خشایار رُخسانی
حکومت اسلامی میخواهد فردا یکشنبه 26 سبتامبر یکی دیگر از هم میهنان ما را به نام آقای حبیب الله لطیفی را به گُرم (جرم) آزاد اندیشی و کُنشگری سیاسی دار بزند. برای پیشگیری از این جَنوَری (جنایت)، مهرورزانه از راه تلفن، نامه بر و رایانامه با دفتر سازمان ملل تماس بگیرید و از این سازمان درخواست پادرمیانی کُنید.
Tel... : 01805783424865
Fax... : 01805684308213
E.mail : info@uncompendium.org
حکومتِ بیدادگر اسلامی تنها زبان زور را درمییابد. از ایرانیان درونمرزی از بهر فشار دستگاهِ سرکوب و ترسی که در همبودگاه چیره گشته است نمیتوان امید فراوانی داشت، ولی ایرانیان برونمرزی که این نگرانی ها را ندارند، باید بتوانند راهی پیدا کنند که هزینه-ی این کُشتارهای ددمنشانه را با آسیب زدن به سرمایه هایِ بُلندپایگانِ این حکومت در برونمرز بالا ببرند. برای نمونه درخواست از سازمان ملل و کشورهایِ باختر برای بستن شماره های بانکی سرکردگانِ این حکومت در برونمرز و چنگ انداختن بر سرمایه هایِ آنها به سود مردم ایران. بیگمان راه هایِ داتی (قانونی) فراوانی هستند که میتوانند زندگی را برای این دژخیمان و وابستگان آنها در برونمرز تلخ کُنند. تنها با چنین فشارهایی است که ما میتوانیم از ادامه-ی این کُشتارها پیشگیری کُنیم. اگر حکومت در برابر هر کُشتاری که در ایران انجام میدهد، با واکنش سختِ ایرانیان در برونمرز رو در روی شود و پیآمدهای تلخ آنرا برای خودش سُهِش کُند (احساس کُند)، بیگمان در آینده از بازکرد و تکرار چنین جَنوری هایی (جنایت هایی) خودداری خواهد کرد. هم اکنون حکومت بیدادگر اسلامی دارد با دستِ باز به جَنوری های (جنایت های) خودش ادامه میدهد، زیرا میبیند که در برابر ادامه-ی این تبهکاری ها هیچ راهبندانی در پیش رو ندارد و از سویی دیگر ادمه-ی هستی ننگینش نیز به گُسترش ترس در کشور از راه ادمه-ی همین دار زدن ها بستگی دارد.
هم اکنون به فرنود (دلیل) بی سازمان بودن اپوزیسیون حکومت اسلامی، این اپوزیسیون نمیتواند از وجود پنج میلیون ایرانی در برونمرز بهره ببرد که میتوانند سرمایه-ی آسیمی ( عظیمی) در انجام واکنش هایِ بجا در چنین هنگامه هایِ دردآوری برای زدن تودهنی به این حکومت دژخیم باشند. ایرانیان برونمرزی از شایش های (امکان های) فراوانی چون رسانه های گروهی برخوردارند تا بتوانند گزارش این کُشتارها را از راه رادیو و تلوزیون به گوش سیاستمداران و شهروندان آزاده-یِ کشورهایی که در آنجا زندگی میکنند، برسانند تا آنها را با جنبش آزادیخواهی مردم ایران همبسته و همراه سازند؛ ولی شوربختانه از این شایش ها (امکان ها) کمتر بهر برده میشود، زیرا هرکس خودش را با گرفتاری های خودویژه (شخصی) سرگرم کرده است و خویشکاری (وظیفه-ی) پدافندی از هاگ های مردمیک (حقوق بشر) هم میهنان ما در درون کشور و آزاد سازی ایران بر دوش اندک شماری از ایرانیان میهندوست افتاده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر