خشایار رُخسانی
پس از گُذشت
60 سال از رویداد 28 امرداد سال 32، این رویداد هنوز برای بخش بُزرگی از کوشندگان
سیاسی ایران در پس پرده ای از ابهام ها و گمانه زنی ها ایستاده است. نکته بسیار
مهمی که در پیوند با رویداد 28 امرداد سال 32 ندیده گرفته میشود، این است که با آنکه این رویداد برایِ 60 سال انگیزه دُشمنی و شکاف میان
نیروهای دمکرات و میهندوستِ پادشاهی و جمهوریخواه در ایران شُده است، ولی بسیاری از کوشندگان سیاسی ایران کمترین آگاهی از گُزارش های راستین و رویدادهای پیش آمده پیرامون روز 28 امرداد سال 32 ندارند، و تنها با تکرار بازگفت های (روایت های)
شنیده شُده ولی نادُرُست، از این رویداد به نام «کودتا» نام میبرند؛ و کمتر کسی هم
پیدا میشود که رنج خوانش (مطالعه) و آگاهی یافتن از چند و چون این رویداد را به خود بدهد؛ یا این رویدا را به دور
از
پیشداوری های سیاسی و تنها از دریچه گُذشتهنگاری بررسی کُند. در این پیوند، کتاب «آسیب شناسی یک شکست» نوشتۀِ آقای
دکتر علی میرفطرس پاسُخی درخور به این کاستی و پژوهشی شایسته برای پُرکردن این شکاف در
میانِ کُنشگرانِ سپهر سیاسی ایران است.
در الفبای سیاسی «کودتا» بدست آرتش و با هدف سرنگونی دولت برگزیده مردم انجام میگیرد؛ ولی هنگامیکه مردم برای سرنگونی یک دولت برمیخیزند، از چنین جنبش مردمی دیگر به نام کودتا یاد نمیکنند، بلکه به آن انقلاب گویند. و اگر از رویداد 28 امرداد سال 32 به نام «کودتا» یاد شود، پس این نخستین کودتایی است که بدست مردم انجام میگیرد! از اینرو در روز 28 امرداد سال 32 هیچ کودتایی از سویِ آرتش و دربار به
زیان دکتر محمد مصدق انجام نگرفت، زیرا یک جنبش خودجوش از سوی مردم خواهان کنار رفتن دکتر مصدق از قدرت شد و نه آرتش یا شاه. و هتا اگر، همانگونه که شایعه است، نقشه ای هم از
سوی سازمان سیا و انتلیجنس سرویس انگلستان برای سرنگونی دولت دکتر مصدق کشیده شُده باشد، این نقشه هرگز بکار گرفته
نَشُد. زیرا از یک سوی شادروان محمد رضا شاه پهلوی تا واپسین روز با چنین نقشه ای
مخالف بود و از سوی دیگر شاه، سوای گارد دربار، هیچ نیرویی نداشت که بخواست به کمک
آن کودتا کُند، زیرا همگی آرتش، شهربانی و نیروهای رزمی کشور زیر فرمان دکتر محمد
مصدق، یانی (یعنی) زیر فرمان فرنشین ستاد آرتش بودند. راستی این است که پس از
بسته شُدنِ مجلس شورای ملی از سوی دکتر محمد مصدق که از بهر اختلاف ها و ناسازگاری
ها میان مجلس و دولت بود، شاه میتوانست بر پایۀِ قانون اساسی مشروطه و اختیاراتی
که قانون به او داده بود، میان دولت و مجلس میانجیگری کُند و یا برای پیشگیری از
هرج و مرج در کشور، دولت را کنار بگذارد و با دادن پروانه به تشکیل یک دولت گذرا
(موقت)، زمینه گُزینش مِهَستان (مجلس) و تشکیل دولت نو را فراهم بیاورد. سُخن شاه
این بود که هنگامیکه او میتواند در چهارچوب قانون اساسی فرمان به برکناری دکتر
محمد مصدق بدهد، هیچ نیازی به کودتا و با اینکار کشیدن کشور به هرج و مرج
و آشوب نیست. راستی این است که کودتا را افسرانِ حزب توده کردند که بجای رساندن
پیام نوشتاری شاه برپایۀِ برکناری مصدق به او، با دستگیری افسر پیام رسان، سرتیپ
نصیری، جو آرام کشور را آشفته و ناآرام کردند.
حزب توده توانسته بود با دُژکاربُردی (سو استفاده) از آزادیهایی که دکتر محمد
مصدق به احزاب داده بود، در آرتش و بسیاری از نهادهای هَنجُمَنی (اجتمایی) رخنه
کُند، تا با تبلیغاتِ منفی و هدفدار، زمینه فروپاشی سامانۀِ پادشاهی در ایران و
واگرداندن ایران به یکی از ماهواره های روسیه را فراهم آورد. سوای آشوب های فراگیر
در کشور که حزب توده به آنها دامن میزد، افراشتن پرچم های سرخ با نشان داس و چکش
در سراسر کشور، برای مردم کوچه و بازار یادآور روزهای تلخ و ترس از
اشغال ایران از سوی نیروهای روسی بود. دکتر محمد مصدق نیز که آدم
میهندُوستی بود، با آنکه همگی آرتش و نیروهای رزمی و همگی نیروهای حزب توده زیر
فرمانش بودند، او از ادامۀِ همبستگی با حزب توده ترسید و خوداری کرد، زیرا او خوب
میدانست که پس از کنار گذاردن شاه، نوبت خودش خواهد رسید. از اینرو در روز 28
امرداد سال 32 دکتر محمد مصدق بجای پذیرفتن پیشنهاد حزب توده در راستای فراخواندن
توده ای ها و نیروهای وفادار خودش به خیابان ها برای فروپاشاندنِ سامانۀِ پادشاهی
در ایران، او برتری را در این دید که به فرمان شاه گردن گذارد، و خیابان ها را به
مردم و نیروهای هوادار شاه واگذارد، اگر چه در گردوغبار آن جو پُر آشوب و هرج و
مرج که حزب توده فراهم آورده بود، دکتر محمد مصدق بختی برای رساندن پیام کُرنش و
گردنگذاری به فرمان شاه و قانون اساسی را پیدا نکرد.
برای آشنایی بیشتر با رویدادهای 28 امرداد سال 32 من شما را به خواندن کتاب
«آسیب شناسی یک شکست» فرامیخوانم [1]
یاداشت
[1]
انتشارکتاب«دکتر
محمّد مصدّق، آسیبشناسی یک شکست» (چاپ چهارم)
چاپ
اول:2008
چاپ
دوم:2008
چاپ
سوم:2011
چا
پ چهارم: 2012 باویرایش جدید و اضافات
+ چند عکس منتشرنشده، در 583 صفحه،
نشرفرهنگ،کانادا
آنچه ميخوانيد
پيشگفتار چاپ
سوم
30-21
28 مرداد 32 و سقوط
آسان دولت مصدّق، مسئلهاي پيچيده و رازآميز ـ مواضع سيـّال بعضي از بازيگران اصلي
اين رويداد ـ پژوهشگر كنجكاو و «خطوط نانوشته يا ناگفته» ـ ضرورت پرهيز از تقدِسگرائي
در تاريخ و مقدّس كردن شخصيـّتهای سياسی ـ نگاهی تازه بر رويدادهای شب 25 مرداد
32 ـ سئوال كليدی:
چرا در روز 28 مرداد، مصدّق ميدان را خالي كرد و با وجود در دست داشتن همة نيروهای
نظامي و انتظامي، از همهء هوادارانش خواست تا در روز 28 مرداد در خانههای خويش
بمانند و از هرگونه تظاهرات ضدسلطنتی خودداری
كنند؟! ـ شاهكار سياسي مصدّق.
ديباچه 38-31
عصبيـّت
در تاريخ ايران ـ تاريخ ايدئولوژيك و ايدئولوژيك كردن تاريخ ـ ما ميراثخوار يك
تاريخ عصبي و عصباني هستيم ـ «تئوری توطئه» و «دست انگليسيها» در تبيين تاريخ
معاصر ايران ـ از تجدّدگرائي انقلاب مشروطه تا تحجـّرگرائي انقلاب اسلامي ـ تأمّلی
در برخی واژگان و مفاهيم ـ جعل تعريف كلمات و مفاهيمی كه در فرهنگ سياسی ايران،
منشأ و معنائي ندارند ـ ساية سنگين «28 مرداد 32» بر حافظة تاريخي روشنفكران و
رهبران سياسي ايران ـ ضرورت تبديل كردن «گذشته» به «تاريخ» ـ كتابی در همدلی و
دوستی.
پيشينه و هدف بحث 62-39
انقلاب
مشروطيـّت و مصالحة مشروطهخواهان و مشروعهطلبان ـ انقلاب 1917 روسيه و تحـّولات
جديد در منطقه و ايران ـ رضاشاه در رقابت دو اَبُرقدرت روسية كمونيست و امپراطوري
انگليس ـ سقوط رضاشاه و درايت و كارداني محمّد علي فروغی و محمّد ساعد مراغهای ـ
آغاز سلطنت محمّد رضاشاه جوان: «عصر ترور و آشوب» ـ مصدّق نمايندهء آرمانهای
عدالتخوهانه و ضداستعماری مردم ايران ـ تفاوت «مصالح ملّی» و «منافع شخصی» در
ارزيابي شخصيـّتهای سياسي ـ نام اصلي طرح عمليـّات سازمان سيا،
«ت.پ.آژاكس» و هدف اصلي آن: «پاكسازی ايران از حزب كمونيست توده» بود ـ دكتر
مصدّق، از فرصتسازیها تا فرصتسوزیها ـ راز سر به مْهرـ چرا سازمان سيا اسناد
سقوط آسان و حيرتانگيز دولت مصدّق را از بين برده است؟ ـ اسناد وزارت امور خارجهء
آمريكا و گزارش «ويلبر» (كارشناس امور ايران و از طـّراحان اصلي طرح كودتا) ـ افسانهسازیها
و دروغپردازیهای «كرميت روزولت» ـ روش تحقيق ـ عامل «تك علّتی» (دولت بيگانه) در
آسيب شناسی شكست دكتر مصدّق، گمراه كننده است.
1 ـ تأمّلاتی در بارهء انقلاب مشروطيـّت 76-63
بيخبری
فتحعلیشاه قاجار از تحـّولات جهان در اواسط قرن نوزدهم ـ اوضاع اجتماعي ايران به
روايت «گاسپار دروويل» ـ حكومت قانون، اولين شعار رهبران و روشنفكران جنبش
مشروطيـّت ـ بافت اقتصادي و اجتماعی ايران در آستانة انقلاب مشروطيـّت ـ شكست
ايران در دو جنگ با روسيه و تأثير آن در جامعة ايران ـ انقلاب مشروطيـّت، انفجاری
در مرز پوسيدگي و انحطاط ـ جنبش مشروطيـّت، بزرگترين جنبش اصلاحطلبانة تاريخ
معاصر ايران ـ مباني فكری روشنفكران جنبش مشروطيـّت ـ عارف قزوينی، ترانهسرای
بزرگ انقلاب مشروطيـّت ـ كاميابيها و ناكاميهای جنبش مشروطيـّت.
2 ـ دكتر محمّد مصدّق؛ آسيبشناسی يك شكست 458-77
غوغای نفت:
رضاشاه
قرارداد «دارسی» را در آتش انداخت ـ دو سنگ آسياب (قدرتهای روس و انگليس) و «هنر
تحقـّق ممكنات» ـ رضا شاه: «حاضرم كار با انگليس به اسلحه بكشد ولو جانم در خطر
باشد» ـ تهديد نظامي انگليسيها و پذيرش قرارداد جديد توسّط رضاشاه ـ دولت ساعد
مراغهاي و قرارداد «گس ـ گلشائيان» ـ دولت شوروي و تقاضاي امتياز نفت شمال.
ترور مقدّس:
سرلشكر
رزمآرا: «ملّي كردن صنعت نفت، بزرگترين خيانت است» ـ دكتر مصدّق خطاب به رزمآرا: «به وحدانيـّت حـّق در همين
مجلس (شوراي ملّي) شما را ميكُشم ـ جلسة مشترك رهبران جبهة ملّي و فدائيان
اسلام براي قتل رزمآرا ـ دكتر حسين فاطمی: «من اصالتاً از طرف خودم [در اين جلسه]
هستم و وكالتاً از طرف دكتر مصدّق ـ طرح قتل رزمآرا توسّط فدائيان اسلام به شرط اجرای احكام اسلامی توسّط
دولت دكتر مصدّق ـ فدائيان اسلام، شاه جوان را
تهديد میكنند.
ملّی شدن صنعت نفت:
در
فضای ترس و تهديد و وحشت، عموم نمايندگان مجلس، يكشبه، طرفدار ملّي شدن صنعت نفت
شدند ـ ساعد مراغهاي و سياست «تحريم مذاكرات نفت» ـ غلامحسين رحيميان و عباس
اسكندري براي اولين بار از «لزوم ملّي شدن صنعت نفت» سخن گفتند ـ مبتكر ملّي شدن
صنعت نفت: دكتر حسين فاطمي؟ حسين مكّي؟ يا…؟ ـ شاه و ملّي شدن صنعت نفت
ـ انگليسيها اصل ملّي شدن صنعت نفت را ميپذيرند.
… كه عشق آسان نمود اوّل، ولي افتاد
مشكلها:
ملّي
شدن صنعت نفت، خواست تاريخي ملّت ايران ـ خوشبينيهای سادهلوحانة ياران مصدّق در
فروش نفت به جهانيان ـ احساسات و عصبيـّتها.
مصدّق دردادگاه لاهه:
هیأت انگلیسی دردادگاه لاهه باتعجّب به ورود دکترمصدق به دادگاه نگاه می کنند
گفتگو
با دكتر امير اصلان افشار، وابستة سفارت ايران در هلند و رابط دادگاه لاهه ـ هيأت
نمايندگي ايران، متن پاسخ دولت ايران به دادگاه لاهه را در تهران «جا» گذاشته بود! ـ نشستن مصدّق در جايگاه نمايندة انگليس:
افسانه يا واقعيـّت؟!
برخي خصلتها و خلقيـّات دكتر مصدّق:
نظر
سرتيپ رياحي، رئيس ستاد ارتش مصدّق.
1 ـ
مصدّق و مذهب 2 ـ اعتقاد به قدرت انگليس 3 ـ مصدّق و قانون اساسي 4 ـ مصدّق و مجلس
5 ـ مصدّق و دادگستري 6 ـ مصدّق و آزادي مطبوعات 7 ـ از مريضي تا تمارض! 8 ـ مصدّق
در جلسات هيأت دولت.
مصدّق و قوامالسلطنه:
قوامالسلطنه
و مصدّق در جنبش مشروطيـّت ـ نظر قوام و مصدّق در بارة تشكيل حزب و نهادهاي حزبي ـ
قوامالسلطنه و جدائي دين از سياست ـ مصدّق در برزخ سنّت و تجدّد ـ قوامالسلطنه و
مصدّق: منافع ملّي يا وجاهت ملّي؟
گفتگو با آمريكا و پيشنهاد بانك جهاني:
مصدّق:
جرج مك گي (معاون وزير امور خارجة آمريكا) «مثل يك برادر صميمي» ـ مصدِق: «اگر با
شركت نفت كنار بيايم، بدنام ميشوم» ـ مصدّق به مكگي: «اين [مسئلة نفت] يك مسئلة
سياسي است» ـ اچسن، وزير امور خارجة آمريكا: «مصدّق ناآگاهانه متمايل به شكست خود
بود» ـ مصدّق دست خالي از آمريكا برميگردد ـ مصدّق پس از بازگشت از آمريكا: «نميبايست
تصـّور كنيم عايدات نفت داريم» – 1000 ميليون دلار ضرر.
انتخابات شوم:
مصدّق:
«70-80 نمايندة كَت بسته را تحويل جبهة ملّي دادهام» ـ افتتاح مجلس توسّط شاه
بدون حضور مصدّق ـ مصدّق: «هر جا ملّت است آنجا مجلس است.» ـ نظر كارل پوپر در
بارة وظيفة يك سياستمدار صديق ـ مصدّق بدون كمترين مشورتي با ياران نزديكش،
استعفاء ميدهد ـ قيام 30 تير، اوج اتّحاد و همبستگي نيروهاي مذهبي و غيرمذهبي
(سكولار) ـ شاه و پيشنهاد نخستوزيري به الهيار صالح و حسين مكّي ـ
مصدّق و سياستٍ «همه چيز يا هيچ چيز».
اقتدار حكومت يا حكومت اقتدار؟:
«قانون
امنيـّت اجتماعي» و تحكيم قدرت و اقتدار مصدِق ـ ياران نزديك مصدّق عليه او طغيان
ميكنند ـ حزب توده: مصدّق، يك «شعبدهباز پير» ـ حسين مكّي؛ از «سرباز فداكار
وطن» تا «سرباز خطاكار وطن» ـ حسين مكّي: «مصدّق مرتكب اشتباهي ميشود كه زيانهاي
فاحش و جبرانناپذيري براي ايران دارد» ـ عْمده شدن «جنگ داخلي» و فراموش شدن
مسئلة نفت.
مصدّق و پوپوليسم:
پوپوليسم،
محصول توسعهنيافتگي جامعه ـ رهبران پوپوليست، هم «آشوبزا» و هم «آشوبزي»
ـ مولّفة دين در جنبشهاي پوپوليستي ـ پوپوليسم، انتقال پارلمان به خيابان و استقرار يك «ديكتاتوري خياباني» ـ
رهبران پوپوليست و «توهـّم توطئه».
صداها و سوداهاي پنهان:
دكتر
مصدّق، بعنوان يكي از بازماندگان خاندان قاجار و مخالفت پايدار او با رضاشاه ـ
گزارش هندرسون در بارة روحيـّات دكتر مصدّق ـ قيام 30 تير 1331 و بازگشت مصدّق به
حكومت ـ قدرت مطلقه: كسب «اختيارات فوقالعاده» ـ كميتة نجات وطن ـ دكتر مصدّق:
احمدشاه قاجار «پادشاه جوانبخت» و «شاه وطنپرست» ـ ياران و مشاوران نزديك مصدّق و
سوداي «جمهوريخواهي» ـ حسين مكّي: دكتر مصدّق ميخواست شاه را بركنار كند ـ شاه:
«همه نوع حاضرم رضايت خاطر مصدّق را فراهم كنم».
مخالفت
آيتالله كاشاني، قوامالسلطنه، مكّي و ديگران با توافق شاه و مصدّق ـ شاه و ثريا
در «كاخ تنهائي» ـ تصميم شاه براي سفر به خارج از كشور ـ مخالفت علما و
سياستمداران با سفر شاه و تجمِع مردم در برابر كاخ سلطنتي ـ تظاهرات خشمگينانة
مردم عليه مصدّق كه براي مشايعت شاه به كاخ آمده بود ـ رد آخرين پيشنهاد مناسب
آمريكا و انگليس در 29 اسفند 1331.
آخرين پيشنهاد آمريكا و انگليس
مصدّق
خطاب به هندرسون: «بهتر است مسئلة نفت را فراموش كنيد!»
ـ آخرين پيشنهاد آمريكا و انگليس، بهترين پيشنهاد ـ در ترس و ترديد مصدّق، مذاكرات
نفت به بنبست كشيده شد ـ «دورانديشي، يگانه فضيلت لازم براي انديشه و عمل سياسي»
ـ نظر كارشناسان و متخصّصان نفتي در بارة آخرين پيشنهاد آمريكا و انگليس ـ
آيزنهاور، رئيس جمهور جديد آمريكا، باوجود خوشبينيهاي اوليـّهاش در «حفظ مصدّق»، خواهان بركناري مصدّق گرديد ـ اختلاف و
انشعاب در جبهة ملّي ـ نظر دولت آمريكا: حزب توده، تنها ميداندار عرصة سياست آيندة
ايران.
نگاهي به اوضاع در آستانهء 28 مرداد 32
نهم
اسفند، تجلّي آشكار صفآرائي دوستان ديروز و دشمنان امروز ـ قطع كامل رابطة مصدّق
با شاه ـ شاه هنوز در فكر بركناري مصدّق از طريق پارلمان ـ نظر هندرسون.
«وحشت سرخ»: سلطة كمونيسم (حزب توده) بر ايران:
موقعيـّت
استراتژيك ايران در منطقه و خوابهاي روسيـّه و اتّحاد جماهير شوروي ـ ماجراي
امتياز نفت شمال و غائلة آذربايجان ـ آمريكا در ديده و ديدگاه مصدّق، فاطمي، مكّي
و ديگران ـ حمايت آمريكا از ناسيوناليسم و دولتهاي ملّي در منطقه براي مقابله با
كمونيسم ـ كودتاي كمونيستها در چكسلواكي (فوريه 1948)، پيروزي كمونيستها در چين
(1949) و جنگ كره (1950) ـ نگراني آمريكا از «خطر استيلاي وحشت سرخ بر ايران» ـ
نظر رهبري حزب توده در بارة جبهة ملّي ـ مصدّق، «خطر فروپاشي ايران و تهديد حزب
توده» را عْمده ميكند.
سازمان افسران حزب توده:
حملة
ارتشهاي متّفقين به ايران و تار و مار شدن ارتش نوپاي كشور در شهريور 1320 ـ
تشكيل كانون «افسران ناسيوناليست» ـ «حماسة استالينگراد» الهامبخش افسران
آرمانخواه ايران ـ حزب توده در آغاز يك حزب ملّي و ميهني بود ـ صفبنديهاي ارتش
در آستانة 28 مرداد 32 ـ سازمان افسران حزب توده؛ «سپاه عظيم و رزمديدة تودهايها»
ـ سازمان افسران و امكانات و قدرت فوقالعاده و باورنكردني آن ـ نفوذ اعضاء سازمان
افسران حزب توده در مهمترين مقامات و حسّاسترين موقعيـّتهاي نظامي كشور.
مذاكرات و مقدّمات سرنگونی دولت مصدّق:
شاه،
خواهان بركناري مصدّق از طريق پارلمان يا به شيوة قانوني است ـ نامة حائريزاده
(از بنيانگذاران جبهة ملّي) به دبير كل سازمان ملل و متّهم كردن مصدّق به نقض حقوق
بشر ـ «وحشت سرخ بر ايران» ـ عمليـّات چكمه ـ مخالفت شاه با طرح كودتا.
طرح كودتا:
مصدّق
در نهايت درماندگي از سفير آمريكا ميپرسد: «پس به
عقيدة شما من چه بايد بكنم؟» ـ انگليسيها دولت آمريكا را براي
سرنگوني دولت مصدّق، متقاعد ميكنند ـ مخالفت برخي از دولتمردان آمريكا و مسئولان
سازمان سيا با كودتا ـ تظاهرات توانمند حزب توده در سالگرد 30 تير ـ تعجـّب و
ناباوري خليل ملكي از تظاهرات عظيم حزب توده ـ طرح كودتا شتاب ميگيرد ـ «سفير فوقالعادة
شوروي» در ايران.
طرح كودتا؟ يا طرح كودكانه؟:
سازمان
سيا هيچ عامل نظامي در ايران نداشت ـ سازمان سيا براي عمليـّات، بينهايت فاقد
آمادگي بود! ـ طرح كودتا: «نميتوان روي سرلشكر
زاهدي حساب كرد» ـ طرح كودتا: در آغاز عمليـّات، معلوم شد كه «همه
چيز به اشكال برخورد كرده است!» ـ طرح كودتا: «هيچيك از افسراني كه در طرح كودتا
شركت داشتند، پول يا رشوهاي نگرفتند».
مخالفت شاه با كودتا:
دكتر
محمّد مصدّق، سخنگوي خشم تاريخي ملّت ايران عليه استعمار انگليس ـ هندرسون و
ميدلتون (كاردار سفارت انگليس در تهران): «كودتا بايد بدون اطّلاع شاه صورت گيرد.»
ـ طرح كودتا: «شاه، محور اساسي عمليـّات است» ـ مخالفت شاه با كودتا به روايت
اسناد وزارت امور خارجة آمريكا.
كجتابیها و كجراهیها:
سياست،
يعني: «هنر تحقّق ممكنات» ـ مصدّق: «هدف ملّت ايران [از ملّي شدن صنعت نفت] پول
نبود!» ـ تبديل مسئلة مالي به مسئلة سياسي ـ از اصلاحطلبي تا انقلابيگري ـ شاه:
«مصدّق بايد از طريق پارلمان بركنار شود» ـ ربودن و قتل سرلشكر افشارطوس.
انحلال مجلس:
از
«آشوبزائي» تا «آشوبزيستي» ـ تفسير قانون اساسي به نام «مصلحت اجتماعي» و حضور
هيجاني «تودة مردم» بعنوان «درستي عمل و قـّوة تمييز و تشخيص مردم» ـ اختيارات فوقالعادة
6 ماهه و يك ساله و تحقير و تهديد نمايندگان مجلس ـ علل انحلال مجلس توسِط مصدّق ـ
صديقي خطاب به مصدّق: «شما ميخواهيد وزير دستگاه دولت، نوكر شما باشد!»ـ مصدّق:
«شاه فرمان عزل مرا نميتواند بدهد و بر فرض هم بدهد، ما به او گوش نميكنيم» ـ
گرية غلامحسين صديقي براي بازداشتن مصدّق از انحلال مجلس.
رفراندوم «دموكراتيك»:
هندرسون
(سفير آمريكا در ايران): «مصدّق با روحية كنونياش، هرج و مرج و انقلاب را بر آنچه
كه او به مفهوم «تسليم شدن به انگليس» تلقّي ميكند، ترجيح ميدهد» ـ سالگرد قيام
30 تير و حضور گسترده و توانمند حزب توده ـ رفراندوم انحلال مجلس: دو صندوق
جداگانه براي موافقان و مخالفان!
تغيير طرح كودتا:
دو
رويداد مهـّم، زمينهساز تغيير طرح كودتا ـ انحلال مجلس توسّط مصدّق، بهترين فرصت
قانوني براي شاه ـ طرح كودتا تغيير ميكند.
سرگردمهدی همایونی، عضوسازمان نظامی حزب توده وفرماندهء
نگهبانان دکترمصدق دردادگاه نظامی
اقدامات
سازمان افسران حزب توده در ايجاد فضاي «توهّم كودتا»
ـ عزيمت سرهنگ نصيري بسوي اقامتگاه مصدّق براي ابلاغ فرمان شاه ـ مصدّق: «دستخط
مبارك به اينجانب رسيد» ـ دكتر مصدّق، از قدرت كناره ميگيردـ دستگيري غيرمنتظرة سرهنگ
نصيري توسّط ستوان شجاعيان عضو سازمان افسران حزب توده ـ دستگيري دكتر فاطمي و… ـ مصدّق، فرمان عزل را از
وزيران كابينهاش پنهان ميكند.
بازداشت دكتر فاطمي و چند سئوال:
مخالفت
سرلشكر زاهدي با هرگونه «اقدام شبيه كودتا»
ـ برقراري تماس تلفني مصدّق با رئيس ستاد ارتش و ديگران ولي قطع تلفن و برق بازار
تهران توسّط «كودتاچيان»!؟ چرا؟ ـ بازداشت دكتر فاطمي، مهندس زيركزاده و مهندس حقشناس
ـ مهندس زيركزاده در زندان «كودتاچيان»: «هيچگونه نگراني و اضطرابي نداشتيم و
دكتر فاطمي و حقشناس، هر دو «جوك»
ميگفتند وميخنديديم!» ـ افسران
سازمان نظامي حزب توده: عاملان و راويان اصلي ماجراي «كودتاي شب 25 مرداد». ـ چرا
خبر «شكست كودتاي 25 مرداد» پيش از آنكه از طرف دولت مصدّق اعلام شود، در شمارة
بامدادي نشريّة ارگان حزب توده منتشر شده بود؟
فرمان عزل مصدّق: ايرادها و انتقادها:
1 ـ
ابلاغ فرمان عزل دكتر مصدّق در نيمه شب
2 ـ
ارزش قانوني فرمان عزل
«كودتا»ی نيمهشب 25 مرداد، افسانه يا واقعيـّت؟
جنگ
رواني نشريـّات حزب توده در «احتمال وقوع كودتا» و تأثير آن بر روان و روحية دكتر
مصدّق ـ آرايش نيروهاي نظامي دكتر مصدّق ـ آرايش نيروهاي نظامي «كودتاچيان»
(براساس روايت گزارشگر سازمان سيا) ـ بازداشت دكتر فاطمي و… پرسشهائي در بارة رويدادهاي
شب 25 مرداد ـ رويداد نيمهشب 25 مرداد، يك «كودتا»؟! ـ روزنامة شاهد دكتر بقائي: «رويداد 25
مرداد، كودتاي ساختگي دولت مصدّق براي سركوب مخالفان و تغيير رژيم سلطنتي» ـ خروج شاه از ايران.
دكتر حسين فاطمی، آشوبگر سياسی!
دكتر
فاطمي: محمِد رضاشاه «پادشاه جوان و رئوف و دموكرات» ـ نظرات حسين مكّي، مهندس
عزّتالله سحابي، محمّد علي موحّد، ناصر نجمي، ناصرخان قشقائي و مصطفي الموتي در
بارة دكتر حسين فاطمي ـ كتك خوردن دكتر فاطمي بدست خسروخان قشقائي ـ همكاري فاطمي
با انگليسيها يك تلقّي ناروا ـ دشمني ديرينة سرلشكر زاهدي و حسين فاطمي ـ دكتر
فاطمي: «حرف باد هواست! مدرك نميخواهد!» ـ سخنان تحريكآميز فاطمي و انصراف مصدّق
از استعفاء ـ مقالات تند دكتر فاطمي عليه شاه در 25-27 مرداد 32 ـ حزب توده: «بايد
با يك حملة مردانه، قلعة دربار را گشود» ـ آيا دكتر فاطمي با رهبران حزب توده
رابطه داشت؟
به سوی سرنوشت:
پخش
نامتعارف و سئوالانگيز مقالة پردشنام دكتر فاطمي عليه شاه از راديو تهران در 25
مرداد 32 ـ اقدامات نيروهاي حزب توده در تخريب مجسِمههاي رضاشاه و تعويض نام
خيابانهاي تهران همراه با «پرچم سرخ»
ـ ديدار سفير آمريكا با مصدّق ـ ترس و نگراني كسبه، پيشهوران و مردم عادي تهران
از حضور دوبارة «ارتش سرخ» ـ تغيير فضاي
رواني جامعه عليه مصدّق ـ خواست مردم براي بازگشت شاه به ايران.
افسانة شعبان جعفری:
جنبشهاي
پوپوليستي و «اراذل و اوباش» ـ پديدة «لات» و «لوطي» در تاريخ اجتماعي ايران ـ
پيشنهاد دكتر فاطمي براي استفاده از «لات»ها و «لوطي»ها در حمله به تظاهرات
مخالفان ـ استخدام شعبان جعفري در ادارة شهرباني دولت مصدّق ـ شعبان جعفري و حمايت
و احترام بسياري از سران جبهة ملّي ـ شعبان جعفري: «آن زمان ما همه، دربست، در
اختيار مصدّق بوديم!» ـ شعبان جعفري، فدائيان اسلام و آيتالله كاشاني ـ شعبان
جعفري تا شامگاه 28 مرداد 32 در زندان.
28 مرداد 32: گزارهها و گزارشها:
مقدّمه ـ نظر دكتر سنجابي، مسعود
حجازي، سرهنگ حسينقلي سررشته، سرهنگ نجاتي، سرتيپ رياحي و بابك اميرخسروي: «در 28 مرداد 32 عموم تيپهاي ارتش در تهران به مصدّق وفادار بودند»
ـ خلع سلاح شدن افراد گارد شاهنشاهي و انحلال آن در روز 25 مرداد ـ فقدان هرگونه
نيروي رزمي هوادار شاه براي دست زدن به «كودتاي نظامي» در 28 مرداد ـ اسناد وزارت
امور خارجة آمريكا در بارة رويداد 28 مرداد 32 ـ گزارش «ويلبر»، (كارشناس سازمان
سيا و از طـّراحان عمليـّات سرنگوني دولت مصدّق) ـ گزارش دكتر غلامحسين صديقي،
وزير كشور دولت مصدّق ـ روايت بابك اميرخسروي، عضو كميتة مركزي حزب توده و درگير در
صحنة 28 مرداد ـ روايت تورج جوادي، از اعضاي سازمان جوانان حزب زحمتكشان (دكتر
بقائي).
سرتيپ محمّد دفتری: خدمت يا خيانت؟
سرتيپ
دفتري، «خائن شمارة يك» و «جزو افسران اصلي در شبكة كودتا»؟! ـ مصدّق: «سرتيپ
دفتري در اروپا بود، من او را خواستم و در آن روز (28 مرداد) سرتيپ دفتري را به
رياست شهرباني كلّ كشور و فرمانداري نظامي تهران منصوب كردم تا بتواند كار مؤثّري
انجام دهد» ـ مصدّق از همدستي سرتيپ دفتري با «كودتاچيان»، آگاه است ـ انتصاب
سرتيپ دفتري به رياست كلّ شهرباني و فرمانداري نظامي تهران در روز 28 مرداد 32
توسّط دكتر مصدّق ـ تصميم آگاهانة دكتر مصدّق.
نقش و نقشهء ديگر مصدّق در روز 28 مرداد:
مصدّق:
«با مطالعاتي كه كردهام…» ـ تعجـّب دكتر سنجابي ـ مهندس زيركزاده: «مصدّق نقشة خود را داشت و حاضر نبود در آن تغييري دهد» ـ
مصدّق، مرد «اصلاح» نه «انقلاب» ـ روند شكلگيري «نقش و نقشة ديگر مصدّق در روز 28
مرداد» ـ ديدار مهـّم هندرسون با مصدّق ـ نامة آيتالله كاشاني به مصدّق ـ مصدّق
نيروهاي رزمندة حزب توده را عقيم ميگذارد ـ مصدّق به نيروهاي هوادار خويش دستور
ميدهد كه در روز 28 مرداد از شهر خارج شوند و يا در خانههايشان بمانند و از
هرگونه تظاهراتي در روز 28 مرداد خودداري كنند ـ با وجود اصرار دكتر فاطمي و
ديگران، مصدّق نه از نيروهاي نظامي و انتظامي، نه از حزب توده و نه از مردم،
درخواست كمك نميكند ـ دكتر فاطمي: «اين پيرمرد، آخر همة ما را به كشتن ميدهد!» ـ
مصدّق، خواهان بازگشت «اعليحضرت همايوني شاهنشاه» به كشور ـ خليل ملكي رويداد 28 مرداد را
«كودتا» نميدانست؟ ـ نظر تازة بابك اميرخسروي در بارة رويداد 28 مرداد 32.
سرلشكر زاهدی و مصدّق:
زاهدي،
آزاد كنندة خوزستان نفتخيز از چنگ شيخ خزعل ـ زاهدي، زنداني نيروهاي متّفقين در
حمله به ايران (1320) ـ زاهدي، وزير كشور مصدّق ـ نظر مصدّق در بارة سرلشكر زاهدي
ـ زاهدي و اختلاف با مصدّق ـ زاهدي خود را براي نخستوزيري آماده ميكند ـ مصدّق
در زندان زاهدي ـ مصدّق به زاهدي تبريك ميگويد!
نتيجه: مصدّق:«بهترين حالت، همين بود
كه پيش آمد!»
«مرا ببوس! برای آخرين بار!»:
«پيروزي،
كينه ميآفريند، چون شكست خوردگان ناخشنودند» -شاهكار سياسی مصدّق در تعلّل يا «مهلتخواهی» در برابر
پيشنهاد رهبران حزب توده برای مقابله با «كودتا» وعقيم گذاشتن نيروهای رزمندهء آن حزب-،آگاهی هائی
دربارهء پایگاه اجتماعی حزب توده وقدرت حیرت انگیزنظامی آن حزب-سازمان افسران حزب توده در تدارك كسب قدرت سياسي ـ سازمان افسران حزب توده و طرح و
تكميل كروكي و نقشة پادگانهاي مهـّم تهران در قبل از 28 مرداد 32 ـ كشف شبكة سازمان نظامي حزب توده ـ حيرت و شگفتي اعضاء حزب توده و
«رهبران بسيار ديرباور جبهة ملّي» از امكانات نظامي حزب توده ـپيشنهاد
فرار مصدّق از زندان توسّط سازمان افسران حزب توده ـ محاكمة ناروا و شتابزدة مصدّق و
جلوة ديگري از حس «قهرمان شدن» ـ تراژدي و شكست دكتر مصدّق ـ 28 مرداد و تبديل شدن «تاريخ» به
«تقويم» و سقوط «عقل نقـّاد» به «عقل نقـّال» ـ روشنفكران و «مردابهاي الكل».
شكست دكتر مصدّق: ضعفها و زمينهها:
ممكنات
سياسي و محدوديـّتهاي تاريخي دكتر مصدّق ـ شكست مصدّق بعنوان محصول طبيعي ساختار
اجتماعي و توسعهنيافتگي سياسي جامعة ايران ـ مشكل اساسي جامعة ايران، يك مشكل
ساختاري، معرفتي و فرهنگي است.
پيوست: خليل ملكی؛ انديشمند تنها 483-459
نظر
ملكي در بارة رهبر و رهبري ـ انشعاب از حزب توده ـ «نيروي سوم» بعنوان يك نيروي چپ
مستقل و ملّي ـ ملكي و «بروتوس»هاي وطني ـ مهمترين ويژگيهاي شخصيـّت ملكي:
استقلال انديشه، عقلانيـّت، ايراندوستي و اصلاحطلبي ـ نظرات ملكي در بارة
امپرياليسم، روشنفكران، جلال آلاحمد، دكتر مصدّق، جبهة ملّي، اصلاحات اجتماعي شاه
و شورش 15 خرداد آيتالله خميني ـ ديدار ملكي با شاه ـ خليل ملكي و عبدالحسين
نوشين.
3 ـ تأمّلاتی در بارة انقلاب اسلامی ايران 535-485
اشاره
ـ انقلاب اسلامي، نالازمترين و غيرضروريترين انقلاب در تاريخ انقلابهاي دو قرن
اخير ـ نگاهي به جنبش مشروطه، ملّي شدن صنعت نفت و 15 خرداد 42 ـ التقاط مفاهيم
مدرن با مفاهيم اسلامي ـ موقعيـّت سياسي و اجتماعي آيتالله خميني دو
سال قبل از انقلاب ـ در بارة خصلت «اسلامي» يا «غيراسلامي» انقلاب ايران ـ حكومت
رضاشاه و گسست قطعي جامعة ايران از مناسبات ايلي و قبيلهاي ـ انقلاب ايران، يك
«انقلاب شهري» ـ انقلاب ايران، يك «انقلاب جوان» ـ علل و عوامل انقلاب ـ سخنراني
سال 1974 شاه دربارهء نفت، يك سخنراني سرنوشتساز ـ رد تحليلهاي عاميانة
ماركسيستي «استبداد = انقلاب» ـ روشنفكران و انقلاب 57 ـ «من خواب ديدهام كه كسي
ميآيد» ـ «بازگشت به خويش» يا «بازگشت به خيش»؟ ـ آزادي، دموكراسي و روشنفكران ـ انديشههاي مصدّق و عقايد آلاحمد و
دكتر شريعتي ـ روشنفكران، از انقلاب
مشروطيـّت به انقلاب اسلامي ـ ادبيـّات و انقلاب ـ آخرين شعر ـ خاطرات و خطرات.
كتابشناسي و منابع 555-537
نمايه (فهرست راهنما) 584-557
foroughbook@gmail.co
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر