این متن به زبان پارسی و فرانسه فراهم شده است. برای شنیدن سخنرانی شاهزاده رضا پهلوی و گفتگوی ایشان همراه با سرکار محمد مصطفایی با رادیو اسرائیل پیوندهایی را که در پایان این متن آمده است، دنبال کنید [1].
از طرح آقای رضا پهلوی مبنی بر شکایت نسبت به مسئولین جمهوی اسلامی حمایت می کنم و به عنوان یک حقوقدان همراه ایشان خواهم بود.
محمد مصطفایی در کنفرانس خبری در شهر پاریس ضمن اعلام شکایت از علی خامنه ای، گفت:"امروز مردم ایران دیگر نمی خواهند که قدرت در دست یک فرد متمرکز باشد، قدرت اذان مردم است و مردم تصمیم گیرنده اصلی خواهند بود. اما برای اینکه این پل مردم سالاری و دموکراسی تشکیل گردد نیاز است تا دست یاری و اتحاد به یکدیگر دهیم تا جامعه ای سالم و به دور از خشونت و توام با دوستی، برابری و برادری بسازیم.".
***********************************************************
از اینکه فرصتی دیگربار به اینجانب داده شد تا به بیان وضعیت بغرنج و دهشتناک حقوق بشر در ایران بپردازم، صمیمانه سپاسگزارم.تاکنون در بسیاری از کنفرانس های مطبوعاتی در کشورهای مختلف شرکت کرده ام، در سمینارها و همایش های مختلفی در کنار فعالان حقوق مدنی و گاها سیاسی و وکلای کشورهای مختلف, به بررسی وضعیت حقوق بشر پرداخته ام. اما این کنفرانس مطبوعاتی نسبت به دیگر مصاحبه ها و سخنرانی هایم متفاوت است، چرا که امروز در کنار من شخصی نشسته اند كه پدربزرگ و پدرشان جزئي از تاريخ كشورم بوده اند شخصی که کاملا چهره سیاسی شناخته شده دارد و مخالفان و موافقینی نیز در داخل و خارج از کشور دارند و بسیاری به اشتباه گمان می کنند که این فرد ادامه دهنده راه پدرشان در احیای نظام پادشاهی یا تمرکز قدرت بر روی یک فرد هستند.
برای من که یک وکیل دادگستری مستقل و شناخته شده هستم و به هیچ گروه و سازمان سیاسی و غیر سیاسی وابستگی ندارد این گونه کنفرانس ها تنها فرصتی است تا بتوانم صدای دادخواهی لااقل موکلین خود که تعدادشان کم نبوده است و ظلمی که به مردمان کشورم می شود و از نزدیک شاهدش بوده ام را یادآوری کنم.
پیش از انکه به این کنفرانس مطبوعاتی بیایم، تامل بسیار کردم. در رابطه با افکار و عقاید رضا پهلوی تحقیق کردم. نوشته های او را خواندم. از نظرات موافقین و مخالفینش نیز کم و بیش آگاه شدم.
عده اي از اين مي ترسند كه حضور آقاي پهلوي بيان احياي نظام پادشاهي است، در اين مورد هر چند ايشان خود در مصاحبه هايشان تأكيد كرده اند كه قايل به نظام سكولار دموكراسي هستند، بايد گفت لازم است تابوهايي شكسته شود، ايران هم نظام پادشاهي را تجربه كرده است و هم نظام جمهوري اسلامي را. هيچكدام از اين دو كارايي لازم و مفيدي براي إيرانيان نداشته است. به همين دليل نبايد به گذشته ها بازگشت، تنها بايد از گذشتگان براي ساختن فرداي روشن براي ايران استفاده كرد.
عقیده دارم در اين برهه حساس از زمان، تنها راه رسیدن به آزادی و دموکراسی ، اتحاد ، همبستگی و هم گرایی گروه های مختلف سیاسی و غیر سیاسی است.
در زمان انقلاب اسلامی، من پنج سال بیش نداشتم و پس از آنکه وارد جامعه شدم با نظامی مواجه گردیدم که حاکمان آن را اسلام گرایان افراطی از نوع طالبانیسم تشکیل می دهند.
آنها همواره سعی داشتند دوران قبل از انقلاب را دورانی سرشار از خفقان ، شکنجه و فقر و ظلم و ستم نشان دهند و برای رسیدن به این منظور به خوبی و هوشمندانه از کتابهای درسی گرفته تا برنامه های صدا و سیما استفاده می نمودند. و به این ترتیب حاکمان قبل از انقلاب را ناموجه و نالایق نشان داده و خود و نظام خود را بهترین نظام در جهان معرفی می کردند.
نمی خواهم از نظام پیشین ایران، دفاع کنم چرا آن دوران نیز قابلیت دفاع ندارد. در آن دوران نیز بی مهری ها و ظلم هایی نیز بوده است و درس های بسیاری از آن دوران آموخته ایم.
حال سی و سه سال از دوران حکومت جمهوری اسلامی می گذرد. دستاود این نظام چه بوده است؟ سئوالی که هم نسل های من از پدرشانشان که انقلاب کرده بودند می پرسند؟
پاسخ بسیار روشن است: دستاورد این نظام فریب مردمان ایران، غارت و چپاول ثروت های ملی و میراث فرهنگی ایران بوده است.
از همان دوران حکومت نظام جمهوری اسلامی، وابستگان به قدرت با سوءاستفاده از اعتماد مردم شروع به اعدام مخالفین خود به صورت گسترده کردند.
تمام گروههای سیاسی و حتی مدنی مخالف سیاست های جمهوری اسلامی ایران را یکی یکی از سر راه خود برداشتند.
با سو استفاده از احساسات مذهبی مردم ایران، شروع به وضع قوانین خشونت آمیزو غیر انسانی و برخلاف حیثیت ذاتی بشریت كردند. سنگسار، اعدام اطفال زیر 18 سال و اعدام های خودسرانه و برخلاف موازین حقوق بشر، قطع دست و پا، کور کردن از جمله مجازات های بود که پس از انقلاب تاسیس شد.
با سو استفاده از احساسات مذهبی مردم ایران، شروع به وضع قوانین خشونت آمیزو غیر انسانی و برخلاف حیثیت ذاتی بشریت كردند. سنگسار، اعدام اطفال زیر 18 سال و اعدام های خودسرانه و برخلاف موازین حقوق بشر، قطع دست و پا، کور کردن از جمله مجازات های بود که پس از انقلاب تاسیس شد.
زنان و مردان، دیگر از آزادی های اجتماعی دوران پيش از انقلاب برخوردار نبودند. حجاب اجباری شد و گاردهاي ويژه و ماموراني مخصوص براي اعمال طرح حجاب به كار گرفته شد.اندک امنیت و اعتمادي كه ميان مردم وجود داشت از میان رفت.
درست است که در دوران پيش از انقلاب ساوک مسئول سرکوب مخالفین خود که عمدتا کسانی بوده اند که امروز حکومت جمهوری اسلامی را به عهده دارند بود ولی در حال حاضر وزرات اطلاعات و سپاه و نیروهای مستقر در بیت رهبری دست به جنایاتی می زنند که در مقابل ساواک ( سازمان اطلاعات و امنیت کشور در دوران شاه ) بسیار وحشتناک تر و غير تصور است.
بسیاری از دانشجویان، معلمان، اقلیت های قومی، مذهبی ، فعالین سیاسی و مدنی و دگراندیشان خواهان اصلاحات، تحت شکنجه و ظلم و ستم بی قید و شرط و خودسرانه مسئولین جمهوری اسلامی قرار گرفتند.
اعدام های فله ای که در سال تعدادشان به چند هزار نفر می رسد، سنگسار، قطع دست و پا، شکنجه، بازداشت های بی حساب و کتاب، سرکوب زنان، محدودت های اجتماعی برای نوجوانان و جوانان، از بین بردن نظام خانواده، ایجاد خشونت های خانوادگی و اجتماعی، ارتکاب جرم به صورت گسترده، اعتیاد، ناامیدی به آینده، نبود شغل، مسکن، ایجاد فقر فرهنگی و اجتماعی، دروغ گرویی، رشوه، کلاهبردای، تجاوز به زنان، اسیدپاشی، بی توجه بودن به حقوق کودکان و زنان و معلولین و خانوادها افراد بی سرپرست و دیگر نیازمندان اجتماعی، عقب ماندگی فرهنگی، تکنولوژی، اجتماعی و اقتصادی، از بین رفتن اعتماد بین المللی، فرار مغزها، ترک اجباری میلیون ها نفر از ایرانیان و از همه بدتر تقلب در انتخابات، نبود انتخابات سالم، آزاد و منصفانه تحت نظارت سازمان های بی المللی، عدم پاسخگویی مسئولين نبود آزادی بیان و اندیشه و توهین به شعور و فهم شهروندان ایرانی گوشه هایی از دستاورد نظام جمهوری اسلامی به سرپرستی آقای خامنه ای در سی و سه سال گذشته بوده است.
با وجود این همه بی عدالتی چه باید کرد؟
ما اخیرا دو حکومت را تجربه کرده ایم، امروز تجربه اثبات نموده است که مردم ایران دیگر نیاز به رهبر و ولی فقیه ندارند، همانطور که نیاز به شاه نداشتند، نیاز به نظام دیکتاتور ندارند، همانطور که نظام پادشاهی را از بین بردند و همانطور که کشورهای عربی در انقلاب های موسوم به بهار عرب نشان دادند که نیاز به دیکتاتور در عصر کنونی خواست هیچ ملتی نیست.
امروز مردم ایران نیاز به دولتی دموکراتیک و مردمی دارند که آرامش، امنیت، رفاه و احترام به آزادی های فردی و اجتماعی را مقدمه برنامه های خود قرار دهد و این آرمان برآورده نخواهد شد مگر اینکه همه گروهها و اشخاص حقیقی و حقوقی دست به دست هم دهند، و با اتحاد پلی برای رسیدن به دموکراسی ایجاد کنند.
من شخصا تلاش آقای رضا پهلوی را برای برقراری اتحاد ارج می نهم، رضا پهلوی در حال حاضر در جایگاهی است که می داند نه حکومت دوران پادشاهی پدرش مورد رضایت موردمان ایران بوده است و نه حکومت جمهوری اسلامی توانسته است خواسته ای ملت ایران را فراهم کند. او می تواند در شکل گیری پل دموکراسی نقش اساسی داشته باشد.
امروز مردم ایران دیگر نمی خواهند که قدرت در دست یک فرد متمرکز باشد، قدرت اذان مردم است و مردم تصمیم گیرنده اصلی خواهند بود.
اما برای اینکه این پل مردم سالاری و دموکراسی تشکیل گردد نیاز است تا دست یاری و اتحاد به یکدیگر دهیم تا جامعه ای سالم و به دور از خشونت و توام با دوستی، برابری و برادری بسازیم.
از طرح آقای رضا پهلوی مبنی بر شکایت نسبت به مسئولین جمهوی اسلامی حمایت می کنم و به عنوان یک حقوقدان همراه ایشان خواهم بود.
نمی توان انتظاری از دولت های دیگر داشت چرا که هر یک منافع خود ارجح می دانند، اما برای آگاهی می گویم، همراه شده با حاکمانی که نقض حقوق بشر را در اولویت قرار می دهند تنها مشارکت با جنایتکار است، منافع حاصل از همراهی با دولت های ناقض حقوق بشر، در هزاره سوم توسعه عقب ماندگی اجتماعی و عدم امنیت و اعطای قدرت به این حاکمان است. بنابراین لازم است دولت هاي حامي حقوق بشر از کسانی که خواهان صلح و دموکراسی و امنیت هستند، حمایت کنند.
در حال حاضر قانونی تحت عنوان، لایحه مجازات اسلامی در مجلس شماره مراحل تصویب نهایی خود را می گذراند. در صورتی که این قانون به تصویب رسد، وضعیت حقوق بشر از آنی هست به مراتب بدتر و بدتر خواهد شد. در این قانون حتی برای نشر اکاذیب و شرکت در راهپیمایی ها و تجمعات مجازات اعدام در نظر گرفته شده است. بنابراین لازم وضروری است تا هر چه زودتر راه ههای موثر برای پیش گیری از اعمال که در داخل ایران مسئولین جمهوری اسلامی انجام می دهند چاره ای اندیشیده شود.
Je profite de la circonstance qui m a été accordée pour m exprimer au sujet des droits de l’homme en Iran bafouée de manière tragique je vous en remercie.
J’ai déjà participé à plusieurs conférences de presse dans différents pays, ainsi qu’a des séminaires et fait des interventions auprès de militants en collaboration avec les avocats de différents pays pour analyser les conditions des droits de l Homme et du citoyen.
Cependant cette conférence de presse est particulière car au jour d’hui je suis aux cotes d une personnalité dont le grand père et le père font partie de l histoire de mon pays, et qui est très connu en politique qui a aussi des partisans et des opposants aussi bien au sein du pays qu’a l extérieur, et beaucoup par erreur pensent que cette personne mène la même politique que son père et qu’il s appuyé sur le modèle monarchique.
Pour moi qui suis un magistrat indépendant et connu, je ne dépends d aucun groupe ni organisation politique non gouvernementale. Ces conférences me donnent l occasion de donner ma voie de justice ainsi que parler de mes autres confrères, qui sont nombreux ; et de l injustice qui sévit et qu affronte mon peuple de manière très visible.
Avant d accepter cette conférence de presse, je me suis intéressé au parcours et aux idées que Rezah Palavi partageait. J ai lu tous ses ouvrages, je me suis intéressé aux différents avis des opposants.
Une partie des iraniens pense que Mr Pahlavi veut instaurer un système monarchique. A ce propos lui même dans ses différents interviews a insisté pour un système laïque et démocratique. Il est l heure de casser tous les tabous. L Iran a aussi expérimenté les deux systèmes, islamiques et monarchiques, mais aucun de deux n’a eu l’efficacité escomptée. Pour cette raison il est inutile de retourner en arrière, il faut tirer les enseignements du passé pour construire un avenir plus clair pour l
Je crois d ailleurs, en cette période sensible, que l
Lors de la révolution islamique, je n avais pas plus de cinq ans. Je me suis confronté a un régime avec des dirigeants fanatiques islamiques comme les talibans.
Ces dirigeants essayent de nous faire croire qu avant la révolution il régnait une période de torture, de pauvreté et d injustices ; c est pour cela qu’ils ont utilisé tous les moyens de communication y compris les livres scolaires ainsi que les medias télévisés (SEDA VA SIMA). De cette manière ils ont pu montrer que les anciens du régime étaient des gens incapables et injuste pour montrer leur hégémonie.
Je ne veux pas prendre la défense de l’ancien régime parce que cette période ne mérite pas d être défendu. Dans cette période la, il y avait aussi des injustices et un manque de liberté et que nous avons aussi appris de cette période.
Au jour d’hui 33 ans nous sépare et qu’avons nous conservé de ce régime ??
C est une question que notre génération a posée à ses parents.
La réponse est claire : Ce régime a trahi le peuple iranien, il s est accaparé de toutes nos richesses nationales et nous a enlevé notre héritage culturel.
Les dirigeants, en s appuyant sur la confiance des gens ont commencé a exécuter leurs opposants de manière très large.
Toutes les personnes de l
En profitant de l
Les hommes et les femmes n ont plus eu cette liberté civique qu’ils possédaient avant cette révolution. L’instauration du foulard obligatoire, création d une milice spécifique pour contrôler son application.
Le peu de confiance et de sécurité qui existait a disparu au sein de la population. Il est vrai que dans la période avant la révolution SAVAK était responsable d étouffer l opposition et ce sont ces même personnes qui dirige au jour d hui même ce régime islamique.
Mais a l heure actuel le ministère de l information et SEPA sont des forces dépendants du guide suprême qui commettent des crimes plus atroces encore que sous le temps de SAVAK (organisation des renseignements intérieurs du régime du Shah).
Beaucoup d étudiants, de professeurs, les minorités culturelles et religieuses, ainsi que les militants politiques et civiques qui demandaient des simples reformes sont torturés sans aucun motif par le régime islamique.
Des exécutions sommaires qui se comptent par milliers tous les ans, lapidation, amputation des mains et des pieds, torture, arrestations aléatoires, terroriser les femmes, ainsi que la censure des jeunes en incitant a la violence et la marginalisation de l
Les jeunes et les adolescents deviennent des délinquants sans futur et sans travail ; sans logement, et créé une pauvreté culturelle ou règne le mensonge, la corruption et la trahison, viols de femmes, brulures a l’acide des visages, ne pas s’occuper du droit de l’enfance, des handicapes et des femmes, les analphabètes, la technologie, économique et social, disparition de la confiance internationale, la fuite des cerveaux du pays , faire fuir la population de l Iran, et pire encore restait les élections frauduleuses en Iran qui auraient du être contrôlés par les organisations internationales. Pas de liberté de pensée, et injure vis a vis des citoyens iraniens, voici ce que nous avons hérité du régime islamique sous l
Malgré toutes ces injustices que faut-il faire ?
Nous avons expérimenté deux régimes récemment, Aujourd’hui l’expérience nous démontre bien que le peuple Iranien, n’a plus besoin d’un guide suprême, ni d’un roi, non plus besoin d’un régime dictatoriale, c est pourquoi ils ont renversé le régime monarchique. C’est le souhait d aucun peuple d avoir un dictateur au sein d un pays comme l’a démontré les révolutions arabes du printemps derniers.
Aujourd’hui le peuple iranien a besoin d’un régime démocratique et séculaire, qui puisse amener la paix, l
Moi personnellement, j apprécie les efforts de Reza Pahlavi pour cette union, Ce dernier sait actuellement que ni le régime monarchique de son père ni le régime islamique d’Iran n’a pu donner satisfaction au peuple iranien. Lui cependant peut avoir un rôle essentiel dans la création de ce pont.
Aujourd’hui le peuple iranien, ne veut plus que le pouvoir soit dans la main d une seule personne, le pouvoir doit être à la main du peuple, et c est lui qui choisira.
Mais pour que ce pont de démocratie et laïcité soit créé il y a besoin que tout le monde soit main dans la main pour une société saine avec liberté, égalité et fraternité.
Je soutiens la plainte de Reza Pahlavi contre les dirigeants du régime islamique, en tant que juriste.
On ne peut pas attendre des autres gouvernements puisqu’ ils voient que leur propre intérêt mais pour information je le dis : les gouvernements qui soutiennent ces criminels et qui nient les droits de l homme sont aussi considéré comme un crime.
Il est donc nécessaire que ces pays ou règnent les droits de l homme
Le seul bénéfice de ces pays empiétant les droits de l homme est de leur apporter une société arriérée et en même temps donner le pouvoir
A l heure actuel il existe un décret qui est étudié au parlement ; si ce décret est approuvé les conditions du droit de l homme seront encore plus mauvaises.
Dans ce décret il est mentionné que toute opposition ou toute presse écrite considérée comme mensonge sera réprimée par la peine de mort et il est nécessaire et indispensable que nous trouvions des solutions pour empêcher ces actes de se reproduire.
[1]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر