خشایار رُخسانی
در سال 1972 در هنگام بازسازی یک مزگت (مسجد) کُهنه در شهر صنعا در کشور یمن قرآن های فراوانی یافته شُدند. دانشمندان توانسته اند به کُمکِ اتم های ناپایدار کربن 14، دیرینگی این قرآن ها را روشن کُنند. و بر این پایه، این قرآن ها که در سال 705 میلادی، به چم (یعنی) هفتاد سال پس از مرگ محمد نگاشته شده اند، ناهمسانی فراوانی با قرآنی دارند که امروز از سوی مسلمانان وَرجاوند (مقدس) پنداشته شُده و فرستاده-ی الله شمرده میشود. قرآن های صنعا، آن بخش از قرآن هایی هَستند که از دست قرآن سوزی های عثمان سومین خلیفه-ی اسلام جان بدر بُرده اند. این کشف نشان میدهد که در ناسانی با باور مسلمانان، قرآن نمیتوانسته است یکجا و در شب قدر بر محمد نازل شده باشد.
زبانشناس آلمانی کریستفر لوکزمبرگ، christoph luxemburg، پس از سال ها برسی زبانشناسانه در تاریخ قرآن های کُهَن و تازه، نشان میدهد که قرآن نخست به زبان سریانی نگاشته شُد، زیرا زبان عربی نه دبیره (خط) و نه دستور زبان داشت، و پس از گُذشتِ دهه ها به عربی برگردانده شُد، هنگامیکه دانشمند ایرانی سیبویه دبیره-ی عربی و دستورزبانی برای آن نوآوری کرد. کریستُفر لوکزمبرگ نشان میدهد که آن آیه هایِ قرآن که مسلمانان از آنها به نام «حوری های بهشتی» و پاداش مومنین در آن جهان برداشت کرده اند، برآیند یک کژبرداشتی (سوتفاهم) در هنگام برگرداندن قرآن از زبان سریانی به زبان عربی بوده است؛ در آنجا که فردید (منظور) قرآن از پاداش های بهشتی به مومنین «انگور» بوده است، مسلمانان به نادرستی آنرا به «72حوری بهشتی» برگردانده اند. و آن آیه ای که مسلمانان از آن «حجاب زنان» را برداشت کرده اند، براستی تکیه قرآن بر شالی بوده است که به رسم آن دوران راهبان برای نشان دادن پرهیزکاری و فروتنی شان در برابر خُدا به دور کمر میبستند.
برآیند اینکه: آن مجاهدینی که با آزمندی برای دستیافتن به «72 حوریِ بلوری» خودشان را در هوا میتراکانند، اگر در آنسوی، بهشتی هم باشد، پاداشی بیشتر از «یک گَله گوریل انگوری» نخواهند داشت که چشم براه مومنین هَستند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر