خشایار رُخسانی
چکیده:
دگرگونی سیاسی در ایران بدون دگرگونی در راه و روش کنونی اُپوزیسیون حکومت اسلامی امکان پذیر نیست. برای دستیافتن به یک دگرگونی بُنیادین نیاز است که اپوزیسیون از هالت پدافندی به هالت آفندی فراروید و پیش زمینۀِ اینچنین دگرگونی، همبسته شُدن اپوزیسیون حکومتِ اسلامی پیرامون یک سیاست راهبُردی اَنباز (استراتژیک مُشترک) در زیر یک چتر است، که خوشبختانه شورای ملی ایرانیان این چتر را فراهم آورده است.سرآغاز:
یکی از سیاست هایی
که در سه دهه گذشته به ماندگاریِ حکومت اشغالگر اسلامی کُمک کرده است، سیاستِ
سرگرم نگه داشتن اپوزیسیون، آشفته کردن و در تنگنا گذاشتن پیوستۀِ آن بوده است. و
از آنجا که اپوزیسیون حکومت اشغالگر اسلامی در سه دهه گذشته همبسته و دارای یک
سیاست راهبُردی انباز (استراتژیک مشترک) نبوده است، همگی کوشندگی های اپوزیسیون
این حکومت در واکُنش به این چالش هایی بوده است که آخوندها برای سرگرم کردن
آزادیخواهان روزانه پیش پای آنها گذاشته اند. این چالش ها شکل های گوناگونی داشته
اند از پدید آوردن امیدهایِ دُروغین در میانِ آزادیخواهان گرفته که هدفِ آن شکاف
انداختن در میان آنها از راه نمایش های ساختگی درگیری و «جنگ زرگری» میان
دولتمردان حکومت اسلامی (اطلاح طلبان و بُنیادگرایان) بوده است و تا دارزدنِ روزانۀِ زندانیان سیاسی، گُزارش های دلخراش سنگسار زنان بینوا،
خشونت گشت ارشاد در برخورد با دختران جوان، بریدن دست و پای زندانیان، کیسه بُری هایِ
(اختلاس های) آقای زاده ها، ناپدید شدن 200 میلیارد دلار سرمایه های نفتی، در چهار
سال گذشته....نابودی برنامه ریزی شُدۀِ یادگارهای باستانی، فرهنگ ایرانی و زبان پارسی،
شناسۀِ میهنی، جنگل ها و زیستبوم ایران و جانوران کمیاب...
دگرگونی سیاسی بُنیادین در ایران بدون
دگرگونی در این سیاستِ پدافندی و واکُنشی اپوزیسیون امکان پذیر نخواهد بود. به سُخن
دیگر پس از سه دهه شکست و آزمون های تلخ، هم اکنون باید زمان بسنده برای چرخش این بازیِ
سیاسی فرارسیده باشد. اگر اپوزیسیونِ حکومت اشغالگر اسلامی میخواهد خودش را از این
تنگنا و بُنبست سیاسی رها سازد، باید از هالت پدافندی به هالت آفندی فراروید. اپوزیسیون
این حکومت باید بتواند از راه بچالش گرفتن آخوندها، هر روز برای آنها دردسر دُرست کُند
و بدینسان آنها را به فرودوَشت (عقب نشینی) و واکُنش های پَدافندی ناگُزیر سازد؛ برای نمونه از راه ایراختِش (محکومیت) جهانی این حکومت
به شَوَندِ (علت) زیر پاگذاشتن دادیک آدمی (حقوق بشر) و نسل کُشی ایرانیان، از راه
بستن شماره حساب های بانکی دولتمردان حکومت اسلامی و آقازاده ها در بانک های جهانی
و بازپس گرفتن این سرمایه ها به سود مردم ایران، و از راه پیشگیری از سفر دولتمردان
و نورچشمی های آنها به برونمرز، و مهمتر از آن از راه نافرمانی مدنی همانند فراخواندن
ایرانیان درونمرزی به ایستکاری های (اعتصاب های) سراسری و ندیده گرفتن حجاب اجباری
یا خودداری از پرداختِ رسیدهای آب و کَهروبا (برق).... و بدینسان اُپوزیسیون ابتکار عمل را بدست گیرد تا
سرانجام این بازی سیاسی را به سود خودش به پایان ببَرَد. و انجام اینکار نیز تنها از
راه داشتن یک برنامۀِ راهبُردیِ انباز (مشترک) شُدنی است که پیش زمینۀِ آن هماهنگی
و سازماندهی همگی کوشندگی هایِ سیاسی نیروهای
آزادیخواهِ سازمان هایِ گوناگون زیر یک چتر است.
خوشبختانه شورای ملی ایرانیان با هدف
این هماهنگی میانِ کوشندگی های سیاسی همگی سازمان هایِ دمُکرات بُنیان گذاشته شُده
است [1]، که رهایی ایران و نهادینه شدن مردمسالاری آرمانِ انباز همۀِ آنها در این
کشور است. هر ایرانی میهندوست و آزاده که نگرانِ سرنوشت کشورش است و رهایی ایران و
نهادینه شُدنِ مردمسالاری در این کشور آرزوی اوست، میتواند از راه همکاری با شورای
ملی ایرانیان این آرزو را برآورده سازد.
ایدون باد
شنبه، 13 آبانماه، 3750 دین بهی
یاداشت
[1]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر