خشایار رُخسانی
پاسخ به یک هم میهن [1]
پیشگفتار:
هم میهن ما «سبز آزادی» مرا نکوهش میکند که من از «ادب و شعور» بی بهره هستم زیرا آرزوی خودم را در ریشه کن شدن دو جناح حکومتی بُنیادگرا و بهینشگر (اصلاحگر) بدست هم از راه «دریدن کونِ همدیگر»، بلند بیان داشته ام [2]. و میگوید که: «مردم ایران با آغوشی باز از اسلام پیشوازی کردند و سوگواری مردم ایران برای حسین ابن علی از اینروست که مردم او را دوست دارند زیرا او با شهبانو دختر یزدگر سوم زناشویی کرده است.»
در پایین پاسخ مرا به او میخوانید.
سرآغاز:
در پایین پاسخ مرا به او میخوانید.
سرآغاز:
هم میهن گرامی «سبز آزادی«آقای «سبز آزادی»، شاید من «یک ذره ادب» نداشته باشم، ولی این اندازه خَرَد و رگ میهنی (غیرت ملی) دارم که در غم یک آدم جنوریکاری (جنایتکاری) همانند حسین ابن علی سوگواری نکنم؛ و برای او نه خاک و نه دشنه بر سر و سینه ام زنم، زیرا که او پیشگام سپاه اسلام در کُشتار نیاکان آزاده-ی ما در تبرستان و به بردگی بُردن خواهران و مادران ما به مکه و مدینه بود.حسین ابن علی، این نماد «آزادگی» و کهرمان (قهرمان) شما کسی است که خون نیاکان ما از شمشیرش میچکید؛ او آنچنان از ایرانیان بیزار بود (نفرت داشت) که هتا پیش از مردن، واپسین لابه (التماس) و خواهش او از عمر ابن سعد فرمانده-ی سپاه یزید در هنگامه-ی کربلا این بود که:«بجای کشتن من بگذارید که در پیشاپیش سپاه اسلام به تبرستان لشکر بکشم و ایرانیان را کشتار کنم». اکنون شما میتوانید «شعور و ادب» مرا زیر پرسش ببرید، ولی خوشهالم که این اندازه خَرَد و رگ میهنی (غیرت ملی) دارم که در سوگ چنین جَنوریکاری (جنایتکاری) نگریم و در غم او خاک بر سر نریزم.
دیگر اینکه اگر براستی شما میخواهید از تاریخ راستین ایران در زمان تازش عربهای مسلمان به ایران آگاه شوید، بجای نشستن پای منبر آخوندها و بلغور کردن روضه-ی آنها به نام تاریخ، بروید تاریخ تبری را بخوانید و در آن پژوهش کُنید تا از سرگذشت غم انگیز نیاکانتان آگاهی یابید که کُرپانی (قربانی) ددمنشی ها و بی ناموسی های جهادگران اسلامی در آغاز پیدایش اسلام و تازش به ایران گشتند. خوشبختانه شما میتوانید این تاریخ را در فرمات پی دی اف از تارکده (اینترت) بارگیری کُنید. اگر آگاهی شما از گذشتهنگاریِ (تاریخ) ایران به آن تاریخی مرزین (محدود) شده باشد که در فیضیه-ی قم به آخوندها آموزش میدهند، پس این شما هَستید که نیاز به برُوز کردن دادهای (اطلاعات) تاریخی تان دارید، زیرا برپایه-ی تاریخ دروغینی که آخوندها نگاشته و در دبستان ها و دبیرستان های ایران آموزش میدهند، «در آغاز پیدایش اسلام مردم ایران مردمی بی فرهنگ بودند و دخترانشان را زنده به گور میکردند. و هیچ جنگی میان ایرانیان و تازشگران عرب انجام نگرفت؛ مردم ایران با آغوشی باز به پیشوازی سپاه اسلام میرفتند و زنانشان که در غم بی شوهری بودند برای همخوابگی با عرب های بیابانگرد له له میزدند و دم شماری (لحظه شماری) میکردند. و مجاهدین عرب بر مردم ایران منت میگذاشتند که زنان بی سرپرست و دختران بی شوهر آنها را به زنی بگیرند و با خود به مکه و مدینه ببرند.» براستی هر ایرانی میهندوستی که یک میلیمتر رگ میهنی و یک نخود خَرَد داشته باشد، باید بجای خاموش ماندن در برابر چنین گُستاخی و خوارداشت به فرهنگ و تاریخ ایران، نَسک (کتاب) تاریخ حکومت اسلامی را بر سر گردآورندگان آن بکوبد. من که تاکنون در تاریخ تبری چیزی در باره-ی افسانه-ی «همسر شدن شهبانو دختر یزدگرد با حسین ابن علی» نخوانده ام. روشن است که آخوندها چنین روضه ای را سرهم آورده اند تا تنور دُکان شیعه گری را داغ نگه دارند. تازه اگر این گزارش هم درست باشد، آیا میتواند نشانی برای «آزادگی» حسین ابن علی باشد، و ازاینرو او را «سرور آزادگان جهان» نامید؟ آیا شما براستی میپندارید هنگامیکه کشور ایران بدست تازیان بی سروپا فروگرفته شده بوده است و یزدگرد سوم را کشته بودند و خانواده-ی او و هزاران خانواده-ی ایرانی دیگر گرفتار تازیان ددمنش شده بوده اند، حسین ابن علی به خواستگاری شهبانو رفته است و شهبانو هم از چنین آزادی گُزینش برخوردار بوده است که با خُرسندیِ دلی (رضایت قلبی) حسین ابن علی را به همسری برگُزیند و با او زناشویی کُند؟ راستی این است که شهبانو نیز یکی از هزاران دختر بی پناه ایرانی بود که بدست تازیان گرفتار شده بوده است. و جهادگران اسلام میتوانستد با راهنمایی ها و سفارش های ویژه-ی محمد در تازینامه اش، با آنها همانند پَروه های (غنیمت های) جنگی و اَروسَک گُنی (sex doll) رفتار کُنند و هر گونه که بخواستند از آنها بهره-ی گُنی (جنسی) ببرند، زیرا برپایه-ی دستورهای قرآن بردگان و بویژه کنیزان از هیچ هاگ (حق) هومَنی (انسانی) برخوردار نبوده اند بجز انجام کارهای پست و برآورده ساختن نیاز گُنی (جنسی) خاوندشان (صاحبشان)، مهمانان او، و ابزاری باشند برای برزش گُنی (تمرین جنسی) برای پسران بزرگ خاوندشان.بدبختانه اَپیون (تریاک) دین اسلام چنان خَرَد و رَگ میهنی توده های دین زده ای ایران همچون شما را خورده است که شما از ترس از افسانه-یِ «آتش دوزخ و مار غاشیه»، تن به هر پستی میدهید و میتوانید چشمانتان را بر راستی های تلخ و غم انگیز تاریخ ببندید و بجای همدردی با نیاکان ستمدیده تان، در غم ستمگرانی چون حسین ابن علی سوگواری کُنید و با هزار آسمان ریسمان کردن ها و دستبُرد در تاریخ، نام این سُپُوزش ها (تجاوزها) و بی ناموسی ها با خواهران و مادران ما را زناشویی با تازیان بنامید.
دیگر اینکه اگر براستی شما میخواهید از تاریخ راستین ایران در زمان تازش عربهای مسلمان به ایران آگاه شوید، بجای نشستن پای منبر آخوندها و بلغور کردن روضه-ی آنها به نام تاریخ، بروید تاریخ تبری را بخوانید و در آن پژوهش کُنید تا از سرگذشت غم انگیز نیاکانتان آگاهی یابید که کُرپانی (قربانی) ددمنشی ها و بی ناموسی های جهادگران اسلامی در آغاز پیدایش اسلام و تازش به ایران گشتند. خوشبختانه شما میتوانید این تاریخ را در فرمات پی دی اف از تارکده (اینترت) بارگیری کُنید. اگر آگاهی شما از گذشتهنگاریِ (تاریخ) ایران به آن تاریخی مرزین (محدود) شده باشد که در فیضیه-ی قم به آخوندها آموزش میدهند، پس این شما هَستید که نیاز به برُوز کردن دادهای (اطلاعات) تاریخی تان دارید، زیرا برپایه-ی تاریخ دروغینی که آخوندها نگاشته و در دبستان ها و دبیرستان های ایران آموزش میدهند، «در آغاز پیدایش اسلام مردم ایران مردمی بی فرهنگ بودند و دخترانشان را زنده به گور میکردند. و هیچ جنگی میان ایرانیان و تازشگران عرب انجام نگرفت؛ مردم ایران با آغوشی باز به پیشوازی سپاه اسلام میرفتند و زنانشان که در غم بی شوهری بودند برای همخوابگی با عرب های بیابانگرد له له میزدند و دم شماری (لحظه شماری) میکردند. و مجاهدین عرب بر مردم ایران منت میگذاشتند که زنان بی سرپرست و دختران بی شوهر آنها را به زنی بگیرند و با خود به مکه و مدینه ببرند.» براستی هر ایرانی میهندوستی که یک میلیمتر رگ میهنی و یک نخود خَرَد داشته باشد، باید بجای خاموش ماندن در برابر چنین گُستاخی و خوارداشت به فرهنگ و تاریخ ایران، نَسک (کتاب) تاریخ حکومت اسلامی را بر سر گردآورندگان آن بکوبد. من که تاکنون در تاریخ تبری چیزی در باره-ی افسانه-ی «همسر شدن شهبانو دختر یزدگرد با حسین ابن علی» نخوانده ام. روشن است که آخوندها چنین روضه ای را سرهم آورده اند تا تنور دُکان شیعه گری را داغ نگه دارند. تازه اگر این گزارش هم درست باشد، آیا میتواند نشانی برای «آزادگی» حسین ابن علی باشد، و ازاینرو او را «سرور آزادگان جهان» نامید؟ آیا شما براستی میپندارید هنگامیکه کشور ایران بدست تازیان بی سروپا فروگرفته شده بوده است و یزدگرد سوم را کشته بودند و خانواده-ی او و هزاران خانواده-ی ایرانی دیگر گرفتار تازیان ددمنش شده بوده اند، حسین ابن علی به خواستگاری شهبانو رفته است و شهبانو هم از چنین آزادی گُزینش برخوردار بوده است که با خُرسندیِ دلی (رضایت قلبی) حسین ابن علی را به همسری برگُزیند و با او زناشویی کُند؟ راستی این است که شهبانو نیز یکی از هزاران دختر بی پناه ایرانی بود که بدست تازیان گرفتار شده بوده است. و جهادگران اسلام میتوانستد با راهنمایی ها و سفارش های ویژه-ی محمد در تازینامه اش، با آنها همانند پَروه های (غنیمت های) جنگی و اَروسَک گُنی (sex doll) رفتار کُنند و هر گونه که بخواستند از آنها بهره-ی گُنی (جنسی) ببرند، زیرا برپایه-ی دستورهای قرآن بردگان و بویژه کنیزان از هیچ هاگ (حق) هومَنی (انسانی) برخوردار نبوده اند بجز انجام کارهای پست و برآورده ساختن نیاز گُنی (جنسی) خاوندشان (صاحبشان)، مهمانان او، و ابزاری باشند برای برزش گُنی (تمرین جنسی) برای پسران بزرگ خاوندشان.بدبختانه اَپیون (تریاک) دین اسلام چنان خَرَد و رَگ میهنی توده های دین زده ای ایران همچون شما را خورده است که شما از ترس از افسانه-یِ «آتش دوزخ و مار غاشیه»، تن به هر پستی میدهید و میتوانید چشمانتان را بر راستی های تلخ و غم انگیز تاریخ ببندید و بجای همدردی با نیاکان ستمدیده تان، در غم ستمگرانی چون حسین ابن علی سوگواری کُنید و با هزار آسمان ریسمان کردن ها و دستبُرد در تاریخ، نام این سُپُوزش ها (تجاوزها) و بی ناموسی ها با خواهران و مادران ما را زناشویی با تازیان بنامید.
یاداشت ها:
[1] آنچه شما گفتید تحاریف تاریخیست! اول شما بفرمایید اطلاعات خود را به روز کنید سپس من با شما بحث میکنم.'شهربانو دختر یزدگرد ساسانی همسر امام حسین (ع) بود و گاه حتی به این مسئله افتخار هم میکردند که حسین (ع) داماد ایرانیان بوده است و بنابراین بعد از کشته شدنش ایرانیان بسیار غمگین شده اند و هر سال مراسم عزاداری برپا می کرده اند.'متاسفانه آنچه شما بیان کردید از جهات گوناگون دارای اشکالات و نقصهای فراوانی میباشد. در زمانی که حاکمان ستمگر و ظالم در سرزمین مسلمانها حکومت میکردند، کسی قدرت و توان مقابله با آنها را نداشت از همین رو بود که امام حسین (ع) قیام فرمودند تا به نا برابریهای جامعه آنروز مسلمانان پایان دهند. ایشان دقیقا راه پدر بزرگوار و عادل خود را به پیش گرفتند چون اسلام ناب محمّدی را تنها راه چاره در رستگاری و عاقبت به خیر شدن مردمان میدانستند. قیام امام حسین (ع) قیام حق بر باطل بود. که اگر غیر از این بود تا بدین حد ایشان مورد عشق و علاقه ایرانیان قرار نمیگرفتند. اگر ایرانیان براستی تا بدین اندازه مورد ظلم و ستم مسلمانان قرار گرفتند پس چرا تا کنون از اسلام روی گردان نشده اند؟ این نشان دهنده آن است که مردم ایران حق طلب و آزاد اندیش هستند و دین اسلام را بر خلاف آنچه شما فرمودید با آغوشی باز پذیرفتند. امام حسین (ع) میفرماید: بهخاطر امر به معروف و نهياز منكر و اصلاح اسلام و ديانت اسلام قيام ميكنم. كسي كه در متن حاكميت با عنوان اسلام بر مردم حكومت ميكند با انواع اجحافهايي كه در حق دين انجام ميدهد بايد قيام كند. امام حسین (ع) هیچ گاه از کشته شدن پادشاهان ایران خوشحال نشدند یا به قول دوستان"بشکن نزدند" ! و همیشه خواهان ان بودند که جامعه ایران پر از عدل و داد شود و ایرانیان هر چه بیشتر از جهالت و نادانی روی گردانند. و به همین خاطر بود که شربانو در حالی که اسلام را پذیرفت با امام حسین (ع) همبستر شد تا از این طریق هم علاقه خود به امام حسین و اسلام آشکار شود و هم سپاس گذاری کرده باشد از این همه مهر و محبت آن امام بزرگوار نسبت به ایرانیان. من شما ارجاع میدهم به نوشته های دكتر مهدي نجفيافرا فیلسوف و استاد دانشگاه, که
در این مورد بسیار صحبت کردند.
[2] در این ویدو نشان داده میشود که چگونه بهینشگران (اصلاحگران) در حسینیه ارشاد درهنگام سوگواری برای امام حسین هدف تازش اراذل و اوباش بسیجی میشوند.
در این مورد بسیار صحبت کردند.
[2] در این ویدو نشان داده میشود که چگونه بهینشگران (اصلاحگران) در حسینیه ارشاد درهنگام سوگواری برای امام حسین هدف تازش اراذل و اوباش بسیجی میشوند.
چهارشنبه پنجم مرداد، تیرشید 3749 دین بهی