نگاهِ سُخن سنجانه (انتقادی) به تاریخچه پیدایش دین اسلام از دیدِ پژوهشگرانِ
دینشناس و گذشتهنگار آلمانی
خشایار رُخسانی
با آنکه مسلمانان بر این باورند که دین اسلام یگانه دینی
است که تاریخ پیدایش و فرگشت (تکامل) آن روزنگاری شُده است، ولی دانشمندان دینشناس،
تاریخ و زبانشناس آلمانی همانند کارل هاینتس اوهلیگ، گرد-رودیگر پوین و کریستفر
لوکزنبرگ بر این باورند که تاریخ پیدایش دین اسلام روشن نیست و دارایِ پوشیدگی و
ابهام های فراوانی است؛ این نتیجه گیری بر این داوی (ادعا) استوار است که نُخستین
نویسندگانِ کتاب هایِ تاریخ پیدایش اسلام، همانند «سیره محمد» نوشتۀِ ابن هشام، کتاب
المغاضی نوشتۀِ صحیح بخاری (بخارایی)، کتاب طبقاتِ ابن سعد و کتاب تاریخ تبری، این کتاب
ها را دستکم دو سده پس از مرگ مُحمد رسول الله نگاشته اند. و در این میان بسیاری
از داستان ها و نوشته هایی که از محمد روایت میکُنند و یا به دوران پیدایش اسلام
برمیبندند، بیشتر به افسانه شباهت دارند تا به رویدادهای راستین و پیش آمدۀِ
تاریخی. «گرد-رودیگر پوین» کسی است که در دهه هفتاد میلادی در فرنشینی یک گروه از
باستانشناسان آلمانی، سرپرستِ پژوهش در قرآن هایی شُد که در صنعا در کشور یمن یافت
شُده بودند. این قرآن ها که در مزگتی (مسجدی) کهن برای چهارده سده از دیده ها
پنهان مانده بودند، در شمار آن قرآن هایی هستند که از دست قرآن سوزی عثمان سالم
مانده بودند. گرد-رودیگر پوین در پی چند دهه پژوهش در این قرآن ها توانست نشان دهد
که در ناسانی با باور مسلمانان که «قرآن های امروزین را بدون کم و کاست فرستاده
شده از سوی الله در شب قدر برای محمد میدانند»، قرآن های صنعا متفاوت با قرآنهای
امروزین هَستند؛ آنها دارای سوره های فراوانی هَستند که در قرآن های امروزی نیامده
اند و همچنین شمار آیه ها و رده بندیِ سوره ها گوناگون میباشند. همچنین کریستفر
لوکزنبرگ از زبان شناسان نامداری است که توانست نشان دهد که نُخستین نوشته هایی
که مسلمانان سرچشمۀ آنها را قرآن میدانند، به زبان آرامی بودند، زیرا در آن زمان
برای زبان عربی دبیره ای (خطی) وجود نداشت. و هنگامیکه دو سده پس از مرگ محمد
میخواستند آیه های قرآن را که به دبیره آرامی بودند به دبیره عربی برگردانند،
ماندک های (خطاهای) فراوانی انجام گرفت که پیامد آنها برداشت های نادُرُست از گوهر
و پیام راستین این آیه هاست. برای نمونه از آنجا که در زبان آرامی برای «انگور» و
آنچه که عرب ها به نام «حوری بهشتی» میشناسند یک واژه وجود دارد، آنها که قرآن را
از دبیره آرامی به عربی بازگردانده اند، «حوری بهشتی» را به دلخواه، جایگزین «انگور»
کرده اند که پیامدِ شوم آن نیز خودکُشی های انفجاری بُنیادگرایان اسلامی با آزمندی
برای دستیافتن به «حوری های بهشتی» شُده است. این دانشمندان با پُشتیبانی از پاشن های (سندهای)
تاریخی و پژوهش های باستانشناسی نشان میدهند که به واژگونۀِ باور مسلمانان دین
اسلام به اینگونه که ما امروز میشناسیم، شاخه ای از دین ترسایی بوده است که به کمک
گروهای دینی ایرانی/سوری در سوریه تکامل یافته است. با آنکه رویدادهای راستین
تاریخی همانند تازش عرب های تازی به ایران و فروپاشی شاهنشاهی ساسانی بدست تازیان
انکار ناپذیر است، ولی این دینی را که ما امروز به نام اسلام میشناسیم،
در آن زمان هنوز شکل نگرفته بوده است و گسترش دین اسلام انگیزه خلیفه ها برای تازش
به ایران نبوده است.
نتیجه این پژوهش ها در کتابی به نام «سرچشمۀ مبهم اسلام» [1]، و «از بغداد به سوی مرو»، [2] انتشار یافته است. برای آشنایی بیشتر با این رشته پژوهش ها که به زبان آلمانی و انگلیسی گردآوری شُده اند، میتوانید از وبگاه ،
INARAH،
دیدن کنید [3].
یاداشت ها
[1]
http://www.lemessieetsonprophete.com/annexes/Hidden_Origins_of_Islam-EN.pdf
[2]
http://www.inarah.de/cms/geschichte-rueckwaerts-gelesen.html
[3]
http://www.inarah.de/cms/en/
نتیجه این پژوهش ها در کتابی به نام «سرچشمۀ مبهم اسلام» [1]، و «از بغداد به سوی مرو»، [2] انتشار یافته است. برای آشنایی بیشتر با این رشته پژوهش ها که به زبان آلمانی و انگلیسی گردآوری شُده اند، میتوانید از وبگاه ،
INARAH،
دیدن کنید [3].
یاداشت ها
[1]
http://www.lemessieetsonprophete.com/annexes/Hidden_Origins_of_Islam-EN.pdf
[2]
http://www.inarah.de/cms/geschichte-rueckwaerts-gelesen.html
[3]
http://www.inarah.de/cms/en/