۱۳۸۹ خرداد ۱, شنبه

آمادگی جُنبش برایِ خُردادماه


نسخه فارسی

سازمان خودرهاگران

چکیده:


با آنکه برخی پَراسنجه ها و پارامترهای کلان همانند وضعیت ناگوار اقتصادیِ حکومت اسلامی، به سود جُنبش کار میکنند که میتوانند این حکومت را به مرز وَرشکستگی و فروپاشی ببرند، ولی ورشکستگی اقتصادی و فروپاشی رژیم ما را بگونه-ی خودکار به سامانه-ی مردمسالاری ره نخواهد برد. در این ترازش و معادله-ی مبارزه با حکومت اسلامی یک پَراسنجه و پارامتر مهمتری هست که اراده و خواست ما برای دگرگونی نام دارد، که اگر بکارگرفته نشود، میتواند این وضعیت آچمز سال ها ادامه پیدا کند.
راز پیروزی ما تنها پُشتگرمی داشتن به خواست و اراده-ی خودمان است و نه پَراسنجه ها و پارامترهایِ آسمانی و افسانه هایی که در ذهن خودمان میبافیم. این باور که هیچ چیز در وَرای اراده-ی ما نخواهد توانست به این وضعیت ناگوار پایان ببخشد، میتواند سرآغازی برای درست اندیشیدن و راستینگرایی (واقعگرایی) در جنبش باشد.





سرآغاز:
در سال گذشته در چنین روزهایی هیچکس چنین چشمداشتی را نداشت که واخواهی ها و اعتراض هایِ مردم در روز 23 خرداد آغازگر یک حرکتِ پُرتوان و با کاراک (پُتانسیل) شود که سپس تر به یک جُنبش سرنوشت ساز فراروید. اکنون ما این آمادگی را داریم و میخواهیم از این آمادگی بهترین بهره را در راستای یک دگرگونی ساختاری ببریم که هماهنگ با خواست ما باشد.
هم اکنون یک سری پَراسنجه ها یا پارامترهایِ فرافردی و کلان دارند به سودِ ما در راستایِ شتاب دادن به روندِ دستیافتن به دگرگونی ها کار میکنند که همانا وضعیت ناگوار اقتصادی است که دارد حکومت را به مرز وَرشکستگی میکشاند؛ در ماه هایِ آینده فشارهای اقتصادیِ جهانی کمر حکومت اسلامی را خواهند شکست و بدینسان وضعیتی پیش خواهد آمد که این حکومت را آسیب پذیر و آماده-ی فروپاشی خواهد کرد. با آنکه این پَراسنجه ها و پارامترهایِ اقتصادی دارند در راستایِ ناتوان کردنِ حکومتِ اسلام کار میکنند، ولی این حکومت بگونه-ی خودکار ازهم فرونخواهد پاشید. چنین اندیشه ای راستین و واقعگرا نیست. در این ترازش یا معادله-یِ مبارزه با حکومت اسلامی یک پارامتر با ارزش دیگری هست که همانا خواست و اراده-ی ما برای ادامه-ی مبارزه است، که میتواند با یاری گرفتن از دانش، آگاهی و دستگاه ارزشی خودمان، در کنار آن پَراسنجه و پارامتر کلان اقتصادی که دارد به سود ما کار میکند، کار رژیم را یک سره سازد. تکیه بر روی پَراسنجه و پارامتر خواست و اراده در این معادله از اینروست که آزمون های تاریخی نشان میدهند که تنها با وَرشکستگی اقتصادیِ یک دولتِ خودکامه، مردمسالاری پدید نخواهد آمد. با نگاهی به وضعیت اقتصادیِ کشور زیمباوه پی میبریم که مردم برای خرید یک تکه نان باید صد میلیون از پول این کشور را پرداخت کُنند، ولی با اینهمه در کنار تنگدستی و فرودستی مردم، هنوز دولتِ خودکامه-یِ موگابه برسر کار است. نمونه-یِ زیمباوه نشان میدهد که هنگامیکه در برابر یک حکومتِ خودکامه یک نیرویِ جانشین نباشد، و همبودگاه نیز بپانخیزد، چنین حکومتِ ورشکسته ای میتواند در برابر فشارها و ورشکستگی اقتصادی دوام بیاورد و با نگهداریِ دستگاه سرکوب خودش یک نمادی از قدرتِ حکومتی را به نمایش بگذارد. و با ماندگاریش، راهبند نهادینه شدن دمکراسی در کشور گردد. به سُخن دیگر تنها فشارهای اقتصادی نخواهند توانست سبب سرنگونی ِحکومتِ اسلامی شوند. دیگر اینکه حتی اگر یک حکومت خودکامه نیز ازهم فروبپاشد در چنین وضعیتی نیز یک تِهیگی قدرت، سبب دستیافتن ِجامعه به مردمسالاری نخواهد شد. نمونه-ی آن کشور سومالی است، که سال هاست که از یک حکومتِ مرکزی بی بهره است، چونکه حکومت مرکزی به دلیل بی بهره گی از توانایی مالی و اجرایی، فروپاشیده است، ولی با اینهمه در آنجا باندهای ستیزه گری هَستند که هرکدام از آنها بخشی از قدرت و منطقه ای از کشور را در دست دارند و باهم درگیر جنگِ درون شهری هَستند.
این نمونه آوری ها نشان میدهند که با فروپاشی حکومت، دادگُری اجتمایی، مردمسالاری و آزادی نمیتوانند بگونه-یِ خودجوش برپا شوند. بگفته-یِ دیگر در کنار پارامتر هایِ فرافردی و کلان که میتوانند قدرتِ یک دستگاهِ خودکامه را همانند حکومت اسلامی، تا اندازه-یِ فراوان سست کنند، و آن را همانند زیمباوه و سومالی به مرز ورشکستگی اقتصادی و فروپاشی برسانند، ولی برای سرنگونی فرجامین آن، به پَراسنجه و پارامتر دیگری نیز نیاز است که همانا اراده و خواستِ گروهی و مردمی است که میتواند به کُنشگری های آنها سازمان دهد تا برای گرفتن قدرت و سرنگونی رژیم، که هرگونه پایگاه اجتمایی و توانایی مالی و اجرایی خودش را از دست داده است، تلنگور پایانی را بزند و همبودگاه را اداره کند. تا زمانیکه پارامتر اراده و خواست مردم که برنامه ریزی شده کار میکند، به میدان مبارزه درنیاید، نمیتوان امید داشت که حکومت اسلامی از بهر فشارهایِ اقتصادیِ بیرونی و یا درونی، حکومت را به مردم واگذار کند. تا زماینکه مردم اراده ای برای گرفتن قدرت از حکومت نداشته باشند، حکومت نیز هیچگاه بدلخواه، قدرت را به مردم واگذار نخواهد کرد و این وضع میتواند سال ها ادامه پیدا کند.
پس زمان آن فرارسیده است که ما خودمان را از اندیشه هایِ بی اراده گری دور سازیم که چنین باوری را در ما پرورش میدهند که میشود با تسلیم شدن به سرنوشت و آسوده گرایی در خانه نشست و امید داشت که تنها به کمک تحریم هایِ اقتصادی و بالارفتن بهای کالاها و چیزهایی از این دست، حکومت اسلامی ازهم فروبپاشد و ما به دمکراسی دستیابیم. چنین اندیشه هایِ بچگانه را باید که بکنار گذاشت و با چنین گرفتاریِ مهمی باید همانند آدم های بُرنا و بالغ برخورد کرد که از بُرنایش و بلوغ اندیشمندی و تاریخی برخوردار هَستند.

برآیند گفتار اینکه:

ما در خُردادماه از این بخت و فرصت تاریخی برخورداریم تا با بکارگیری اراده مان و آوردنِ آن به میدان مبارزه و پذیرفتن هزینه هایِ نیازین و ضروری، آن را به دُشمن خودمان که این حکومت پادمردمی و پادایرانی است بپذیرانیم. با بودن این اراده است که خواهیم توانست از خردادماه به بهترین شیوه بهرهمند شویم و با بکارگیری بیشترین کار و کوشش، این جنبش را به پیروزی برسانیم.
در پیوند با اینکه چگونه میتوانیم به خواستِ خودمان در این مبارزه دستیابیم و اراده-ی خودمان را بکاربگیریم جزوه هایِ فراوانی را سازمانِ خودرهاگران در این زمینه فراهم کرده است و روی وبگاه خودش در تارکده گذاشته است. و در روزهای آینده در زمینه-یِ چگونگی تبلور یافتن اراده-یِ مان در مبارزه، بیشتر گفتگو خواهم کرد. گفته-ی پایانی این است که راز پیروزی ما تنها پُشتگرمی داشتن به اراده-ی خودمان است و نه پارامترهایِ آسمانی و افسانه هایی که در ذهن خودمان میبافیم. این باور که هیچ چیز در وَرای اراده-ی ما نخواهد توانست به این وضعیتِ ناگوار پایان ببخشد، میتواند سرآغازی برای درست اندیشیدن و راستینگرایی (واقعگرایی) در جنبش باشد.
فرستادنِ پیام به دنباله Donbaleh

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر