی خواهد شد، ولی‌ ارزش خواندن آن را دارد. همچنین محمد نُخست بیت المقدس را خانه الله میخواند به امید اینکه یهودیان دین تازه او را تائید کنند و احتمالا به او‌ ایمان آورده و به او‌ کمک کنند. ولی‌ هنگامیکه‌ یهودیان توی ذوق محمد زدند، محمد به پیشنهاد عمر ابن خطاب خانه-ی الله را به مکه منتقل کرد. 
همچنین انسان‌های نُخستین فکر میکردند که زمین مسطح است و اگر تا آخر دنیا بروند به پایین خواهند افتاد. یونانیان باستان هم باور داشتد که در زمین جایی‌ است که روح مردگان به آنجا میروند و اگر کسی‌ آدم بدی باشد مجازات میشود. نام یونانی این جایگاه هم اکنون یاد نیست، ولی‌ ترجمه آن برزخ بوده است تا آنجائی که یادم است.
آیه‌ها را در زیر میگذارم با توضیحات در میان آنها. امیدوارم از حوصله خواندن داشته باشید.

و هو الّذي مدّ الأرض و جعل فيها رواسي و أنهارا و من كلّ الثّمرات جعل فيها زوجين اثنين يغشي اللّيل النّهار إنّ في ذلك لآيات لقوم يتفكّرون

اوست که زمين را بگسترد ، و در آن کوهها و رودها قرار داد و از هر ميوه جفت جفت پديد آورد و شب را در روز مي پوشاند در اينها عبرتهاست براي مردمي که مي انديشند سوره الرعد آیه 3 (13:3)

و الأرض مددناها و ألقينا فيها رواسي و أنبتنا فيها من كلّ شيء موزون

و زمين را گسترديم و در آن کوههاي عظيم افکنديم و از هر چيز به شيوه اي سنجيده در آن رويانيديم سوره الحجر آیه

(15:19)

این صاف بودن زمین و همچنین تیر انداختن خدایان مصری به سوی شیاطین در آسمان‌ها و راندن آنها از ملک خویش افسانه‌های قدیمی‌ است که در افسانه‌های مصری و حتی کشفیات اهرام مصر به دان اشاره شده است. در اهرام مصر دالان‌هایی برای خدایان مرده درست میکردند که روح خدایان توسط آن دالان‌ها به آسمان‌ها میرفتند و حتی در تابوت‌های خدایان مرده تیر و کمان دیده شده که بستگی مستقیم با این عقیده آن مردم داشته..

(17)
 و آن را از هر شیطان رانده شده‌ای حفظ کردیم؛ (18) مگر آن کس که استراق سمع کند (و دزدانه گوش فرا دهد) که «شهاب مبین» او را تعقیب می‌کند (و می‌راند) 
سوره الحجر


 (6) نزديكترين آسمان را به زيور ستارگان بياراستيم (7) و از شياطين متمرد حفظ كرديم (10) مگر آن (شيطان) كه چيزى (به استراق سمع) بربايد كه ناگاه شهاب ثاقب دنبالش كند. 
سوره الصافات.

ما آسمان فرودين را به چراغهايي بياراستيم و آن چراغها را وسيله راندن شياطين گردانيديم و برايشان شکنجه آتش سوزان آماده کرده ايم 
سوره الملك آیه (5)

(8)
 ما به آسمان رسيديم و آن را پر از نگهبانان قدرتمند و شهابها يافتيم (9) ما در آنجايها که مي توان گوش فرا داد مي نشستيم اما هر که اکنون گوش ، نشنيد ، شهابي را در کمين خود يابد؛ (سوره الجن).

همجنین در اتاق‌های زیر اهرام آن خدایان مرده، آب و غذا و میوه میگذاشتند که روح خدایان در راه سفر، تشنه و گرسنه نشوند. در مورد این عقیده هم در آیه‌ای داریم که ادعا میکنه الله گرسنه و تشنه میشود:

«از آنها رزقي نمي خواهم و نمي خواهم که مرا اطعام کنند» (سوره الذاريات آیه 57)

در کل ادیان خرافات انسان‌های نُخستین بوده اند که کم کم به شکل دین در آماده اند. یه نگاه به ۳۰ سال ایران بیندازید. خمینی یک آخوند‌ معمولی بود. ولی‌ امروز بعد از ۳۰ سال کتاب او‌ وارد مفاتیح الجنان (یکی‌ از کتاب‌های معتبر بعد از قرآن در مذهب شیعه) شده و نزدیک به ۴۰۰ میلیون این مفاتیح الجنان را میخوانند تا حاجات آنها بر آورده شود. امروزه مردم میروند شب تا صبح در حرم آن ملعون میخوابند تا نذرشان برآورده شود. همین ملعون بعد از چند صد سال میشود یک «معصوم» که حتی ادعا خواهد شد که با الله رابطه وحی داشته. به همین راحتی‌، احمق کردن انسان‌ها حتی امروزه زیاد سخت نیست. چه برسه به چند هزار سال پیش.

الّذي جعل لكم الأرض مهدا و سلك لكم فيها سبلا و أنزل من السّماء ماء فأخرجنا به أزواجا من نبات شتّى

«کسي است که زمين را گهواره شما ساخت و برايتان در آن راههايي پديد آورد و از آسمان باران فرستاد، تا بدان انواعي گوناگون از نباتات برويانيم» [سوره طه آیه
(20:53)
]

در اینجا دقت کنید که گهواره باید و باید صاف باشه. هیج کس گهواره به شگل توپ نمیسازه مگر آنکه دیوانه باشد.
آیه بعدی را از تفسیر‌های مختلف آورده‌ام تا ببینید که این آخوند‌‌ها هر کدوم به میل خود تفسیر کرده اند. همه این تفسیر‌ها و ماله کشی‌‌ها به خاطر این است که حماقت الله محمد را پنهان کنند، وگرنه مردم دست از اسلام میکشند و آخوند‌‌ها دیگر در آمدی نخواهند داشت. از این نوع تفسیر‌های به ‌‌میل شخصی‌ میشود بیشتر از هزاران هزار پیدا کرد، ولی‌ کجاست جشم بینا و گوش شنوا؟

تفسیر خرمشاهی

«هو الّذي جعل لكم الأرض ذلولا فامشوا في مناكبها و كلوا من رزقه و إليه النّشور»

(اوست كسى كه زمين را براى شما رام گردانيد، پس در گوشه و كنار آن رهسپار شويد و از روزى او بخوريد، و رستاخيز به امر [و در پيشگاه] اوست.) سوره الملك 15


تفسیر حلبی 

«اوست كه زمين را رام شما كرد، پس در جوانب آن راه برويد و از روزى او بخوريد، و بازگشت به سوى اوست.»  سوره الملك 15



تفسیر پورجوادی
 

اوست كه زمين را رام شما كرد، در اكناف آن بگرديد و روزى او را بخوريد و بازگشت همه به سوى اوست. سوره الملك 15

تفسیر انصاریان 


اوست که زمین را برای شما رام قرار داد، بنابراین بر اطراف و جوانب آن راه روید و از روزی خدا بخورید، و برانگیختن مردگان و رستاخیز به سوی اوست. سوره الملك 15


تفسیر مکارم 

او کسی است که زمین را برای شما رام کرد، بر شانه‌های آن راه بروید و از روزیهای خداوند بخورید؛ و بازگشت و اجتماع همه به سوی اوست! سوره الملك 15


تفسیر آیتی 


اوست که زمين را رام شما گردانيد پس بر روي آن سير کنيد، و از رزق خدا بخوريد چون از قبر بيرون آييد به سوي او مي رويد سوره الملك 15



تفسیر سراج 

اوست آن خدائى كه قرار داد براى شما زمين را نرم (و فرمانبردار) پس برويد در اطراف آن و بخوريد از روزى او و تنها به سوى خداست بازگشت همه سوره الملك 15


تفسیر اشرفی 

اوست كه گردانيد براى شما زمين را رام پس سير كنيد در اطراف آن و بخوريد از روزى او و بسوى اوست بازگشت سوره الملك 15


تفسیر قمشه ای 


او آن خدایی است که زمین را برای شما نرم و هموار گردانید پس شما در پست و بلندی‌های آن حرکت کنید و از روزی او خورید و (بدانید که) بازگشت همه خلایق به سوی اوست. سوره الملك 15


تفسیر رشاد خليفه 


اوست يكتايي كه زمين را در خدمت شما قرار داد. هر گوشه آن را سير كنيد و از روزي هاي او بخوريد. احضار نهايي به سوي اوست. سوره الملك 15


تفسیر مجتبوی 


اوست كه زمين را براى شما رام كرد پس در اطراف و كنارهاى آن راه رويد و از روزى او بخوريد و [بدانيد كه] برانگيختن- در روز رستاخيز- به سوى اوست. سوره الملك 15


تفسیر فولادوند 


اوست كسى كه زمين را براى شما رام گردانيد، پس در فراخناى آن رهسپار شويد و از روزى [خدا] بخوريد و رستاخيز به سوى اوست. سوره الملك 15


تفسیر خوشابر مسعود انصاري
 

اوست كسى كه زمين را برايتان رام گرداند پس در گوشه و كنار آن راه رويد و از روزىاش (خداوند) بخوريد. و [وقوع] رستاخيز در نزد اوست سوره الملك 15


تفسیر مصباح زاده 


اوست كه گردانيد براى شما زمين را رام پس سير كنيد در اطراف آن و بخوريد از روزى او و بسوى اوست بازگشت سوره الملك 15


تفسیر معزی 


او است آنكه گردانيد براى شما زمين را رام پس روان شويد به هر سويش و بخوريد از روزيش و بسوى او است گردآمدن سوره الملك 15


تفسیر کاویانپور 


او خدايى است كه حركات زمين را براى شما آرام ساخت تا شما روى آن (براحتى) راه برويد و از رزقى كه براى شما مقرر داشته بخوريد و (بدانيد كه) بازگشت همه بسوى اوست. سوره الملك 15

از نظر الله محمد زمین نه تنها مسطح است که هیج، گوشه هم داره، یعنی‌ به صورت جهار گوش یا شش گوش ساخته شده.

آیه‌های بیشتری راجع به مسطح بودن زمین:


يا معشر الجنّ و الإنس إن استطعتم أن تنفذوا من أقطار السّماوات و الأرض فانفذوا لا تنفذون إلاّ بسلطان

اي گروه جنيان و آدميان ، اگر مي توانيد که از کناره هاي آسمانها و، زمين بيرون رويد ، بيرون رويد ولي بيرون نتوانيد رفت مگر با داشتن قدرتي سوره الرحمن آیه (55:33)

آن خداوندي که زمين را چون فرشي بگسترد ، و آسمان را چون بنايي ، بيفراشت ، و از آسمان آبي فرستاد ، و بدان آب براي روزي شما از زمين هر گونه ثمره اي برويانيد ، و خود مي دانيد که نبايد براي خدا همتاياني قرار دهيد سوره البقرة آیه (2:22)

آن که زمين را بستر شما ساخت و برايتان راهها درآن پديد آورد ، باشد که هدايت شويد سوره الزخرف آیه (43:10)


(6)
 «آیا  به اين آسمان برفراز سرشان نظر نمي کنند که چگونه آن را بنا کرده ايم و آراسته ايم و هيچ شکافي در آن نيست ؟ (7) و زمين را گسترديم و در آن کوههايي بلند افکنديم و از هر گونه نباتات خوش منظر در آن رويانيديم» (سوره ق 50)

در آیه بعدی دقیقا کلمه فرش آمده که اتفاقا واژه-یِ پارسی‌ هم است.


الأرض فرشناها فنعم الماهدون

و زمين را گسترديم، و چه نيکو گسترندگانيم. سوره الذاريات آیه (51:48)

در آیه بعدی دقیقا کلمه بسط آمده که که همان بسط دادن است. مثل زمان شاه که بساطی داشتیم که در خیابان بساط میکرد و جنس میفروخت.


و اللّه جعل لكم الأرض بساطا
و خدا، زمين را چون فرشي برايتان بگسترد. (سوره نوح آیه 71:19)

در آیه زیر کلمه "مهد به معنی‌ گهواره است.


"
أ لم نجعل الأرض مهادا (6) آيا ما زمين را بستري نساختيم ؟ سوره النبا78
......
و کوه‌ها هم میخ هستند که الله همان روز اول خلقت به زمین کوبیده، در حالی‌ که علم ثابت کرده که کوهها همان لایه‌های زمین هستند که بعد از میلیون‌ها سال بر اثر حرکت قاره‌ها یا قسمت‌هایی‌ از زمین (در اثر شکستگی) که باعث حرکت لایه‌های زمین شدند و این لایه‌های بالائی زمین از آنجا که در اثر فشار‌های جانبی،  راه گریز دیگری نداشته اند، رو به بالا حرکت کرده اند. نمونه‌اش کوه هیمالایا که عمر جندان زیادی هم نداره.


و الجبال أوتادا (7) و کوهها را ميخهايي ؟ سوره النبا78

در آیه بعدی, این هم افسانه‌های مصریان و بعد‌ها رومیان بوده که خدا آسمان را مثل سقف خانه پرداخته. پرداختن همان استفاده از مصالح ساختمانی که دیواری را سقفی را روی هم سوار کرده و میپردازی. وألا که آسمان فضای خالی‌ بین ستارگان و سیارات است و در اصل وجود خارجی‌ ندارد. شما ماده جامد را میپردازی و شگل میدهی‌، ولی‌ ماده به صورت گاز را که نمی‌شود پرداخت.


در آیه ۲۸دقت کنید کلمه "سمک ها" میشه بنایی را بر افراشتن (بلند کردن) و استوار کردن مثل سقف یک خیمه که با قرار دادن ﮁوبی در زیر آن یا سقف خانه را بر روی ستون یا دیوار‌هایی‌ بنا می‌کنید. بنا کردن جیزی مادی که با قراردادن جیزی در زیر آن آن را بلند و استوار میکنی‌. همان عمل بنایی کردن خودمون در ایران که میگن طرف بنا خانه یا بنا دیوار است

(27)
آيا شما به خلقت سخت تريد يا اين آسماني که او بنا نهاده ؟ (28) سقفش را، برافراشت و بپرداختش ، (29) شبش را تاريک کرد و روشنايي اش را آشکار ساخت ، (30) و پس از آن زمين را بگسترد ، (32) و کوهها را استوار گردانيد سوره النازعات

اینهم آیه ۲۸ به زبان عربی‌.


سوره النازعات آیه 28 رفع سمكها فسوّاها


آیه بعدی را نگاه کنید که دقیقا کلمه ساختن و بنا کردن را به کار برده. انگلیسیش میشه 
build
که دقیقتر معنی کلمه را میرساند.  چم (معنی) فارسیش نیز میشود:« چیزی روی هم گذاشتن و بالا بردن مثل یک دیوار.» همان کلمه بنایی کردن که میگویند طرف بنا است که همان معمار یا سازنده خانه میشه.


و السّماء و ما بناها ، و سوگند به آسمان و آن که آن را برآورده ، سوره الشمس آیه 5 (91:5)

آیه بعدی دقیقا کلمه مسطح کردن را استفاده کرده.

و إلى الأرض كيف سطحت ، و به زمين که چسان گسترده شده ؟ سوره الغاشية آیه 20 (88:20)

و الأرض و ما طحاها ، و سوگند به زمين و آن که آن را بگسترده ، سوره الشمس آیه 6 (91:6)

این قسمت زیر خیلی‌ کمدی است.


(12)
 اوست که برق را گاه براي ترسانيدن و گاه براي اميد بخشيدن به شما مي نماياند و ابرهاي گرانبار را پديد مي آورد سوره الرعد


(13)
 رعد به ستايش او و فرشتگان از بيم او تسبيح مي کنند و صاعقه ها را مي فرستد و هر که را بخواهد بدان آسيب مي رساند باز هم در باره خدا مجادله مي کنند و او به سختي عقوبت مي کند سوره الرعد

امروزه علم ثابت کرده که رعد و برق حرکت الکترون‌ها از بین ملکول‌های هوا است. که این جریان الکتریسیته از که در قسمت‌های بالائی زمین است از ملکول‌های هوا گذشته و وارد زمین میشود. همان قطب منفی‌ و مثبت که الکتریسیته از یک قطب به قطب دیگر حرکت میکنه. با این فرق که در اینجا بجای سیم برق از ملکول‌های هوا استفاده میشه
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر