Naomi Wolf
دویچه وله: روزنامه «دی ولت» در مقالهای به نگارش نااومی ولف، به بررسی راهکارهایی برای پیشبرد جنبش مدنی در ایران پرداخته است. به نظر نویسنده در رژیمهای استبدادی نظیر ایرا ن، اتخاذ روشهای مناسب مقاومت و رهبری هوشمندانه ضروری است.
با شروع جنبش اعتراضی در خیابانهای تهران، برنامه رژیم برای مقابله با جنبش مردم، تحت عنوان حفظ «امنیت ملی» قابل پیشبینی بود.به گفته ولف، نخستین گام برای رژیم استبدادی ایران اقداماتی به منظور انتقام از معترضان، به نام دفاع از امنیت ملی و نظم اجتماعی بود، سپس ما شاهد دستگیری روزنامهنگاران و فعالان رسانههای همگانی بودیم و به دنبال آن، نیروهای امنیتی علیه معترضان وارد کارزار شدند و سرانجام بازداشت وسیع رهبران اپوزیسیون شکلی عملی به خود گرفت.بنا به نظر ولف، این سناریو حدودا طی یک هفته در ایران به اجرا گذاشته شد، اما جهان در سال ۲۰۰۶ در تایلند و سپس در میانمار (برمه) نیز شاهد اجرای برنامهای مشابه در طی ده روز بود.به نظر نویسنده، این اقدامات در تمام کشورهای استبدادی کمابیش به یکدیگر شبیه بوده، و قطع ارتباط با جهان خارج یکی از نخستین تلاشهای رژیمهای استبدادی است.
اقدامات دهگانهی رژیمهای استبدادی
خانم ولف، که یکی از کارشناسان جنبش مدنی در آمریکا به حساب میآید، در جمعبست اقدامات رژیمهای استبدادی در مواجهه با اعتراضات مردمی مینویسد: «رژیمهای استبدادی صرف نظر از گرایشات چپ و راست آنان، برای مقابله با جنبشهای دمکراسیخواهانه، ده گام عملی برای جلوگیری از گسترش جنبش اتخاذ میکنند.»۱- رژیم ادعا میکند که در جامعه تهدیدی خطرناک وجود دارد. ۲- دست به ایجاد زندان و بازداشتگاههای مخفی میزند. ۳- نیروهای شبهنظامی خود را برای مقابله با مردم وارد صحنه میکند. ۴- دستگاه نظارتی و کنترل خود را بسط میدهد. ۵- اقدام به دستگیریهای خودسرانهی مردم معترض میکند. ۶- در گروههای معترضان نفوذ میکند. ۷- چهرههای مهم را کنترل و یا بازداشت میکند. ۸- تعقیب و بازداشت روزنامهنگاران در دستور کار قرار میگیرد. ۹- به هر گونه انتقادی مهر و نام «خیانت» میگذارد. ۱۰- ناقض فرم حقوقی دولت میشود.راههای مقابله با رژیمهای استبدادی
ولف با توجه به شرایط ویژه ایران و سلطه خشن رژیم استبدادی، بر این باور است که هر جنبش مدنی باید روال عادی جامعه را دچار اخلال کند. این تجربه حتا در حکومتهای دمکراتیک نیز از سوی فعالان جنبش مدنی به کار گرفته میشود و روشی بسیار موثر به شمار میآید.نویسنده با اشاره به شجاعت مردم ایران، ایجاد تجمعات در اشکال متفاوت آن را ضروری دانسته و شکل برجسته آن را مختل کردن نقل و انتقالات روزانه در شهرها میداند.
استمرار در اجرای گردهماییهای خاموش و تحصنهای مسالمتآمیز، به ویژه علیه رژیمی که حاضر به تیراندازی به مردم خود است، بسیار کارساز است. تمام تلاشهای جنبش اعتراضی باید برای جلوگیری از بازگشت به زندگی عادی باشد.
به جز برپایی اعتراضات دائمی، باید نمادها و شعارهای جنبش را در معرض دید همگانی قرار داد. نافرمانی مدنی در بهترین و عالیترین شکل خود، یعنی اعتصاب، سبب اخلال در ماشین اقتصادی رژیم خواهد شد.نویسنده در ادامه به اشکال دیگری از مبارزه منفی اشاره کرده که از میان آنها میتوان این راهکارها را نام برد: «جلوگیری و یا اعتراض به تصمیمات دولتی از طریق مراجعه به وکلا و یا دستگاه قضایی، تشویق ماموران انتظامی به سرپیچی از دستور و خودداری از تیراندازی به مردم، ایجاد مراکز متعدد در رهبری جنبش و سرانجام تهدید مقامات دولتی به محاکمه حقوقی در آینده.
ولف سرنوشت جنبش مدنی در ایران را در گرو مقاومت ایرانیان دانسته و در این باره به دو نمونه برمه و چکسلواکی سابق اشاره میکند. مسلما نمونه منفی برمه به معنای شکست جنبش مدنی در این مرحله بوده و در صورت موفقیت، تحولات ایران میتواند روندی شبیه به چکسلواکی بیابد.وظیفه کشورهای آزاد جهان
نویسنده در پایان مقاله خود به نقش کشورهای غربی در جنبش آزادیخواهانهی ایرانیان اشاره میکند. به گفته وی، کشورهای غربی قادر به اعمال فشار به ایران و دیگر حکومتهای خودکامه هستند.رهبران کشورهای غربی باید برای تامین امنیت تظاهرکنندگان و بازداشتشدگان پا به میدان بگذارند. در این میان توجه ویژه به سرنوشت بازداشتشدگان از اهمیت زیادی برخوردار است.
گفت و گوی گروههای حقوق بشری ایرانی با مقامات کشورهای غربی ضروری است. این گروهها نه تنها باید پشتیبانی سیاستمداران غربی را به دست آورند، بلکه با خبررسانی از وقایع ایران، کشورهای غربی را از وضعیت جامعه خود مطلع سازند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر