۱۳۹۰ تیر ۱۲, یکشنبه

پایان دادن به کژبرداشتی هایِ (سوتفاهم هایِ) مرگبار




خشایار رُخسانی

چکیده:

بهترین راه برای پایان دادن به سه دهه کابوس خودکامگی لگام گُسیخته-یِ آخوندی در ایران، خُشکانیدن گَندآبِ باورهای دینی آخوندها در این کشور اهورایی و بازشناسی فرهنگ و آیین پُرشکوه و مردمی اشو زرتشت است. خویشکاری (وظیفه-ی) مُهم فرهیختگانِ پایان دادن به این کژبرداشتی از ذهن خُداباورانی است که اهورا مزدا و الله را یک هَستی ویک آفریدگار میپندارند.

سرآغاز:


از آنجا که خُداباوریِ (مومن بودن) توده-یِ دین زده-ی ایران ابزاری برای دُژکاربُردیِ (سواستفاده-ی) حکومتِ اسلامی شُده است، و این حکومت اشغالگر دارد به نام الله به سه دهه بیدادگریش در ایران ادامه میدهد، این خویشکاری (وظیفه-ی) اپوزیسیونِ حکومت اسلامی است که با آگاهی رسانی و روشنگری دینی به توده هایِ دین زده-ی ایران، به این کژبرداشتی (سوتفاهم) مرگبار پایان دهد تا با بیداری آنها از ادامه-ی دُژکاربُردی (سواستفاده-ی) آخوندها از سُهش (احساس) دینی تودها پیشگیری کُند که ستون هایِ کاخ بیداد حکومتِ اسلامیشان را بر دوش این توده-ی دین زده نگه داشته اند.
«پارسایی» یا پاکدامنی یکی از ویژگی هایی است که به همراه خداباوری (مومن بودن) ریشه-ی چندهزار ساله در فرهنگ ایرانزمین دارند. ولی یک کژبرداشتی (سوتفاهم) مرگباری که هم اکنون در ایران سبب پیدایش و ادامه-ی حکومتِ ترس و ترور اسلامی شُده است این است که توده-ی دین زده ایران، اهورا مزدا را با الله اسلام یکی گرفته گرفته است؛ درجاییکه اهورا مزدا نماد راستی، مهربانی، دانش، آفرینش خوبی، آشتی و آسایش و آزادگی است، الله اسلام سمبل فریب (مکر) [1]، دروغ (تقیه)، خونریزی، راهزنی، ناموس دُزدی و بردگی است، به زبان دیگر همگی ویژگی هایی که به اهریمن بربسته شده اند، یکجا در الله اسلام گردآوری شُده اند. خویشکاری (وظیفه-ی) مهم فرهیختگان ایران پایان دادن به این کژبرداشتی (سوتفاهم) در میان توده های دین زده-ی ایران است که: روی برگرداندن از الله به مانی (معنی) بیخدایی و آلوده شدن به گُناه نیست، بلکه روی برگرداندن از اهریمن است، زیرا «همان اهریمن است الله و در آن من ندارم شک »(مهدی اخوان ثالث).
از دیگر کژبرداشتی هایِ ایرانیان، گرامیداشت و سوگواری برای کسانی است که سهم بُزرگی در ویرانی ایران، به بردگی بُردن مردم آزاده این کشور و کُشتار آنها در تازش اسلام به ایران داشته اند: اگر آن ایرانیان ناآگاهی که برایِ حُسین تازی یک ماه سوگواری میکُنند و با دشنه سر و چهره-ی خودشان را خون آلود میساند، میدانستند که او و دیگر اشوکان (مقدسان) و پیشگامان اسلام در گفتارشان چگونه ایرانیان را خوارداشته اند [2] و در تازش به ایران و در پیشاپیش سپاه اسلام چه ویرانی ها ببار آوردند و چه بی ناموسی هایی را با خواهران و مادران آنها کرده اند، و سپاه اسلام به فرماندهی پیشوایان اسلام چه پُشته ها از کُشته هایِ برادران و پدران دلاور آنها در جنگ های پُل، زنجیر، کادوسی (قادسیه)، جولا و نهاوند ساخته اند، هرگز تن به چنین خواری نمیدادند که در غم حسین تازی و دیگر امامان شیعه گل بر سر بریزند. به واژگونه، اگر این توده-ی دین زده از گذشته-ی درد آور نیاکانش آگاه میبود به جای سوگواری برای تازیان ددمنش، به هال نیاکانِ ستمدیده، به بردگی بُرده شده و کُشته شده-یِ خودش خون میگریست؛ پایان دادن به این ناآگاهی و کژبرداشتی در میان توده های دین زده-ی ایران از خویشکاری های (وظیفه های) مهم فرهیختگان میهندوست است.
بجای باور به الله و آیین اهریمنی اسلام که در آینده-ی نزدیک در ایران به گور سپرده خواهد شُد، مردم خُداباور ایران خواهند توانست، همانند نیاکانشان، با پیروی از آموزه هایِ مردمی و جاویدانِ اشو زرتشت و آیین او، همچنان پارسا، پاکدامن و خداباور بمانند، همان آیینی که ایرانیان توانستند به الهام گیری از آن بُزرگترین فرمانروایی و باشکوه ترین شهریگری (تمدن) جهان را برپایه-ی دادگری و آزادگی پایه گذاری کُنند.
ایدون باد

 یاداشت:

[1] مکر و مکرالله والله خیرالماکرین (آیه-ی قرآن).


[2] امام حسين:«ما از تبار قريشيم هواخوان ما عرب و دشمنان ما ايراني ها هستند؛ روشن است که هر عرب از ايراني برتر است ايرانيان را بايد
اسير کرد و به مدينه آورد زنانشان را به فروش رسانيد و مردانشان را به بردگي وغلامي اعراب گماشت.» سفينه الاخبار ومدينه الاحکام والاثار نوشته حاج شيخ عباس قمي ص 164

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر