۱۳۸۹ دی ۳۰, پنجشنبه

کراوات: یادگار کُهن از روزگار مادها



جیمز آبرامیان

اوستا (وندیداد - فرگرد 14 - بند 9) دوازده چیز را که مرد جنگی به آن‌ها نیازمند است نام می‌برد و می‌گوید: نخست زوبین، دوم خنجر، سوم گرز، چهارم کمان، پنجم ترکشی با شانه بند و سی چوبه تیر برنجین پیکان، ششم فلاخنی با بند بازو آویز و سی سنگ فلاخن، هفتم زره، هشتم کـُئـِرس گردن پوش ، نهم پَنام ، دهم خود، یازدهم کمربند و دوازدهم جفتی ساق پوش

«... هفتم زره، هشتم کـُئـِرس، ...»
این واژه از ریشه‌ی کـُـئـِرتاست و در برابر آن در پهلوی «گریوپان» آمده است و در فرانمون آن می‌گویند که «کُئرت» به زره بسته می‌شود.
همچون بسیاری دیگر از پیشرفتها و نیک فرهنگیها که اروپاییان از روی ناآگاهی به ریشه و پیشینه پیدایش آن و یا با آگاهی و ازروی بدمنشی خود , آنهارا برگرفته از آیینها و گذشته خویش میدانند کراوات هم گرفتار این رویکرد ناپسند آنان گردیده و گروهی ار مردم پدیدآورنده آن که همانا مردم سرافراز ایران زمین باشند را نیز از دانستن ریشه این یادگار کهن برجای مانده از روزگار مادها , به دور نگاه داشته است.
با یک نگاه به نگاره‌ای که در تخت جمشید کنده شده که همان پاپک پدر اردشیر است و رخت مادی بر تن دارد. به خوبی روشن می‌شود که «کئرت» چیست و واژه‌ی کراوات از ریشه ای ایرانی گرفته شده است.
این کراوات بیشتر همچون پیش سینه‌ای دیده می‌شود که پادشاهان و بزرگان سپاه می‌بستند و در همه‌ی پیکره های کنده شده روی سنگ و همچنین برروی سکه‌های باستانی یافت می‌شود
در مازندران تا چند سال پیش که هنوز از تن پوشهای محلی بهره می بردند، رسم بود که داماد شب عروسی، دستمال گردن سرخ یا سبز ببندد و این کار, نشانه دلبستگی او به نشان کرده اش بود.
این پیش سینه که تا روزگار صفویه و پس از آن هم رواج داشته , همان است که به زبان فرانسه
کوئراسه"می‌گویند و ریشه‌ی آن «کئرس» اوستایی است
به گفته‌ی اروپاییان این واژه از سده پانزدهم در اروپا رواج یافته و چون پیشینه‌ی کهن آن را نمی دانسته اند ,برای آن ریشه (کوریاسه) تراشیده‌اند و ریشه آن را از این واژه‌ی نااستوارکه در لاتین نیست ,درنظر گرفته اند و آن را از ریشه‌ی لاتینی "کوریوم" یعنی «چرم»!!! دانسته و ناچار شده‌اند بگویند که این قسمت زره را در آغاز از چرم می‌ساخته‌اند
کژکرداری دیگری که اروپائیان به کار گرفته اند تا به نادرست اینگونه وانمود نمایند که آنان پدیدآورنده کراوات بوده اند این گفته است که چون سربازان کروآت (اهل کرواسی) که در هنگ پادشاهی کروآت در زمان «لوئی چهاردهم» بودند دستمال گردن می‌بستند و این رسم از آن دوره آغاز یافته است پس برای همین مردم فرانسه دستمال گردن را از روی نام این سربازان، «کراوات» نام نهادند!
چه ناآگاهند آن کسانی که نمی دانند مردم کرواسی و صربستان همگی ریشه ای ایرانی داشته و از کوچ کنندگان به این بخش از جهان می باشند چنانکه هردو واژه کروات و صرب ریشه در زبان ایران باستان دارند.
پژوهشگر انگلیسی، نوئل مالكوم در كتاب خود به نام "بوسنی:تاریخچه ای کوتاه" بررسی گرانبهایی درباره پیوند ایرانیان و گذشته تیره های یوگوسلاوی پیشین انجام داده است.
وی در این كتاب می‌نویسد: "واژه كروات، یا هراوات در زبان صربی" ریشه در این زبان ندارد. این واژه همانند نامی ایرانی ‌است كه كه در لوحی سنگی در ناحیه یونانی‌نشین جنوب روسیه یافته شده است. ریشه آن نام، خراوات در اوستا به معنای "دوستانه" است.
بررسیهای تاریخی نشان می‌دهد كه نژاد کنونی كرواسی، كرواتها، از ۱۷۰۰ سال پیش آغاز به کوچ از سرزمین مادریشان، ایران به سوی كرواسی، صربستان و بوسنی نموده‌اند. بر پایه نوشتارهای کهن، تیره های صرب و كروات دارای ریشه ای ایرانی هستند كه رفته رفته به مردم اسلاو پیوسته اند.
کوچ کنندگان به ناحیه بالکان برای آنكه از دیگر تیره های آن ناحیه بازشناخته شوند خود را "خراوات" یا همان كروات می‌نامیده‌اند. همچنین این مردم ایرانی تبار، برای آنكه ریشه خود را از اسلاوها و دیگر مردم آن سرزمین بازبشناسانند، دستمالی بدور گردنشان می‌بستند، چیزی كه پس از سده ها دوستارانی جهانی یافت و به كراوات مشهور گشت. در سال 1656، لوئی چهاردهم، هنگی از داوطلبان كروات را در ارتش خود سازمان داد. هموندان این هنگ، برسم پیشینیان خود، دستمالی ابریشمین را بدور گردن خود می‌بستند كه در پایین آن گره‌ای داشت. همچنین این دستمال برای بستن زخم زخمیها به کار میرفت. از آن پس این گریوبان ابریشمی بخشی از زیور نظامی در ارتش فرانسه شناخته شد و واژه یه زبان فرانسه راه یافت. و پس از 170سال ,کراوات زدن رسمی جهان گستر گردید.
مجموعه کتاب‌های ایران کوده - جزوه‌ی شماره‌ی 3 برگ 30 تا 32 - محمد مقدم (استاد زبان اوستایی و فارسی باستان

Noel Malcolm. Bosnia: A Short History. New York: New York University Press, 1994

ERNEST E. HERZFELD, Iran in the Ancient East, New. York, Oxford University Press, 1941




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر