۱۳۹۰ بهمن ۱۴, جمعه

«داریک»، پول باستانی و میهنی ایران




آرتی دایانا

دانگِ (سکه-ی) داریک پول میهنی ايران در دوران داریوش بزرگ دو هزار و 515 ساله شد!

برپایه-ی بررسی های خاورشناسان اروپايی
 و نوشته های گُذشتهنگاران يونان باستان كه كارهای داريوش بزرگ را موشکافانه و گُسترده بازگویی کرده اند، و همچنین هماهنگ با سالنامه های رسمی، پول رسمی ايران، دانگ (سكه) داريك یا دریک، در ژانويه سال 504 پیش از میلاد زده و رایج شد و این، نخستین دانگِ جهان که همگون و دارای وزن و زر یکسان بود در ژانويه 2011 دوهزار و 515 ساله شده است.
داريوش بُزرگ دستور زدن این دانگ در دومین روز نخستين ماه زمستان سال 504 پيش از ميلاد (ديماه و یک روز پس از شب چله ـ یلدا) داده بود. دانگ های داريك (گرفته شده از نام داريوش) تا پايان دوران هخامنشيان رايج بودند. کَنده کاری نیکارک (نقش) فرنشین کشور بر یک سوی دانگ نيز از زمان داريوش رسم شده است.
بسياری از كشورها نام پول میهنی را از نام های تاريخي گرفته اند، برای نمونه پول ونزوئلا از نام سيمون بوليوار، تاجيكستان از نام سامانيان (سامانی) و ... ولی نام پول میهنی ما ـ ريال ـ از اسپانيا گرفته شده است! چرا ما نبايد پول میهنی خودمان را به نام باستانی اش «دارا (داريك)» بازگردانيم، آیا این پُرسش هم اکنون پاسُخی ندارد؟! گُذشتهنگاران این بی پروایی در نامگذاریِ پول ایران را يكی از سُوتَکی های (غفلت های) دودمان پهلوی مینگرند. پهلوی دوم آیین 2500 ساله-ی بُنیانگزاری کشور ايران را برگزار كرد، ولی از بازگرداندن نام پول میهنی کشور به نام باستانی اش «دارا (داريك)» کوتاهی کرد! اين دودمان نویسه-ی (الفبای) پارسی را دگرگون نکرد تا رَندِش ها (تلفظ ها) يكسان گردند؛ هر چند رضا شاه بُزرگ آهنگ انجام این کار را داشت، ولی به شَوَندِ پَتیاراکی (علت مخالفت) دینکاران و واگشتن این نهاده (موضوع) به بهانه ای برای انجام کارهایی به به زیان حکومت، برای چند زمانی آن را خاموش گذاشت؛ ولی دیگر ژایشی (فرصتی) دست نداد و محمد رضا شاه نیز این نهاده (قضیه) را رویهم رفته فراموش کرد. هماهنگ با دیدگاه زبان شناسان، زبان پارسی يك زبان «هند ـ اروپايی» است، و به همین  فرنود (دلیل) نیاز است با نویسه ای (الفبايی) نوشته شود كه دارای وات های آوادار [حرف صوتی (واول)] باشد نه نویسه-ی عربی! یکی از شَوَندهایی (علت هایی) که هم اکنون توانِ واژه سازی زبان پارسی مرزین شده است (محدود شده است)، هم همین گرفتاری است. چونکه ما به زبانی گفتگو می کنیم که نویسه-ی  آن عربی است، درهالیکه ما باید در زبان پارسی همانند زبان انگلیسی وات های آوادار (حروف صدا دار) داشته باشیم؛ نکته-یِ دیگر این است که پارسی زبان ها به شَوَندهای (علت های) ناروشن چندین وات (حرف) گوناگون را همانند «ظ، ذ، ض و ز»، یکسان میرَندِشند (تلفظ میکُنند) که در واژه های «مظلوم، مذموم، مضمون، مزه کار بُرد دارند!.

 فرتور بالا نمونه ای از دانگ داریک را نشان میدهد که ازآن دوران داریوش بُزرگ است.

۲ نظر:

  1. در پیوند با گرفتاری ما با دبیره-ی (خط) فارسی، من دین دبیره را پیشنهاد میدهم که با آن گات های اشو زرتشت را نوشته اند و به دبیره-ی اوستایی نام آور است. این دبیره دارای 48 وات (حرف) است. دبیره-ی اوستایی رساترین (کامل ترین) دبیره ای است که تا کنون در جهان ساخته شده است، و میتوان آنرا به سادگی در چند تسو (ساعت) یاد گرفت.

    http://khaschayarrochssani.blogspot.com/2012/01/blog-post_14.html

    پاسخحذف