۱۳۹۱ خرداد ۲۰, شنبه

گامی به سوی همبستگی میهنی و مردمسالاری



 یانی خرون
برگردان پارسی: وحید شعبانی / شبکه ایرانیان هلند
رضا پهلوی: ما سال هاست که نبرد برای آزادی و مردمسالاری را آغازیده ایم. و از لغزش های پدرم و انقلاب خفقان آور خمینی یاد گرفته ایم...
 شاهزاده-یِ ایران رضا پهلوی (۵۱ ساله) نبردِ خود در برابر حکومت اسلامی را “نبردی با عقربه‌های ساعت” توصیف می‌کند. دلیل این موضوع، خطر اتمی شدن ایران است که هر آن نزدیکتر می‌شود. از این رو رضا پهلوی تلاش مضاعف خود را انجام می‌دهد تا غرب را به تحرک بیشتری وادارد و نیروهای مخالف ایرانی‌ را بر محور مشترکی همراه سازد.
رضا پهلوی دیروز عصر راهی دادگاه جهانی لاهه بود. او دعوت شده بود که شکایت نامه‌ای را که با کمک سازمان‌های حقوق بشری مستند شده بود، علیه آیت الله خامنه‌ای تشریح کند. او کتابچه‌ای تهیه کرده بود با نمونه‌های مشخص از جنایت هایِ حکومت اسلامی علیه بشریت پس از انقلاب ناکام سبزها در سال ۲۰۰۹.  رضا پهلوی می‌گوید: « این دادخواست که در شورای امنیت مطرح خواهد شد، مشخصا علیه آیت الله خامنه‌ای تهیه شده است، کسی که رهبر اول نظام،  مسئول و به واقع تصمیم گیرندهٔ نهایی است».
البته این تنها کنش رضا پهلوی نیست، او که از هفده سالگی در تبعید به سر می‌برد به زودی برنامهٔ خود را برایِ ایجاد یک شورای ملی ایرانیان اعلام می‌دارد؛ یک تشکل چند وجهی که مشروطه خواهان، جمهوری خواهان، کنشگران راست و چپ از همهٔ دنیا در آن حضور خواهند داشت. رضا پهلوی می‌گوید: “من شخصاً با تندترین مخالفان پدرم گفتگو داشته‌ام”. او  می‌‌افزاید که وی یک برنامه عفو عمومی‌ در دست تهیه دارد که برگرفته از برنامه کمیسیون حقیقت یابی‌ و آشتی‌ ملی‌ آفریقای جنوبی است: “این برنامه می‌تواند سقوط رژیم را تسریع کند. شما با این راه مانعی را از پیش روی کسانی‌ بر می‌دارید که از روی ترس از آینده، از این رژیم پشتیبانی می‌کنند.
شاهزاده با آلترناتیو دمکراتیک خود دنیا را سیر می‌کند. او هفته پیش در آلمان بود و البته چند روزی نیز در هلند می‌‌ماند. وی در هتلی در لاهه، بسیار دل انگیز به مدت یک ساعت و نیم در سخنرانی بدون انقطاع در مورد جهانبینی خود توضیح می‌دهد. خلاصه‌اش چنین است: “هدایت ایران به حکومتی سکولار که حقوق بشر و آزادی بیان در آن محترم شمرده شود”. 
بزرگترین کابوس رضا پهلوی حملۀِ اسرائیل به اهداف اتمی ایران است. او با گذشت زمان، ناشکیباتر می‌شود زیرا اهداف دموکراسی خواهانۀِ وی در آن وضعیت، رنگ خواهند باخت. وی این سناریو را وحشتناک توصیف می‌کند و می‌گوید: «تجهیزات و برنامۀِ اتمی‌ ایران از بین نخواهند رفت بلکه تنها به تاخیر خواهند افتاد. آیت الله‌ها در زیر مخفیگاه‌های مستحکم پنهان می‌شوند و سپس با خیال آسوده به تولید بمب اتم دست خواهند زد. در آن زمان غرب نیز پشتیبانی خود را از سویِ کسانی‌ که در طرفش هستند از دست خواهد داد، از جمله خود من. آخوندها بدون شک دست به انتقام های کور خواهند زد و ما شاهد یک موقعیت ‌باخت خواهیم بود.» 
.
ادامه گفتگو با تهران؟
رضا پهلوی می‌افزاید: «حالا اما ادامۀِ مذاکره با تهران بیهوده است. حکومت ایران با کشتن وقت تا حالا بازی را خوب اداره کرده است. اهداف اتمی ایران صلح طلبانه نیست. در غیر اینصورت آنها کشور را به مرز یک کشمکش نظامی نمی‌‌کشانیدند. حکومت قابل اطمینان نیست. آنها بمب می‌خواهند؛ نه برای اینکه اسرائیل را با بمب صاف کنند. نه، آنها دیوانه نیستند. آنها به دنبال بمب اتم هستند که منطقه را در اختیار داشته باشند. حزب الله لبنان را پشتیبانی و تروریست به دنیا صادر کنند. اسرائیل تنها کشوری نیست که می‌ترسد، همسایگان عرب ایران نیز عرق ترس بر چهره دارند.»
.
گسترش تحریم‌ها؟
رضا پهلوی به «تحریم‌های هوشمند” معتقد است. او می‌گوید: “تحریم‌های کنونی، حکومت را به اندازۀِ کافی‌ هدف قرار نمی‌دهند. چرا حسابهای بانکی‌ آیت الله‌ها توقیف نمی‌شود؟ چرا به دیپلمتهای ایرانی‌ اجازه سفر به کشورها را می‌دهند؟ با شرایط کنونی، حکومتگران، فشار را زیاد احساس نمی کنند.» رضا پهلوی تصور می‌کند که حتا - سیاست- چین و روسیه که همیشه موافق تحریمهای نیم بند علیه ایران بوده‌اند را هم می‌توان مدیریت کرد. او می‌گوید: «چین سیاستی عمل گرایانه دارد، و طالب اطمینان خاطر در بخش انرژی است. روسیه از گسترش ناتو بیمناک است. در هر صورت این کشورها از یک منطق ناامن که همیشه خطر جنگ در آن محسوس است، سود نخواهند برد. در ضمن گسترش رقابت بر سلاح‌های اتمی‌ هم شدیدا خطرناک است.»
.رضا پهلوی خواهان سفر به مسکو و پکن برای ابراز دیدگاه‌هایش و دیداری شخصی‌ با اوباما است. روابط ذینفع مورد بحث قرار خواهند گرفت ولی‌ آنچه وی در مرکز گفت‌هایش قرار می‌دهد «تشنگی مردم ایران به پشتیبانی استوار جهانی است».
در سال ۲۰۰۹ زمانیکه ایرانیان در اعتراض به دست‌کاری در نتایج انتخابات به خیابانها ریختند، در غرب اشتیاقی دیده شد، ولی‌ به همان پر شوری خاتمه یافت. رضا پهلوی معتقد است: «این امر سنجش پذیر با آن پُشتیبانی که از از مردم لیبی‌ و مصر شد نبود. شورشیان در لیبی‌ از ناتو پشتیبانی هوایی گرفتند و حسنی مبارک با درخواست‌های بیشماری برای برکناری مواجه شد. اگر ملتی‌ این حس را یافت که تنها نیست، روند جابجایی به ناگهان شتابی درخور خواهد یافت.»
.رضا پهلوی با ایجاد پلتفرم چند وجهی شورای ملی‌ که در اندیشه دارد، می‌خواهد که طرف صحبت دیپلمات‌های بین‌المللی باشد و همچنین مبارزان ایرانی‌ را پرانگیزه تر کند. او تصور می‌کند که با کمک رسانه‌های اینترنتی بتواند اعتصابات را در ایران عملی‌ سازد. او می‌گوید: «مردم ایران باید دوباره خیابانها را اشغال کنند. تغییرات باید از داخل انجام شود. ضمانتی در کار نیست ولی‌ من به آینده خوشبین هستم. از همه ملتها در خاور نزدیک، ملت ایران خوشبینانه‌ترین چشم انداز را دارد تا از تونل خودکامگی بیرون برود. ما مبارزه را خیلی‌ پیشترها شروع کردیم. ما از اشتباهات پدرم و انقلاب خفقان آور خمینی یاد گرفتیم.»
اما آیا رضا پهلوی آرزوی بازگشت پادشاهی به ایران را دارد؟ دموکراسی در ایران چه فرمی بر خود خواهد دید؟ آیا سامانه-ی سیاسی کشور در آینده از رای مردم منتج خواهد شد؟ یک پادشاهی مشروطه مانند هلند یا یک جمهوری مانند فرانسه یا یک مدل ملهم از ترکیه‌؟ رضا پهلوی می‌گوید: «من همگی آبرو و جایگاهم را برای هدف نهایی گذاشته‌ام

بُنمایه: روزنامهٔ فولکس کرانت، چاپ هلند، ۳۱ می ۲۰۱۲



--
با اندیشه به ایران
اپــوزویسیون حکومت اسلامی را همبسته سازیم
ایستکاری های (اعتصاب های) همگانی و نافرمانیهای مدنی را سازمان دهیم


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر