آشنایی با یک نَسکِ پژوهشی «تاریخ و فرهنگ ایران» از دکتر محمدی ملایری
بی تردید دکتر محمد محمدی ملایری یکی از چهرگان درخشان تحقیق و پژوهش در تاریخ و فرهنگ ایران است . بتازگی انتشارات توس مشهورترین اثر این استاد فرزانه را بدست چاپ و نشر سپرده است . استاد در مقدمه این مجموعه 6 جلدی می نویسند : « این کتاب بخشی است از یادداشت هایی که طیّ مدّتی بیش از چهل تدریس متناوب در دانشگاه های تهران و دولتی لبنان و امریکایی بیروت آغاز آن 1316 هـ . ش . در دانشگاه امریکایی بیروت و پایان آن 1358 در دانشگاه تهران بوده است و بیش از نیم قرن مطالعه تقریباً پی گیر در مسایل مشترک دو زبان فارسی و عربی و در تاریخ و فرهنگ به هم پیوسته ایران و اسلام فراهم آمده و همه آن ها مربوط به دورانی از تاریخ و فرهنگ ایران است که در پیوندگاه دو دوران ساسانی و اسلامی جای دارد ، و آن راگاه دوران فترت و گاه دوران انتقاع و گاه به نام هایی از این دست می خوانند ، نام هایی که همگی دلالت بر ناشناخته بودن آن دارند ؛ و همین دوران است که در این کتاب دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی خوانده شده است و این کتاب با تاریخ و فرهنگ آن سروکار دارد . »
استاد در تشریح انگیزه خود در مطالعه پیرامون دوران انتقال از عصر ساسانی به دوران اسلامی ،از نخستین پرسش هایی که در دوران دبستان در ذهن او جوانه زده یاد می کند و در فصلی از کتاب به گسیختگی تاریخ ادب و فرهنگ ایران اشاره نمود و می نویسند : « از همان ایامی که در مدرسه باد و درس از دروس آن ، یکی تاریخ و دیگری تاریخ ادبیات ایران آشنا شدم ، نخستین سؤالی که در ذهن میگذشت ، این بود که : چرا تاریخ ادبیات ایران بعد از اسلام ، با تاریخ آغاز تدوین شعر فارسی در قرن های سوم و چهارم شروع می شود ، ولی تاریخ ایران از زمان های خیلی کهن ، کهن تر از اسلام و حتی پیش از تاریخ مسیح و قبل از تاریخ اسکندر ، آغاز می گردد ؟ » به این ترتیب استاد محمدی ملایری پای در عرصه ای می گذارد که تنها از پهلوانی همچون او ، ساخته است . استاد در تشریح سده هایی که او از ان به عنوان دوران انتقال یاد می کند و این اثر 6 جلدی ، در راستای شرح و فهم آن خلق شده است ، می نویسد : « مراد از انتقال در این جا انتقال قدرت سیاسی و نظامی دولت ساسانی به دولت خلفا نیست که در مدتی کوتاه صورت گرفته ، بلکه انتقال تمدن و فرهنگ ملّت ایران است از عصری با ویژگی های خاص خود به عصر دیگری که در آن در اثر برخورد با عوامل دیگر ، و در مسیر تحّول تدریجی و تاریخی خود ، ویژگی های دیگری هم یافته و به مقتضای اوضاع و احوالی که بر آن گذشته به شکلی دیگر یا به زبانی دیگر هم درآمده ، و به همین سبب بسیاری از بخش های مهم و اساسی آن را پرده های ابهام ناشی از تعریب پوشانده ، و بخش های دیگری از آن هم در تاریکی های تاریخ باقی مانده است که همه ی آن ها برای شناخته شدن در انتظار پژوهشگران د انشمند و دل آگاهی هستند تا به پایمردی آنان پرده های ابهام کنار روند و از تاریکی های تاریخ به صحنه ی بحث و تحقیق درآیند و از آنجا به روشنایی های تاریخ گام نهند . »
استاد محمدی ملایری می افزایند : « معمولاً وقتی در تاریخ ایران از دوره ی پیش از اسلام و دوران اسلامی آن یاد می شود گویی از دوران هایی سخن می رود از هم گسسته و بی پیوند که دیواری آن دو را از هم جدا ساخته ، آنچه در آن سوی دیوار بوده نابود و منقرض گشته و آنچه در این سوی دیوار است نوظهور و نویافته است .این پنداری است نادرست و با واقعیات تاریخی ناسازگار . این از نوشته هایی بر می اید که تنها به یک سوی از تاریخ چشم گشوده و بر سوی دیگر آن چشم بسته اند ، زوال قدرت ساسانیان را نباید با زوال ملّت ایران ، به عنوان ملّتی کهن و قائم به فرهنگ و تمدّن خویش اشتباه کرد » .
« یکی از عوامل ابهام زائی که تاریخ و فرهنگ این دوران را در بر گرفته و تحقیق در آن را تاحدّی دشوار ساخته درهم آمیختگی مسائل ایران با عذب و اسلام است به گونه ای که نمی توان آنها را در محدوده همان مسائل به هم تنیده مورد بحث و بررسی قرار داد و به نتیجه ای صحیح رسید . ایرانیان و عربها دو ملت قدیم این منطقه و دو همسایه ای بوده و هستند که در طیّ تاریخ کهن خود تا امروز روابط آنها شکلهای مختلف یافته که باید در پرتو علل و عوامل حاکم بر آن روابط آنها شکلهای مختلف یافته که باید در پرتو علل و عوامل حاکم بر آن روابط مورد بررسی قرار گیرد . اسلام هم که در برهه ای از تاریخ آن دو ملّت هر دورا فرا گرفته از مقوله دیگری است خارج از محدوده ملتها و ملیتها که جزبا معیارهای خاص خود قابل مطالعه و بررسی نیست . و به هم پیوستن مسایل انها با یکدیگر و در هم آمیختن علل و عوامل آنها ، هم بر ابهام تاریخ این دوران می افزاید ، و هم چهره اسلام را کدر می نماید . » استاد می افزایند :
« شاید بهترین مثالی را که بتوان برای چنین در هم آمیختگی ابهام زا ذکر کرد ، موضوع حمله ی اعراب به ایران و در هم آمیختن آن با موضوع اسلام ایرانیان و توجیه یکی با علل و عوامل دیگری است به گونه ای که غالباً این دو رویداد متفاوت به صورت یک واقعه و یا به صورت دو رویداد ملازم یکدیگر ذکر می شوند . هرچند حمله ی اعراب به ایران مقّدمه و وسیله ای بود برای آشنایی سریع تر ساکنان این مرز و بوم با اسلام ، ولی این امر حادثه ای بود معلول یک رشته علّتها ، و گرایش اسلامی ایرانیان حادثه ی دیگری بود معلول علّتهای دیگر ، و در میان این دو حادثه هم وحدت زمانی به آن اندازه نبوده است که بتوان آن دو را یک واقعه پنداشت . استاد ملایری دو اثر دیگر نیز به زبان عربی با عناوین " الترجمه و النقل عن الفارسیه ، الجزء الاّول ( کتب التاج و الایین ) " و " الادَبُ الفارسی ، فی اهم ادواره و اشهر اعلامه " نگاشته و منتشر نموده اند . ناشر کتاب ، این اثر را چنین معرفی می نماید :" « تاریخ و فرهنگ ایران ( در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی ) ، حاصل نیم قرن غوررسی استاد دکتر محمد محمدی ملایری ، در زمینه ی مشترکات زبان های فارسی و عربی و تاریخ و فرهنگ منطقه است که می تواند چونان ابزاری ضرور ، گفت و گجوی تمدن ها را به شناخت فرهنگ و تمدن ملت ها تجهیز کند . مجلد نخست این مجموعه ی پژوهشی در یک مقدمه و ده گفتار به تبین پیوند گاهِ دو دوران ساسانی و اسلامی اختصاص دارد که در تداولِ فرهنگِ تاریخ ، دوران فترت یا دوره ی انقطاع نامیده شده ، که نه تنها نارسا ، که پر خطا نیز هست . گذار از ساسانیان به عهد اسلامی ، مشحون از کنش و واکنش های تاریخی و حاصل تعاطی تمدن و فرهنگی است که کم عنایتی به وجوه مختلف آن منشأ زیان های فراوانی بوده است . استاد محمدی با استناد بر مدارک و شواهد استوار بر این باور است که اعراب با تسخیر مدائن – پایتخت دولت ساسانی – و چیرگی بر عراق – که استان مرکزی ایران بود و دل ایرانشهر خوانده می شد – خود را در قالب دیوان خراج با یک سازمان منظم و به نسبت پیچیده ی نظام مالی روبه رو یافتند که دستاورد رنج دراز دامن فرزانگان و برخی از وزیران فرهیخته ی عهد ساسانی بود که نه تنها تصرف در آن نظام به مصلحت خویش دانستند . در کنار این آمیزگاری ، تأثیر پذیری فرهنگ و زبان عربی و اسلامی از تمدن و زبان فارسی نیز گستره ای دارد که روشنی بخشیدن به آن لازمه ی شناخت این دوران و دوره های پسین و وابسته به آن است . در دوره ی شش مجلدی تاریخ و فرهنگ ایران ، هم چنین بر نقش ایرانیان فرهیخته و نیز اسیران جنگی – که از دانش کشورداری و سپاهگیری و دیوان سالاری و هنر و ادب بهره های دیرین داشتند – بر تکوین و تکمیل نظام حکومتی اعراب تأکید عالمانه شده و نگاه یک سویه ی برخی پژوهندگان تاریخ بر تأثیرگیری صرفِ ایرانیان از اعراب مردود شمرده است . »
ما قویاً مطالعه مجموعه « تاریخ فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی » را به عنوان یک اثر شگفت انگیز و ماندگار ، به تمامی ایرانیان اهل علم و حکت ، توصیه می نماییم .
• ناشر : انتشارات توس- تهران ، خیابان دانشگاه شماره 1- تلفن : 66461007
Email .tus@safineh.net
کد مطلب: 1097
آدرس خبر: http://www.iptra.ir/vdcfye1dw6dx.html
کانون ايرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت http://www.iptra.ir
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر