۱۳۹۰ فروردین ۱۵, دوشنبه

جشن فروردینگان": آیین ستایش گوهر پرفروغ هستیِ جان و تن سپردگان به مهر ایران



جیمز آبراهام
"فَروَردینگان" یا "فرودُگ" جشنی است که در روز نوزدم فروردین, برای نکوداشت درگذشتگان برگزار می گردد و از آنجا که در اندیشه ایرانی، آیین‌های سوگواری به سیمای امروزی آن ، جایی نداشته، مزدمان درهنگام این آیین نیز جشن برپاداشته و, روان درگذشتگان را هم در شادی خود , ...همراه میسازند.
در گاهشماری ایرانی,هر روز ماه را با نام یکی از امشاسپندان و ایزدان می‌خواندند و در هر ماه، روزی که با نام آن ماه همنام می‌شد، جشن میگرفتند . از آنجاکه روز نوزدهم هر ماه ,«فروردین روز» نام دارد ,ازین رو ,نوزدهم فروردین جشنی برگزار می گردد، به نام «فروردینگان» که به آن «فُرودُگ» نیز می‌گویند.
فروردین که در اوستا و پارسی باستان " فِروَرتینام " ، در پهلوی " فِروَرتین " و در فارسی " فروردین " گفته شده ,به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان میباشد و روزی است که ایرانیان به یاد فروهر آدمی و به ویژه فروهر درگذشتگان آیین‌هایی برپا می‌دارند زیرا باور دارند این روز ازآنِ فروهرها یا نورانی‌ترین بخش هستی آدمی است.
"فروهر" که در زبان اوستایی "فِرَوَشی" و در زبان ایرانی باستان " فِرَوَرتی" خوانده میشود، یکی از نیروهای سرشتینی است که به باور مزدیستان ,پیش از پدید آمدن دیگر آفریدگان، پیدایی داشته و پس از نابودی آنها، به جهان مینوی رفته و پایدار می‌ماند.

در اوستا از پنج نیروی سرشتین, بدین گونه سخن رفته‌است

1. "اَهو" یا جان

2. "دَئنا" یا وجدان

3. "بَئوذ" یا نیروی اندریافت(ادراک)

4. "اُوروَن" یا روان

5. "فِروَشی" یا فروهر.

در فروردین یشت, کرده یکم چنین آمده:

اَهوره مَزدا به سِپیتمان زَرتُشت گفت :

ای سپیتمان !

اینک به راستی تو را از زور و نیرو و فر و یاری و پشتیبانی ِفَرَوَشی های توانای ِپیروزمند ِاَشَوَنان می آگاهانم که چگونه فروشی های توانای ِاشونان، مرا به یاری آمدند و چه سان مرا یاوری رساندند.

ای زَرتشت !
از فر و فروغ آنان است که من آسمان را در بالا نگاه می دارم تا از فراز، فروغ بیفشاند
فروهر یا فرَوَشی بخشی از هستی مینوی آدمی است که نگهبان تن و روان او میباشد و می توان آن را "خودِ آسمانی" او دانست. هر بدی که آدمی بر زمین کند، بر "خود آسمانی" او اثر نمی‌گذارد و تنها هستی زمینی وی خواهد بود که براثر گناهانش در دوزخ رنج می‌برد. به دیگرسخن، فروهر ,روح پاسبان آدمی است که پیش از زایش, پیدایی دارد و پس از مرگ نیز پاینده می‌ماند. روان پس از مرگ به فروشی خود می‌پیوندد. از آنجا که فروهرها یکسره پاکند، از یاوران نیروهای اهورایی به شمار می‌آیند و اهورامزدا را در نبرد با اهریمن یاری می‌کنند.
درباره معنی این واژه ,پیشنهادی که از همه پذیرفتنی تر به نظر می‌رسد، گفته هارولد بِیلی, ایران‌شناس بزرگ است که این واژه را از بُن «وَرتی» به معنای «دلاوری» می‌گیرد و باور دارد فروهر نماینده روان پهلوانان درگذشته بوده است. ایرانیان باستان,فروهرها را هستی مندانی مادینه و بالدار و جنگجو می‌دانستند که در آسمان زندگی می‌کنند. از این‌رو، بسیار چست و چالاک‌اند تا در هنگام نیاز , بیدرنگ به یاری خویشان خود بشتابند.

آیین جشن فروردینگان

در این جشن که امروزه بیشتر به جشن فرودگ نامیده میشود , کسانی که هنوز یک سال از درگذشت خویشاوندشان نگذشته است، خوانی سفید می‌گسترند و جامه سپید بر تن می‌پوشانند، با این امید و آرزو که روان خویشاوند درگذشته نیز سپید و پاک از همۀ آلایش‌ها باشد، آنگاه از موبد سپیدپوش می‌خواهند با زمزمۀ آفرینگان، بر همه نیکی‌های گیتی و سرچشمه همه پاکی‌ها آفرین بفرستد و در این سِپاش(فضای) پر از بوهای خوش، آرزوی بهشتی سرشار از نور و خوشی برای نزدیکان درگذشته خود میکنند،در ایران امروز نیز, زردشتیان بر سر آرامگاه درگذشتگان خود (در تهران قصر فیروزه) می‌روند و برای خشنودی روان‌های ازدست رفتگان ,عود و کندر آتش می‌زنند و به نشانه میَزد(نذر),گل و گیاه و میوه و لُرک بر سر آرامگاه آنان می‌گذارند.

"لُرک" یا "آجیل هفت مغز" یا "آجیل گاهنبار" آجیلی است که هنگام جشن‌ها فراهم گردیده و به رسم مِیَزد(نذر) میان دیگران پخش مینمایند تا مایه خشنودی فروهرهای درگذشتگان شود. برای آماده سازی لُرک از هفت میوهٔ خشک بهره میبرند بویژه: پسته، بادام، سنجد، کشمش، گردو، برگه هلو، انجیر و خرما . فراهم ساختن آجیل مشگل‌گشا نیز ریشه در همین رسم دیرین دارد.
در هنگام این جشن، نان ويژه ای به نام ″سيروگ″ نیز به همراه تخم مرغ و كماچ و حلوا نیز بر سر سفره گذاشته میشود. سيروگ که از بايسته های چنين روزی می باشد را در روغن کنجد می پزند يا سرخ می کنند.
در جشن فرودُگ، هفت موبد آمده و می‌نشینند.سپس لُرک‌ها را در چادرشب‌هایی می‌ریزند و پیش موبدان می نهند.در این آیین, چند «موبدیار» نیز همکاری دارند. آنگاه موبدان اوستاخوانی آغاز می‌کنند، بیشتر هم سرودهایی از "فروردین یشت" می‌خوانند و بدین شیوه، لرک را فرخندگی(تَبَرّک) می بخشند. سپس، موبدیاران چادرشب‌ها را به کمر می‌بندند و لُرک را میان مردم پخش می‌کنند.. در یزد، این آیین از ساعت چهار پس ازنیمروز نوزدهم فروردین برگزار می‌شود، ولی در تهران چون گرفتاریهای روزانه مردم بسیار است، همه نمی‌توانند در یک زمان گرد یکدیگر جمع شوند.
زیبایی این جشن درآن است که ایرانیان برای درگذشتگان خود جشن می¬گیرند تا هم خود شاد باشند و هم اینکه برای درگذشتگان خود آرزوی شادی روان کنند، تا روان درگذشته¬شان به فروهران پاک بپیوندند.
با این آرزو که همگی ما فرزندان چنین نیاکانی زیبااندیش و خردمند, همواره یاد فروهرهای پاک سرشت پهلوانان و سرفرازان ایران زمین را زنده نگاه داشته و با بهره گیری از نیروی جاودان اهورایی, همچون "سپاه فروهران" که در جهان مینوی به رویارویی پیوسته با اهریمن می پردازند , در این جهان به پیکار با اهریمن زادگان و تاریک اندیشان بکوشیم و مهر فروزان ایرانزمین را دیگربار , درخشنده سازیم.

فرزفت و فرجام یافت به کام یزدان ایرانزمین

جاودان ایران پاینده مردم بهمنش ایران

یکشنبه مهرشید گئوش روز چهاردهم فروردین ماه سال 7033 آریایی-میترایی

جیمز آبراهام(ر.م)

یادکردها

رضی، هاشم. گاه‌شماری و جشن‌های ایران باستان. تهران: انتشارات فروهر، ۱۳۵۸

بویس، مری؛ زردشتیان، باورها و آداب دینی آنها، ترجمه عسکر بهرامی، تهران: ققنوس، ۱۳۸۱

آموزگار، ژاله؛ تاریخ اساطیری ایران، تهران: سمت، ۱۳۷۴

عفیفی، رحیم. اساطیر و فرهنگ ایران در نوشته‌های پهلوی. چاپ اول. تهران: انتشارات توس ۱۳۷۴

بهار، مهرداد (مترجم). 1369. بندهشن. فرنبغ دادگي. تهران. ص50

تارنماهای زرتشتی "همازور" و "برساد

فرستادنِ پیام به دنباله Donbaleh




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر