۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

راهکار هایِ همبستگی میهنی برای بیرون رفتن از واپسگرایی




hmassali@aol.com

اول ماه مه 2010


حسن ماسالی



چکیده:

آن جُنبش آزادیخواهی که سازمان هایِ مردمسالار ایران میبایست پیشگام آن میشُدند، در 22 خُرداد سال 1388 بدستِ خودِ مردم ایران آغازید. از آنجا که نبودِ یک رهبری خردمندانه، میتواند این جنبش را به شکست بکشاند، وظیفه-یِ فرهیختگان، ایراندوستان و سازمان هایِ سیاسی مردمسالار استَ، که بتوانند با پاسداشت هویتِ شخصی و سازمانی خودشان، به گردهم آیند و بر پایه-یِ ارزش هایِ مردمسالار و مشترک در راستایِ بدست گرفتن رهبری جنبش به شیوه-یِ گروهی، باهم همکاری کنند.

سرآغاز

پس از پابرجا شدنِ جمهوری اسلامی – فاشیستی در ایران، بسیاری از مبارزین سیاسی و ایراندوستان در درون و برون از کشور، با این پرسش پایه ای روبرو بودند که چه باید کرد؟ تا این رژیم واپسگرا و فاشیستی در ایران برچیده شود؛ و چه باید کرد و چه نباید کرد؟ تا چنین فاجعه ای در آینده در ایران تکرار نشود.
ایستادگی و مبارزه هایِ پراکنده در درون و برون از کشور ادامه داشت و نشست ها و کنفرانس هایِ گوناگونی نیز به منظور جستجوی راهکار ها و برای برپایی همبستگی با مردم دردمند ایران ، برگزار شدند.
هر کدام از این تلاش ها موجب شده بود که مشعل آزادی خواهی روشن بماند. اما گام بُنیادین را درپایان مردم دردمند ایران، بدون برخورداری از سازمان یافتگی کارا (موثر)، و بدون داشتن رهبران سیاسی پَسندیده، برداشتند.
مردم ستمدیده ایران ، و در پیشاپیش آنان زنان و جوانان، که از واپسگرایی، ترور، فشار، و از تنگدستی و نگونبختی جانشان به لب رسیده بود، با بهره برداری از تضادِ میان " بد و بدتر"، پا بمیدان مبارزه گذاشتند و نه تنها ضربه مرگباری به ستون فقرات رژیم وارد ساختند، بلکه جناح های دیگر رژیم را که میخواستند " سوار بر موج" شوند، و از جنبش اعتراضی مردم برای "پابرجا کردن حکومت دینسالاریِ دیگری " بهره برداری کنند، از درون خود سِپُز کردند (طرد کردند). هشیاری مردم موجب شد که "رهبرانِ دروغین" ماهیت و ویژگی واپسگرای خود را بار دیگر بُروز بدهند ، و وفاداری خود را به " امام و سامانه-یِ فاشیستی" آن، بار دیگر به آگاهی همگان برسانند.
حال این پرسش پایه ای پیشکشیده میشود که نقش سازمانها و مبارزین سیاسی در پیوند با" جنبش خود جوش مردم" که از سازمان یافتگی توانمند و از رهبران خردمند و کاردان برخوردار نیست چه میتواند باشد؟
آیا هرکدام از ما میتوانیم با " هورا کشیدن" و یا با پراکنده کاری، ادعای "رهبری " کنیم؟
آیا باید هماهنگ با فرهنگ و آیین اسلامی، خودمان را با " شهید پروری " و " سوگواری " سرگرم کنیم و بازمانده-یِ کارها را به "نمایان شدنِ دوباره-یِ امام زمان" بسپاریم ؟
یا اینکه، نیاز است که بی درنگ ، به خودخواهی ها ، خود محور بینی ها و به پراکندگی ها پایان بدهیم و با پاسداشتِ هویت سیاسی – تشکیلاتی خود، بگونه-یِ باز و روشن دیدگاه های خود را درباره-یِ روندِ رویدادهایِ سیاسی ایران و درباره-یِ راهکارهایِ رهاسازی ایران از واپسگرایی و خودکامگی به آگاهی همگانی برسانیم؟ و با نیروهایِ سیاسی ای که در مواردِ بُنیادین دیدگاهِ هماهنگ داریم، همبسته شویم و برنامه-یِ کار مبارزاتی ِمشترکی در پشتیبانی از جنبش آزادیخواهانه و برابری خواهانه-یِ مردم، طرح ریزی کنیم و هماهنگ باهم باجرا در آوریم؟ تا رهبران پسندیده-یِ مردم، از درون جنبش آزادیخواهانه-یِ آنها، ضمن شرکت در روند مبارزه، شکل بگیرند و نقش تاریخی و اجتمایی خود را بازی کُنند؟
بنابراین، جنبش آزادیخواهانه مردم ایران بار دیگر با همان گرفتاری سیاسی- فرهنگی – سازماندهی و تاریخی خود روبرو میباشد. درباره-یِ ناتوانی و کمبودهایِ جنبش ِمردم سخنوری کردن و یا بگونه-یِ اَنگاریک (فرضی) درباره-یِ "نقش رهبران سیاسی و اجتمایی " گفتگو کردن، کار پَسندیده و دلاویز نیست.
همه ما که خود را " روشنبین"، " فرهیخته" و یا "مبارز سیاسی" مینامیم، باید در رفتار و کارمان نشان دهیم که از ناکامی ها و شکست های گذشته درس آموخته ایم یا نه؟
همه ما بار دیگر در مرحله-یِ آزمایش تاریخی دیگری قرار گرفته ایم تا از یک سوی خرد و دانش خود را برایِ خدمت به مردم و جامعه بکار اندازیم؛ و از سویی دیگر، با دستیافتن به چاره جویی هایِ هماهنگ در مبارزه، همبستگی ِِخود را با مردم ِدردمند ایران نشان دهیم. هرگونه کوتاهی در این موارد، آگاهانه و یا نا آگاهانه منجر به بیراهه رفتن و خیانت خواهد شد.
را هکارهایِ نیروهایِ هوادار دمکراسی، سکولاریسم، برابری خواه و ایراندوست کدامند؟
1- ) ما میتوانیم از انجام گُزیدمان آزاد پُشتیبانی بکنیم ، چنانچه رهبران همین رژیم ِواپسگرا و ناپسند، به هر دلیلی- حتی از بهر نجاتِ جانِ خودشان – بپذیرند که همه-یِ نیروهایِ سیاسی و اجتمایی، از آزادی هایِ فردی و اجتمایی برخوردار شوند و بتوانند در گُزیدمان – بدون اما و اگر- در گُزینش کردن و برگُزیده شدن شرکت کنند و نمایندگانِ سازمان های ِ جهانی، احزاب و گروه ها در روندِ درستِ برگزاری گُزیدمانِ آزاد، دیده بانی کنند.
2- ) چنانچه سردمداران این رژیم آزادی های فردی و اجتمایی، آزادی احزاب و رسانه هایِ گروهی و انجام گُزیدمانِ آزاد را بی درنگ نپذیرند، یگانگی و همبستگی نیروهای سکولار، دمکرات و برابری خواه، نیازی اجتناب ناپذیر خواهد بود. در چنین شرایطی، نیروهای مزبور وظیفه خواهند داشت که " شورایِ رهبری مشترکی" برای هماهنگ کردن چاره جویی هایشان در سازماندهی و مبارزه بوجود بیاورند، تا به نیروی اثر بخش و توانمندی برای رو در روی شدن و فروپاشاندنِ رژیم فاشیستی فرارویند. هرگونه رویگردانی در برابر خواست تاریخی – اجتمایی و مبارزاتی مردم و هرگونه "عدم احساس ِمسئولیتِ گروهی "، از سوی هر فرد و گروه سیاسی، که ادعای آزادیخواهی و یا ایراندوستی میکنند، برنتافتنی و بدور از بخشش خواهد بود. مردم ایران، بویژه مبارزین آزادیحواه، در شرایط سیاسی و تاریخی سرنوشت سازی بسر می برند. از اینرو، ایرانیانی که به مردم و میهن خود عشق میورزند، ایرانیانی که ازسکولاریسم، دمکراسی و برابری خواهی جانبداری میکنند، ایرانیانی که قلبشان برای آزادی و آسایش مردم ایران میزند ،حق ندارند در چنین شرایطی، غیر مسئولانه برخورد کنند. بنابراین، همبستگی و ائتلاف نیروهای سیاسی، و یگانی در کار مبارزه، بگونه-یِ هدفمند دنبال میشوند. ما یگانگی " همه باهم " را دنبال نمیکنیم، بلکه از یگانگی و همبستگی نیروهای سیاسی و اجتمایی ویژه ای جانبداری میکنیم که خواستار برآورده شدن هدف ها و برنامه های ویژه ای بشرح زیر میباشند:
1- ما حکومتِ واپسگرا، دیکتاتوری و فاشیستی نمیخواهیم وهرگونه چیرگی دینی و ایدئولوژیکی را در ساختار حکومت و در مناسبات جامعه نفی میکنیم.
2- ما میخواهیم که همه مناسبات واپسگرایانه-یِ سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در ایران را از میان برداریم.
3- ما میخواهیم سکولاریسم، کثرت گرایی سیاسی، دمکراسی خواهی و برابری خواهی را برآورده سازیم و در جامعه نهادینه کنیم.
4- ما خواستار برابری حقوق زنان و مردان و همه اقوام، در همه سطوح هستیم.
5- ما میخواهیم با همه-یِ مردم و کشورهایِ جهان، بر پایه-یِ سودهایِ مشترک و ارج دو سویه، پیوندِ دوستانه و آشتیجویانه داشته باشیم.
برای اینکه هدف ها و برنامه های خود را بجا بیاوریم ، امید به بُزرگمنشی ِبیگانگان نداریم، ولی همه-یِ ایرانیان آزاد اندیش و ایراندوست را فرامیخوانیم که از این فراخوان : "همبستگی ملی برای دمکراسی – سکولاریسم و برابری خواهی " پشتیبانی کنند. و از میان خود پنج نفر را بنام هموندان (اعضای) " شورای آماده سازی برگزارکننده کنگره همبستگی ملی " برگزینند.
هموندانِ "شورای آماده سازی کنگره همبستگی ملی "، وظیفه خواهند داشت که حساب بانکی ویژه ای با بازبینی و مسئولیتِ گروهی باز کنند تا افراد بگونه-یِ خودخواسته کمک های مالی خود را برای تآمین هزینه-یِ کنگره و پیوستگی بخشیدن مبارزه، واریز کنند.
هموندان " شورای آماده سازی کنگره همبستگی ملی "،همچنین وظیفه خواهند داشت که پیش نویس "منشور مشترک"، آیین نامه و اساسنامه " کنگره همبستگی ملی" را آماده کنند و تاریخ برگزاری کنگره را به آگاهی نیروهای شرکت کننده برسانند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر