۱۳۹۰ آذر ۲۶, شنبه

زایَک (نسل) کُشی ایرانیان




خَشایار رُخسانی

برپایه-ی آمار رسمی حکومت اشغالگر اسلامی روزی سه زندانی در ایران دار زده میشود، هر روز 300 شهروند تهرانی به شَوَندِ (علت) آلوده و زهراگین بودن هوای پایتخت میمیرند، 84 تن در سراسر کشور به شَوندِ ناشایستگی و بی لیاقتی این حکومت اشغالگر در جاده سازی، روزانه کُرپانی (قربانی) رویدادهایِ جان خراش رانندگی میشوند، یک میلیون کشته در هشت سال جنگی که سبب ساز آن این حکومت اشغالگر بود، ده ها هزار زندانی سیاسی که در دهه 67 و در پایان جنگ به فرمان خُمینی گُجَستک دار زده شدند، سدها هزار دُژخوی (معتاد) به ماده هاِ مَدیان (مخدر) و اَپیون (تریاک) که آهسته آهسته درهال جان دادن هستند و هزاران هزار خانواده هایی که به شَوَندِ (علت) تنگدستی ازهم پاشیده اند و هزاران هزار تن بی خانمان و کارتون خواب... همه-ی این آمار غم انگیز بیانگر یک نسل کشی سامانمند (سیستماتیک) در ایران است که در پی سه دهه گذشته در ایران پیوسته بدست این حکومت اشغالگر و تازی زاده و به کمک یک توده-ی دین زده و خَرَدباخته درهال انجام بوده است، بدون اینکه کسی آنرا جدی بگیرد.
برپایه-ی گفته-ی سرپرست شهرداری تهران برای پیشگیری از رویدادهای ناگوار زیستبومی (طبیعی) همانند زلزله: «تهران در برابر یک زمین لرزه-ی 5 ریشتری هیچ امنیتی ندارد و به شَوَندِ (علت) باریکی کوچه ها، هیچ امکانی برای رساندن کمک به زخمی شدگان پس از زمین لرزه هم نیست». این گفته به این چم است که یک زمین لرزه-ی 5 ریشتری در تهران میتواند دستکم جان 5 میلیون تن از شهروندان تهران را بیدرنگ بگیرد و یک تسو (ساعت) پس از زمین لرزه، آن زخمی هاییکه زیر ویرانه ها مانده اند نیز به شَوَندِ (علت) کُمک نرسیدن و تنها ماندن، جان خواهند داد.
 پرسش مهم این است که آیا سه دهه زمان و بیش از 600 میلیارد دلار درآمدهای نفتی درسال بَسنده نبود، تا در این کشور یک برنامه-ی ساختمان و جاده سازی برپایه-ی روش های نوین سازندگی و استانداردهای (standard) جهانی انجام گیرد؟

اکنون در ماه محرم این توده های دین زده از اینرو برای کربلای حسین و علی اصغر او خون میگریند، که هیچ آگاهی از کربلای ایران ندارند. و روشن کردن ذهن تاریک آنها خویشکاری (وظیفه-ی) فرهیختگان این کشور است که کوتاهی فراوانی در سه دهه گذشته شده در زمینه-ی روشنگری دینی کرده اند.
خمرهای سرخ یا «کمونیست های دوران سنگ» به رهبری پُل پُت در سال های 1975-1979 در دوران چهار سال فرمانروایی با گُسترش ترس و وحشت در کامبوج، دست به یک نسل کشی گُسترده زدند و بیش از سه میلیون تن از شهروندان کامبوجی را کُشتار کردند؛ بدون کُمک ویتنام از راه تازش رزمی به خمرهای سرخ، مردم کامبوج هیچ بختی برای رهایی خودشان نداشتند. هم اکنون نهَش (وضع) مردم ایران با مردم کامبوج سنجش پذیر است، که بدون کمک های آدم دوستانه-یِ ویتنام از بیرون، هیچ امکانی برای کوتاه کردن شر حکومت خمرهای سرخ از سرشان نداشتند. از اینرو باید از هرگونه کمک آدم دوستانه-یِ کشورهای آزاد جهان در راستای آزادی مردم ایران و سرنگونی این حکومت اشغالگر، پیشوازی شود.

شنبه، 26 آذر، 3749 دین بهی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر