۱۳۹۱ شهریور ۲۶, یکشنبه

علی شریعتی هندازگر (مهندس) حکومت اسلامی



خشایار رُخسانی

هواداران علی شریعتی شوربختانه بجای پاسخ به پُرسش های ساده، گُریز به نهاده هایِ (موضوع های) بی اهمیت و شاخه ای میزنند که گفتگو با آنها را بی سرانجام میکُند. آنها بهتر است به این پرسش هایِ سادۀِ من پاسخ دهند که سود این پیامبران سامی و امامان شیعه برای هومنی (انسانیت) چه چیزی بوده است؟ آنها چه «تُخم دو زرده ای» گذاشته اند که باید «برگُزیدگان خدا» و برتر از اَلکساندر فلِمینگ (کشف کُنندۀِ پنیسلین)، ویلهلم کُنراد رُنتگن (کشف کُنندۀِ پرتوهای ایکس)، آینشتن، ادیسون... پزشکان و فیزیکدان های نامدار جهان باشند که یافته های آنها سبب نجات جان، آرامش و آسایش میلیاردها تَن از مردم جهان شُده است؟ و این پیامبران سامی و امامان شیعه چه سُخن و یا آیین سودمندی برای هومَنی نوآوری کرده اند که تا پیش از آن مردم جهان از آنها ناآگاه بوده اند؟ این امامان شیعه چه ویژگی یا هُنری داشته اند که آنها را «برگُزیدگان خداوند» کرده است، بجز اینکه آنها در سایۀِ فرمانروایی خلفای عباسی که عموزادگانشان بودند و سرمایه هایی که از مردم ایران غارت کرده بودند، در کنار ریخت و پاش سفره آنها در ناز و شیدان (نعمت) زندگی میکردند؟ همۀِ این امامان برده دار بودند. اگر این امامان میخواستند آموزگاران فرخویی (اخلاقی) برای مسلمانان باشند، دستکم میبایست آیین زشتِ برده داری را برمیچیدند. و نه اینکه خودشان نیز برده دار شوند و در سرمایه اندوزی از اینراه با عموزادگان عباسی شان همتاری کُنند (مسابقه بدهند). اگر هواداران علی شریعتی آگاهانه دین خود را پذیرفته اند و به آن ایمان دارند، باید بتوانند به این پُرسش های ساده پاسُخ دهند.
شوربختانه بخش بُزرگی از مردم مسلمان ایران که کمترین آگاهی از پارادُخشگویی ها (تناقضگوی های) و درونمایۀِ (محتوی) سوره هایِ ترسناکِ «قتلو قتلوی» قرآن و آیین نامردُمی اسلام ندارند، نهازش هایی (توهم هایی) را به نام «ارزش های» اسلامی جامیزنند، که برگرفته از رُسوب هایِ برجای ماندۀِ نیکخویی (اخلاق) و ارزش های انسانی، فرهنگ و آیین هایِ ایرانی در ذهن آنها است، و بدون آگاهی از این راستی که اسلام با این ارزش های انسانی بیگانه است، «گُمگشتۀِ» خود را در آیین اسلام جستجو میکُنند. اگر تا پیش از انقلاب اسلامی، مردم مسلمان ایران گرفتار چنین نهازشی (توهمی) بودند، میشُد این لغزش و ماندَک (خطای) آنها را پذیرفت و آنرا در شُمار ساده دلی و ناآگاهی آنها گُذاشت. ولی امروز چرا مردم ایران باید گرفتار همان ساده انگاری های پیش از انقلاب باشند، آنهم با آنکه بیش از سه دهه از حکومت دینی در ایران میگذرد، و آتش دوزخی را که این حکومت دینی روی زمین برای آنها فراهم آورده است با گوشت و اُستخوان خود میسُهَند (لمس میکُنند)، و همگی دات های (قانون های) کشوریِ آن، مو به مو الگوبرداری از دین اسلام و هماهنگ با دستورهای قرآن و آیین محمد انجام میگیرند؟ پاسُخ هواداران علی شریعتی در «اسلامی نبودن» این حکومت، زمانی پذیرفتنی است که آنها بتوانند نمونه ای از ناهمتایی و ناسانی این دات ها (قانون ها) با دستورهای قرآن و آیین محمد بیاورند، و این درهالی است که این حکومت اسلامی مو به مو برپایۀِ سفارش های علی شریعتی در نَسک (کتاب) «اُمت و امامت» پایه گذاری شُده است، از فرمانروایی (ولایت) فقیه هان گرفته تا بُنیانگزاری مجلس خبرگان.......و دیگر نهادهای حکومتی.
یکشنبه، 26 شهریور، 3750 دین بهی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر