۱۳۹۰ آبان ۸, یکشنبه

پیشنهاد به شاهزاده رضا پهلوی در پیوند با کیفرخواست جهانی از علی خامنه ای و آزادی زندانیان سیاسی





خشایار رُخسانی


پیشگفتار:

از آنجا که علی خامنه ای با در دست داشتن جایگاه ولایت مطلقه-ی فقیه، سبب ساز همگی بیدادها و بدبختی هایی است که حکومت اشغالگر او بر مردم ایران روامیدارد، شاهزاده رضا پهلوی کوششی را برای ایراختن (محکوم کردن) علی خامنه ای و پیگرد جهانی او آغازیده اند، اقدامی که سرانجام به آزادی همگی زندانیان سیاسی خواهد فرجامید.  در این پیوند شاهزاده رضا پهلوی پیش نویس متنی را برای فرستادن به فرنشین سازمان ملل و شورای هُده های مردمی (حقوق بشر) سازمان ملل آماده ساخته اند [1]. و همچنین ایشان از همگی  آزادگان  و میهندوستان ایرانی درخواست کمک کرده اند تا پیشهادهای سودمند خودشان را در دسترس همه-ی کوشندگانی بگذارند که میخواهند با این برنامه همکاری کنند. آزادیخواهان میتوانند پیشنهادهای خودشان را در وبگاه خودویژه شان (شخصی شان) بازتاب دهند و سپس به کمک این رمز: 2011HR8712 آنرا در وبگاه «بالاترین» بپخشویند (انتشار دهند).
چنانچه شما دارای شناسه (اکانت) بالاترین نیستید، از این واژه-ی کلیدی (2011HR8712) به نام برچسب در پیشنهادهایی که در این زمینه در وبلاگتان منتشر می کنید، بهره ببرید تا متن شما در سایت گوگل برای همگان جستجو پذیر باشد. دوستانی که دارای شناسه (اکانت) بالاترین می باشند، متن و وبلاگ شما را می توانند در سایت گوگل پیدا کرده و آن را در بالاترین لینک کنند.

سرآغاز

با آرزوی تندرستی و شادباش برای سالروز زایش خجسته-ی شما، میخواستم از شما از بهر پیشکشیدن هنداخ (طرح) کیفرخواست از علی خامنه ای و پیگرد جهانی او، و همچنین کوشش برای آزادی زندانیان سیاسی سپاسگزاری کنم و پیشنهاد های خودم را به آن بیافزایم.
از آنجا که در پیشنویس نامه ای که شما برای فرستادن به فرنشین سازمان ملل و شورای هُده های مردمی (حقوق بشر) سازمان ملل فراهم آورده اید، به شیوه-ی مجازات علی خامنه ای و حکومت اشغالگر او اشاره ای نشده است، برای رسا کردن این نامه، من پیشنهادهای زیر را به آن میافزایم:

1) خودداری از خرید و داد و ستد نفتی با حکومت اشغالگر اسلامی.


2) آروایش (تحریم) جهانی بانک ملی، تا حکومت اسلامی نتواند بهای نفت فروخته شده را از راه هایِ بانکی بدست آورد.


3) بستن شماره های بانکی همه بلندپایگان حکومت اسلامی در برونمرز که CNN بتازگی پخشوده است [2]. و فروگرفتن  میلیون ها دلار از سرمایه های دزدیده شده به سود مردم ایران.


4) خودداری از گفتگو با بلندپایگان حکومت اسلامی وبیرون راندن آنها از کشورهای آزاد جهان.

یادشت ها:

[1]

[2]



یکشنبه، هشتم آبان 3749 دین بهی

اگر زمین لرزه در تهران میآمد؟







چکیده:


شهر تهران از هیچ امکان امینی در برابر زمین لرزه برخوردار نیست. ساختمان های فراوانی که بدون برنامه های مهندسی ساخته شده اند، با یک زمین لرزه-ی 5 ریشتری همانند خانه های کاغذی بر سر ساکنان آن فرود خواهند آمد. کوچه های 9 متری که امکان کمک رساندن به ماشین های امداد را نمیدهند، سبب خواهند شد تا نزدیک به 5 میلیون از شهروندان تهران در همان تسوی (ساعت) نخست زلزله از شدت زخم های وارده جان دهند. هفته-ی گذشته مسئول رسیدگی به رویداد زلزله-ی در شهر تهران با لبخندی بر لب که بیانگر سرگشتگی او بود، در جلوی دوربین تلوزیون به روشنی گفت: « این شهر از هیچ امکان امینی در برابر زمین لرزه برخوردار نیست. و چنانچه زمین لرزه ای روی دهد، در همان یک تسوی (ساعت) نخست میلیون ها شهروند تهرانی جان خواهند داد.»  و این درهالی است که حکومت اسلامی بجای اینکه درآمدهای نفتی را که بالغ بر 400 میلیارد دلار در سال هَستند هزینه-ی ایمنی و آسایش شهروندان کند، هزینه-ی گسترش تروریسم در جهان میکند.
افزون بر آن، از آنجا که این حکومت اشغالگر هیچگونه فراهم آوری برای برآوردن آذوغه و خورد و خوراکِ بازماندگان زمین لرزه را هم نکرده است، یک زلزله-ی 6 ریشتری میتواند آنچنان به شهر تهران آسیب بزند و زیان های جانی بگیرد که شورش بازماندگان شیرازه-ی کشور را درهم بریزد و اراذل و اوباش بسیج یک میلیونی، سپاه نامردان و  توده های دین زده-ی پشتیبانِ حکومت، دیگر نتوانند از هرج و مرج در کشور و فروپاشی حکومت ننگینشان پیشگیری کنند.

سرآغاز

اشتباه نکنید، این تیتر به هیچ وجه سیاسی نیست اما طومار تمامی دولت‌ها (واز جمله ایران) را می‌تواند درهم بپیچید. زلزله ایی به قدرت ۷/۲ ریشتر مرز ایران و ترکیه و حوالی شهر وان را درنوردید و تا وقتی که این نوشته را می‌نویسم گزارش های متفاوتی از تعداد قربانیان زمین می‌رسد، اما حداقل ۲۰۰ نفر در شهری ۷۰،۰۰۰ نفری که تقریبا کامل ویران شده جان خود را از دست داده‌اند. چندی پیش و در سالگرد زلزله ی بم، چند مطلبی در مورد زلزله نوشته شد و حتی یکی از مسئولان دولت آمریکا، خطر زلزله را بیش از هر جنبشی در ایران ارزیابی کرده بود. در آخرین تحقیقاتی که در دانشگاه کلرادو در آمریکا توسط «روجر بیلهام» در سال ۲۰۰۹ میلادی انجام شده است، نشان داده شده است که طی ۱۱۰ سال گذشته، ایران و ترکیه بیشترین میزان کشته بر اثر زلزله را داشته‌اند و متاسفانه به دلیل عدم وجود آئین نامه‌های سخت گیرانه، نظارت بر اجرای صحیح و اصولی سازه‌ها و بالاخره عدم وجود قوانین مربوطه، این بار تکنولوژی (و یا عدم وجود آن) گریبان دولت‌مردان را خواهد گرفت. تصاویری که از زلزله ی اخیر ترکیه تاکنون ارسال می‌شود، همان تصاویری است که سال ۱۹۹۹ در ازمیت ترکیه مشاهده می‌شد. خانه‌های بتنی که به اصطلاح «پن کیک» شده‌اند و طبقات روی هم افتاده‌اند و این یعنی اینکه طی ۱۱ سال دولت ترکیه تقریبا هیچ کار مشخصی در این زمینه نکرده است و یا این کار قابل توجه نبوده. کماکان در تصاویر نشان داده شده می‌توان دید که خبرچندانی از نیروهای آموزش دیده نیست و این مردم عادی هستند که بدون مشخص بودن لباس آنها، در میان آوار به دنبال اشخاص می‌گردند.

در آخرین زلزله‌ی ترکیه، نیروهایی از یونان (دشمن دیرینه ی سابق ترکیه، که بعدا همین کمک‌ها به زلزله زدگان، دو کشور را به هم نزدیک کرد)، اسرائیل و آمریکا سریعا به محل رسیدند و کمک رسانی کردند. اما در زلزله‌ی اخیر، در کمال تعجب، اردوغان علیرغم اعلام آمادگی آمریکا برای کمک اعلام کرده است که کشورش خود می‌تواند موضوع را مدیریت کند. اگر این تصاویر تلویزیونی را تنها با تصاویر گرفته شده از زلزله ی اخیر ژاپن (ونه سونامی بعد از آن) مقایسه کنید، خواهید دید که در ژاپن، تقریبا تمامی ساختمان ها، پابرجا مانده اند و آنچه که قربانی گرفت سونامی بود و نه زلزله و یا در دو زلزله ی بالای ۶/۵ ریشتر در کرایس چرچ نیوزلند که اتفاقا کانون دومی بسیار به سطح زمین نزدیک بود، فقط حدود ۱۰۰ نفر در مرکز شهر که دارای خانه‌های قدیمی بالای ۱۰۰ سال قدمت بودند، کشته شدند که بخش مهمی از این تلفات، توریست‌ها بودند و ناآشنا به نحوه‌ی فرار از زلزله.

مطمئنا، بعد از این خبر زلزله‌ی اخیر در ترکیه، دولت ایران نیز به مدت ۲ هفته چند مانور خنده دار زلزله اجرا خواهد کرد و به کودکان بینوای مدارس یاد می‌دهند که به زیر نیمکت‌هایی که تا زانوی آنها نیز نیست، بخزند. بدون آنکه بدانند بدلیل «پز»های وزیر آموزش و پرورش برای جمع آوری مدارس دو شیفته، بچه ها مجبورند که ۳ نفر در هر نیمکت بنشینند و در کجای نیمکت ۳ بچه جا خواهند گرفت. تکلیف تونل ها و پل‌های تهران چه می‌شود؟ بسیاری از کوچه های تهران، دارای عرض کمتر از ۹ متر هستند، در صورتی که در آنها دو ردیف از برج های حداقل ۴ طبقه در دو طرف کوچه و خیابان وجود دارد و این یعنی پس از زلزله، عملا امکان کمک رسانی به کوچه ها وجود نخواهد داشت و هر آنکه از زلزله هم جان سالم ببرد حتی با جراحتی اندک، امیدی به زنده ماندن نخواهد داشت. اتفاقا این مشکل در گران‌ترین مناطق شهر تهران (که به دلیل وجود بزرگ ترین گسل های تهران، بدترین شرایط در زلزله را خواهند داشت)آنچه که وحشت من را از زلزله‌ی تهران بیشتر می‌کند، لوله‌کشی گازی است که در تهران وجود دارد. بعد از زلزله، قطعا آتش سوزی‌های بزرگی در تهران رخ خواهد داد که اگر شانسی برای زنده در رفتن از زلزله باشد، دود ناشی از آتش سوزی‌ها، جان بسیاری را خواهد گرفت.

تقریبا هیچ ارگان، مدرسه و یا مکان های دیگر آموزش اصولی و مستمر برای زلزله ندارند. بنا به گفته‌ی چند کارشناسی که با تیم کمک‌های بین‌المللی ژاپن کار می‌کنند، حتی ایستگاه‌های آتش نشانی و بیمارستان‌های تهران از گزند زلزله ی بالای ۶/۵ ریشتر محفوظ نخواهند بود. در کجای تهران انبار آذوقه، آب و دارو برای شرایط اضطراری وجود دارد؟ و آیا اگر وجود دارد، این مقدار کافی است؟ اگر زلزله در یک نیمه شب زمستانی اتفاق بیافتد، چه باید کرد؟!

در صورتی که رهبر و تعداد زیادی از مسوولان نظام در زلزله، جان خود را از دست بدهند، چه کسی مسوولیت‌ها را بر عهده خواهد داشت؟ اگرچه در مانورهای «پشت میزی»، یکی از اقدامات پس از زلزله‌ی شدید تهران، دستگیری سارقین سابقه‌دار سایر شهرها است، اما آیا تهران شهر امنی خواهد بود؟ در شرایطی که همه چیز سرجای خود است، بسیاری از فرماندهان سپاه، هر آنچه که می‌خواهند انجام می‌دهند، در آن زمان چه خواهند کرد؟ بعد از زلزله چند هزار میلیارد دلار از ایران خارج خواهد شد؟ قطعا بعد از یک زلزله‌ی شدید، سازمان‌های بین المللی، تحریم‌های ایران را ملغی می‌کنند، اما مشکلات مالی اخیر کشورهای اروپایی و آمریکا، می‌تواند ترمز محکمی برای کمک‌های بی‌شائبه باشد و مگر این کمک‌ها چه میزان می‌تواند باشد؟

موضوع مهم‌تر نیز، بازسازی پس از زلزله است. هنوز هستند در برخی مناطق بم که آوار برداری صورت می‌گیرد. به جرات می‌توان گفت که بیش از ۶۰ درصد خانه های ساخته شده پس از زلزله‌ی رودبار، با زلزله‌ای کوچک‌تر از آنچه که تجربه کردند، با خاک یکسان می‌شوند. بم، هنوز مخروبه‌ای است که جایی برای زندگی نیست. اما، تهران قرار است چگونه بازسازی شود؟ با کدام پول؟ با کدام مدیریت؟

من از شما خواننده‌ی عزیز می‌خواهم، برای فقط ۳۵ دقیقه در طول هفته‌ی پیش روی خود، یعنی روزی ۵ دقیقه فکر کنید که بعد از زلزله چه باید کنید و دولت چه باید کند؟ اگر فکر می‌کنید که در انتهای این هفته، باید «دعا» کنید که زلزله نیاید، بدانید که شما هم تفاوت اساسی با مسوولان فعلی و قبلی ندارید. «دعا» خواندن در برابر طبیعت، همان کاری است که نظام ۳۳ سال است برای «دریاچه ارومیه»، «زاینده رود» و «کارون»، «زلزله ی بم»، «جنگل تراشی» در غرب و شمال، «نسل کشی حیوانات» در سراسر کشور و ده‌ها هزار مصیبتی که تا چند سال دیگر گریبان همه‌ی ایرانی‌ها را خواهد گرفت، انجام داده است. حوادث و سوانح طبیعی را «مدیریت» می‌کنند. همان چیزی که ۳۳ سال است در ایران وجود ندارد.

حب و بغض را هم کنار بگذاریم. بنشینیم و در آن ۵ دقیقه فکر کنیم که چه میزان از این مشکلات تقصیر ماست. آیا به عنوان مهندس، برای دریافت کمی دستمزد و داشتن شرایط بهتر برای خانواده، مدرک‌مان را فروخته‌ایم یا خیر؟ آیا بعد از این خرید و فروش، فرزندمان نیز در مدرسه در امان است؟ به عنوان جوش‌کار، از کار خود زده‌ایم؟ به عنوان پزشک و پرستار، خود را برای این شرایط آماده کرده‌ایم که وقت و علم خود را وقف کمک کنیم؟ به عنوان یکی از والدین و حتی یک معلم، به فرزند خود کمک به هم نوع، احترام به حقوق زنان و کودکان و صبر و تحمل در شرایط بد را یاد داده‌ایم؟

زلزله را باور کنیم! نزدیک‌تر و خطرناک تر از آن است که تصورش را می‌کنیم والبته هیچ ارتباطی نه به حضور رهبر در تهران دارد و نه بی حجابی! مغلطه ممنوع!!


 
توضیح تصاویر (برگرفته از مقاله‌ی یاد شده): تصویر بالا، تعداد زلزله های به وقوع پیوسته از سال ۱۵۰۰ میلادی با کشته‌ی بیش از ۳۰۰۰ نفر (محور افقی) را در مقابل تعداد کشته‌ها (محور عمودی) برای کشورهای متفاوت نشان می‌دهد؛ ایران، چین، ژاپن، ایتالیا و ترکیه در بالای این لیست هستند. تصویر پائین نیز همان محورها و اطلاعات است ولی در محدوده ی زمانی ۱۹۰۰ تا .۲۰۰۸

۱۳۹۰ آبان ۷, شنبه

درخواستِ کمکِ شاهزاده رضا پهلوی از همه-ی آزادگان و میهندوستان ایران برای رهایی زندانیان سیاسی




چکیده:
از آنجا که علی خامنه ای با در دست داشتن جایگاه ولایت مطلقه-ی فقیه، سبب ساز همگی بیدادها و بدبختی هایی است که حکومت اشغالگر او بر مردم ایران روامیدارد، شاهزاده رضا پهلوی کوششی را برای ایراختن (محکوم کردن) علی خامنه ای و پیگرد جهانی او آغازیده اند، اقدامی که سرانجام به آزادی همگی زندانیان سیاسی خواهد فرجامید.  در این پیوند شاهزاده رضا پهلوی پیش نویس متنی را برای فرستادن به فرنشین سازمان ملل و شورای هُده های مردمی (حقوق بشر) سازمان ملل آماده ساخته اند که آنرا در پایین میخوانید. و همچنین ایشان از همگی  آزادگان  و میهندوستان ایرانی درخواست کمک کرده اند تا پیشهادهای سودمند خودشان را در دسترس همه-ی کوشندگانی بگذارند که میخواهند با این برنامه همکاری کنند. آزادیخواهان میتوانند پیشنهادهای خودشان را در وبگاه خودویژه شان (شخصی شان) بازتاب دهند و سپس به کمک این رمز: 2011HR8712 آنرا در وبگاه «بالاترین» بپخشویند (انتشار دهند).
چنانچه شما دارای شناسه (اکانت) بالاترین نیستید، از واژه-ی کلیدی بالا (2011HR8712) به نام برچسب در پیشنهادهایی که در این زمینه در وبلاگتان منتشر می کنید، استفاده نمایید تا متن شما در سایت گوگل برای همگان جستجو پذیر باشد. دوستانی که دارای شناسه (اکانت) بالاترین می باشند، متن و وبلاگ شما را می توانند در سایت گوگل پیدا کرده و آن را در بالاترین لینک کنند.

پیشنهاد من به شاهزاده رضا پهلوی
با آرزوی تندرستی و شادباش برای سالروز زایش خجسته-ی شما، میخواستم از شما از بهر پیشکشیدن هنداخ (طرح) کیفرخواست از علی خامنه ای و پیگرد جهانی او، و همچنین کوشش برای آزادی زندانیان سیاسی سپاسگزاری کنم و پیشنهاد های خودم را به آن بیافزایم.
از آنجا که در پیشنویس نامه ای که برای فرستادن به فرنشین سازمان ملل و شورای هُده های مردمی (حقوق بشر) سازمان ملل فراهم آورده اید، به شیوه-ی مجازات علی خامنه ای و حکومت اشغالگر او اشاره ای نشده است، برای رسا کردن این نامه، من پیشنهادهای زیر را به آن میافزایم:

1) خودداری از خرید و داد و ستد نفتی با حکومت اشغالگر اسلامی.

2) آروایش (تحریم) جهانی بانک ملی، تا حکومت اسلامی نتواند بهای نفت فروخته شده را از راه هایِ بانکی بدست آورد.

3) بستن شماره های بانکی همه بلندپایگان حکومت اسلامی در برونمرز که CNN بتازگی پخشوده است [1]. و فروگرفتن سرمایه های آنها به سود مردم ایران.

4) خودداری از گفتگو با بلندپایگان حکومت اسلامی وبیرون راندن آنها از کشورهای آزاد جهان.

سرآغاز

 هم میهنانم،

جمهوری اسلامی، با نقض مستمر حقوق بشر، سرکوب آزادی های اساسی، اعدام های گسترده و خیابانی، سنگسار، شکنجه و تجاوز در زندان ها، شرایط قرون وسطایی را بر کشورمان حاکم کرده است. متاسفانه، جامعه جهانی تاکنون عکس العمل قدرتمند و منسجمی را در مقابل رفتارهای غیرانسانی این نظام از خود نشان نداده است.


در این شرایط حساس، با توجه به فشارهای جسمی و روحی که بر زندانیان سیاسی-عقیدتی وارد می شود، وظیفه همه کنشگران و فعالین سیاسی و مدنی، وکلای دادگستری، مدافعین حقوق بشر، فعالین حقوق زنان، روزنامه نگاران، روحانیون مستقل، زندانبانان، نیروهای مسلح و یکایک شهروندان ایرانی است تا دست در دست یکدیگر گذاشته و با آغاز یکسری اقدامات ملی و بین المللی، حکومت ایران را وادار به آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی-عقیدتی نماید.


تا کنون اقدامات ارزشمندی در زمینه دفاع از حقوق زندانیان سیاسی-عقیدتی ایران، در داخل و خارج از کشورمان صورت گرفته، اما بدلیل عدم انسجام و حمایت کامل تمام اقشار جامعه، هنوز به نتیجه مورد نظر نرسیده است. در راستای پیشنهادات و درخواست های شما عزیزان در فضای حقیقی و مجازی، با مشورت هم میهنان فعال سیاسی - مدنی، تصمیم گرفتیم بستری مناسب را برای آغاز یک سلسله اقدامات عملی، فراهم سازیم. حرکتی که تنها در سایه مشارکت و همفکری یکایک شما هم میهنان مبارزم امکان پذیر خواهد بود.


·         در مرحله اول، در راستای گزارش دبيركل سازمان ملل متحد و آقای احمد شهید، نماینده ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، پیش نویس یک متن بعنوان یک شکایت نامه رسمی برای ارسال به تمام مراجع ذیربط (کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد، دبیرکل سازمان ملل متحد و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد) تهیه شده است. در پایان این مقدمه، می توانید پیش نویس این متن را مطالعه نموده و نظرات و پیشنهادات خود را برای تکمیل آن ارسال نمایید.
·         بدلیل اینکه آوردن اسامی تمامی زندانیان سیاسی-عقیدتی در ایران در این پیش نویس امکان پذیر نمی باشد، تلاش شده است تا اسامی تعدادی از زندانیان، بعنوان نمونه ایی از کنشگران و فعالین سیاسی، مدنی و عقیدتی ذکر گردد. چنانچه از این لیست موردی از قلم افتاده، لطفا با ذکر منبع ومشخصات در زیرهمین لینک، حساب بالاترین، وبلاگ و یا وب سایت خود، آنرا ارسال نمایید.
·         پیشنهادات و نظرات خود درارتباط با پیش نویس شکایت رسمی و بویژه اقدامات عملی آتی در این زمینه را در وبلاگ خود منتشر و در بالاترین با کلمه کلیدی (2011HR8712) پست نمایید.
·         چنانچه شما دارای شناسه (اکانت) بالاترین نیستید، از کلمه کلیدی بالا (2011HR8712) بعنوان برچسب در مطالبی که در این زمینه در وبلاگتان منتشر می کنید، استفاده نمایید تا متن شما در سایت گوگل برای همگان قابل جستجو باشد. دوستانی که دارای شناسه (اکانت) بالاترین می باشند، متن و وبلاگ شما را می توانند در سایت گوگل پیدا کرده و آن را در بالاترین لینک کنند.
o        دوستانی که در بالاترین فعال هستند، می توانند در این زمینه ما را یاری کنند.
·         به منظور سهولت هرچه بیشتر برای رسیدگی به نظرات شما، پاراگراف های متن پیشن نویس شماره گذاری می گردد تا بتوانید نظرات و پیشنهادات خود را با ذکر شماره پاراگراف مورد نظر ارسال نمایید. 
·         بر اساس سیستم بالاترین، انرژی شناسه من به اندازه ایی نیست که بتوانم به همه لینک های شما رای مثبت و یا نظر بدهم. تلاش من و متخصصین فنی-حقوقی بر این خواهد بود که پس از مطالعه و بررسی تمام نظرات و پیشنهادات ارسالی، مطالب مرتبط با این موضوع را در نسخه نهایی بگنجانیم.
·         از افرادی که در داخل کشور و یا در دستگاه حاکمیت هستند، دعوت می شود تا با رعایت مراتب امنیتی، از طریق افشای اطلاعات در مورد زندانیان سیاسی- عقیدتی گمنام، با ما در این پروژه همکاری نمایند.
·         متاسفانه، به دلیل ارسال هرزنامه (اسپم) و همچنین محدودیت امکانات فنی، بخش دریافت نظرات وبلاگم را موقتا مسدود کرده ام. لطفا برای ارسال نظرات خود از سیستم بالاترین استفاده نمایید.
·         برای تسریع در رسیدگی به وضعیت بحرانی زندانیان سیاسی- عقیدتی و آزادی آنان، پیش نویس این شکایت از تاریخ ششم آبان ماه لغایت پانزدهم آبان ماه 1390 خورشیدی برای دریافت نظرات و پیشنهادات شما بر روی سایت بالاترین قرار خواهد گرفت.  


پیش نویس نامه به 
روسای کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد

1.     نظام جمهوری اسلامی حاکم بر ایران، اقدام به نقض اساسی ترین حقوق زندانیان سیاسی-عقیدتی نموده است. ضمن جلب توجه شما به گزارش جناب آقای احمد شهید، در ارتباط با نقض حقوق بشر در ایران، به اطلاع می رساند، ادله های بسیار محکمی در دست است که بر خلاف آنچه حکومت ایران ادعا می کند، حقوق اولیه میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی  کروبی و کلیه زندانیان سیاسی-عقیدتی و مدنی در ماههای اخیر به شدت نقض شده است و حتی از حقوق ابتدایی زندانیان، همچون حق داشتن وکیل، تفهیم اتهام و دفاع از خود در دادگاه محروم هستند. اینگونه رفتارهای غیر انسانی این نظام بر خلاف مقررات و تعهدات بين المللی است.

2.     حقوق اولیه انسانی دیگر زندانیان و بازداشت‌شدگان سیاسی-عقیدتی و مدنی همچون بهنام ابراهیم زاده، بهمن احمدی عمویی، منصور اسانلو، حسن اسدی زیدآبادی، عمادالدین باقی، آیت الله بروجردی، عماد بهاور، حسین پالانی، علی پورسلیمان، محمدرضا پورشجری، مصطفی تاج زاده، مجید توکلی، رضا جوشن، حمیدرضا خادم، مهدی خدایی، رضا خواجه ای، محمد داوری،ارژنگ داوودی، مجید دری، حسین رونقی ملکی، علیرضا سپاهی لائین، عیسی سحر خیز، قاسم شعله سعدی، کیوان صمیمی، حشمت الله طبرزدی، ابوالفضل عابدینی، جواد علیخانی،  سعد غلامحسین پور، عباس کاکایی، جواد لاری، فرشاد معروفی، محمدرضا مقیسه، حمید موذنی، عبدالله مومنی، بهاره هدایت، حجت الاسلام آرش هنرور، مهدی محمودیان، کشیش یوسف ندرخانی، و صدها زندانی دیگر از نمایندگان گروه های مختلف مردم و گرایش های سیاسی-عقیدتی پایمال شده و به سنگین ترین شکل، مورد ظلم جمهوری اسلامی قرار گرفته اند.

3.     همچنین بازداشت و تهدید وکلا و فعالان حقوق بشر، از سوی نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی، به اتهام «ارتکاب جرایم امنیتی»، صرفا تلاشی است برای از بین بردن اسناد و مدارک نقض حقوق بشر در ایران. آزار و اذیت و شکنجه فعالین و وکلای مدافع حقوق بشر، همچون نسرین ستوده، عبدالفتاح سلطانی، هنگامه شهیدی و کوهیار گودرزی، اقدامی است جهت ساکت کردن کسانی که به دفاع از حقوق همنوعان خود برخاسته‌اند. در چنین فضایی، وکلا برای انجام وظیفه قانونی خود که دفاع از موکلین است، بیشتر و بیشتر مورد تهدید قرار می گیرند.

4.     مواد ۲ ٫ ۳ ٫ ۵ ٫ ۷ ٫ ۹ ٫ ۱۰ ٫ ۱۲ ٫ ۱۹ ٫ ماده ۲۰ بند ۱، ماده ۲۱ بند ۱، ۲ و ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر که هدف آن برقراری و تضمین حقوق و آزادی‌های برابر برای همه مردم است در مورد تمام زندانیان سیاسی-عقیدتی و مدنی به کرات نقض شده است.

5.     در اینجا تنها از بعضی افراد که اطلاعات بیشتری از آنها در دست است نام برده شده، ولیکن صدها تن از زندانیان سیاسی-عقیدتی و مدنی گمنام در زندان های ایران تحت سرکوب و نقض سیستماتیک حقوق بشر قرار دارند و عدم توجه جامعه بین اللملی به شرایط زندانیان در ایران، وضعیت را لحظه به لحظه برای آنان وخیم تر و حکومت ایران را برای ادامه روش های ضد انسانی خود جری تر خواهد کرد.

6.     نظام جمهوری اسلامی، مبتنی بر حکومت دینی است و قانون اساسی آن مجموعه متناقضی است که از یک طرف، ابزار تمرکز تمام قدرت در دست ولایت مطلقه فقیه است و از طرف دیگر، معرف تبعیض جنسیتی، قومی و دینی است. بر اساس قانون اساسی، رهبر، عالیترین و بالاترین مقام نظام است و تمام امور کشور تحت کنترل مطلقه او قرار دارد. حکم حکومتی رهبر فراتراز قانون اساسی و رای مردم است و برای تمام ارکان حکومت "فصل الخطاب" است. روسای قوای سه گانه، نمایندگان مجلس، شورای نگهبان، فرماندهان نظامی و انتظامی، اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، امامان جمعه، رئیس صدا و سیما و حتی نمایندگان مجلس خبرگان که مسئول نظارت بر عملکرد رهبر می باشند، بطور مستقیم و غیر مستقیم توسط ولی فقیه انتخاب می شوند. در واقع ماهیت این نظام، حاکمیت تک نفره و دیکتاتوری مطلق می باشد.

7.     بنابراین، بر اساس ماده دوم میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، ضمن اعلام شکایت از حکومت ایران، بدلیل نقض گسترده حقوق بشر و حقوق اساسی زندانیان سیاسی-عقیدتی، از شورای امنیت و ارگان های ذيربط سازمان ملل درخواست می شود تا به منظور آزادی فوری و بدون قید وشرط همه زندانیان سیاسی-عقیدتی، مدنی، وکلا و مدافعان حقوق بشر، اقدامات موثر و ضروری را با استفاده از اهرم های اجرایی بین المللی، علیه آقای سید علی خامنه ایی، ولی مطلقه فقیه حاکم بر ایران، به عمل آورند.
8.     بر این باور هستیم که واکنش مناسب جامعه بین الملل به عملکرد حکومت ایران در قبال شهروندان خود، پیام قدرتنمندی خواهد بود تا این حکومت سرکوب آزادی های اساسی مردم ایران و نقض کنوانسیون های بین المللی که به اجرای آنها متعهد شده را متوقف کند.


رضا پهلوی

رونوشت: دبیرکل سازمان ملل متحد
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد


یاداشت
[1]


http://www.khabarnet.info/index.php/article/economy/60-economy/2221-1388-11-07-13-56-39.html





پخش پیام شاهزاده رضا پهلوی در راستای آزادسازی زندانیان سیاسی و هنداخ (طرح) کیفرخواست جهانی از علی خامنه ای و پیگرد جهانی او از بلندگوی «صدای ایران».





کوروش بزرگ و محمد ابن عبدالله




بارگیری نَسک (کتاب) کوروش بزرگ و محمد بن عبدالله


پرُفسور مسعود انصاری


در ژرفای سنجش میان «کوروش بزرگ» و «محمد بن عبدالله» خواهیم دید، آیا هُده (حق) با آنهایی است که باور دارند «تازش عرب ها به ایران و ورود دین آنها به این سرزمین برای مردم ایران آیین راستینی به ارمغان آورد که بر اثر آن مردم این سرزمین به پرتویِ راستی و درست گرایی و پیشرفت های مینویی (معنوی) رهنمون شدند،» و یا آنهایی درست میگویند که به اسلام باورندارند و میگویند: « تازش عرب ها به ایران و وارد شدن دین اسلام به این کشور، سبب بی ارزش شدنِ آداب و آیین باستان، ارزش های فرهنگی، میهنی و تاریخی ما شد، و ما را از پیشرفت بازداشت و سبب واپسماندگی تاریخی و سیاسی ما گشت.»


«همه-ی سخنان را بشنوید و بهترین ها را برگُزینید» (اشو زرتشت)


پیام کوروش بزرگ:

منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه جهان.
اینک که به یاری «مزدا اهورا » تاج پادشاهی ایران و بابل و کشورهای چهارگوشه -یِ جهان را به سرگذاشته ام به آگاهی همگانی میرسانم که تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق پادشاهی را به من می دهد دین و آیین و رسم های پاترم هایی ( ملت هائی) را که من پادشاه آنها هستم گرامی خواهم داشت و نخواهم گذاشت که فرمانروایان و زیر دستان من دین و آیین و رسم هایِ پاترم هایی (ملت هایی) که من پادشاه آنها هستم یا پاترم های (ملت های) دیگر را خوار بدارند یا به آنها توهین نمایند.

من از امروز که تاج پادشاهی را به سر نهاده ام تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق پادشاهی را به من می دهد هرگز پادشاهی خود را بر هیچ پاترمی (ملتی) به زور نخواهم پذیراند و هر پاترمی (ملتی) آزاد است که مرا به پادشاهی خود بپذیرد یا از آن خودداری کند و هرگاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند من برای پادشاهی بر آن پاترم  (ملت) به جنگ روی نخواهم آورد

من تا روزی که پادشاه ایران هستم نخواهم گذاشت کسی به دیگری ستم کند و اگر بر کسی شود من هاگ (حق) وی را ازستمگر خواهم ستاند و به او خواهم داد و ستمگر را کیفرخواهم داد.من تا روزی که پادشاه هستم نخواهم گذاشت سرمایه های ناتَرابَر (غیر منقول) یا دستکارگان (اموال منقول) دیگری را به زور یا از راه دیگر بدون پرداخت بهای آن و بدست آوردن خُرسندی دارناک (مالک) سرمایه ، فروگیرد و من تا روزی که زنده هستم نخواهم گذاشت که یک آدم، آدم دیگری را به بیگاری بگیرد و بدون پرداخت مزد وی را به کار وادارد.

من امروز به آگاهی همگانی میرسانم که هر کسی آزاد است که هر دینی را که دوست دارد بپرستد و در هر جایی که دوست دارد زندگی کند، با این سامه (شرط) که در آنجا هاگ (حق) کسی را به زور نستاند و هرپیشه ای را که دوست دارد پیش بگیرد و دارایی خود را به هر شیوه که دوست د ارد بگُسارد (مصرف کند)، با این سامه (شرط) که آسیبی به هُده های (حقوق) دیگران نزند. هیچ کس را نباید از بهر گُناهی که  یکی از خویشاوندانش کرده است، کیفر داد. من برده داری را برانداختم؛ به بدبختی های آنان پایان بخشیدم .

من تا روزی که به یاری مزدا زنده هستم و پادشاهی می کنم نخواهم گذاشت که مردان و زنان را به نام غلام و کنیز بفروشند و این خویشکاری (وظیفه-ی) فرمانروایان و زیر دستان من  است که در گُستره-یِ زیر فرمانشان از خرید و فروش مردان و زنان به نام غلام و کنیز پیشگیری کُنند و رسم بردگی باید سراسر (به کلی) از جهان برافتد.
از مزدا خواهانم که مرا در راه اجرای پیماننامه هایی که نسبت به پاترم های ( ملت های) ایران، بابل و مردمان چهار گوشه-ی جهان بر دوش گرفته ام کامروا گرداند.



این نسک را میتوانید با دنبال کردن پیوند زیر بارگیری کنید: