۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

پدیده-ی احمدی نژاد


برگرفته از یک روزنامه-یِ افغانی

پیشگفتار:


این نوشتار از اینرو خواندنی است که نویسنده-یِ افغانی آن بهتر از هر کارشناس ایرانی توانسته است در زمینه-یِ گرفتاری های کشورمداریک (سیاسی)، توانسته است پدیده-یِ احمدی نژاد را واشکافی کند و ریشه هایِ هَنجُمَنی (اجتمایی) آن را پیدا کند. از دیدگاهِ نویسنده-یِ این نوشتار احمدی نژاد بازتابی از نگارک (تصویر) همبودگاهِ (جامعه) ایران در آینه است، که همبودگاه ایران هیچگونه گرایشی به تماشای آن ندارد. نوشتاری که در پایین آمده است تلنگری به خرد فرهیختگان ایران و نیروهایِ آزادیخواهایی است که خود را جایگزین شایسته-یِ حکومت اسلامی میپندارند تا آنها کارزار و مبارزه با حکومت اسلامی و احمدی نژاد را از اندرون خودشان آغاز کنند.

سرآغاز:


احمدينژاد پديده-ي غريب و همهنگام آشنايي است. رفتار او در چشم بسيار کسان يادآور برخورد خشن و توهين آميز يک جوانک بسيجي تفنگ به دست در برابر شهروندان محترمي است که چنان تحقير ميشوند که ديگر جهان را نميفهمند. شان اجتماعي شان، ارج فرهنگي شان و منش و سليقه شان لگدکوب ميشود، به زندگي خصوصيشان تجاوز ميشود، و دستگاه تبليغاتي مدام از در و ديوار جار ميزند که بايد شکرگزار باشند که در کشورشان اين «معجزه-ي هزاره-ي سوم» رخ داده است. احمدينژاد حاشيه را بسيج ميکند تا مرکز قدرت را تقويت کند، مردم مستمند را به دنبال ماشين خود ميدواند و آنان ميدوند، در حالي که به عابران ديگر تنه ميزنند و هياهو و گرد و خاک ميکنند. محمود احمدينژاد از تبار آن سلاطيني است که مدام در حال جهاد بوده اند. او خزانه-ي مرکز را تهي ميکند، تا مرزها را نه آباد، بلکه از نو تصرف کند و به حلقه-ي ارادت درآورد. او مهندس نظام است، اما نه از آن مهندساني که در ابتداي حکومت اسلامي در خدمت ملاها درآمدند تا سازندگي کنند و معجزه-ي پيوند ايمان و تکنيک را به نمايش بگذارند. در ابتدا تکنيک در خدمت ايمان بود. در مورد احمدينژاد، ايمان خود امري تکنيکي است. او رمالي است که دکتر-مهندس شده است. در ذهن او جن و اتم، معجزه و سانتريفوژ، معراج و موشک در کنار هم رديف شدهاند. احمدينژاد به همه درس ميدهد. او ختم روزگار است. در مجلس آخوندي هم درس دين ميدهد. پيش لوطي هم عنتربازي ميکند.
احمدينژاد ترکيبي از رذالت و ساده لوحي است. او مجموعه اي از بدترين خصلتهاي فرهنگي ما را در خود گرد آورده است، از اینرو بسي خودماني جلوه ميکند: دروغ ميگويد و اي بسا صادقانه. غلو ميکند، زرنگ است و تصور ميکند هر جا کم آوردي، ميتواني از زرنگي ات مايه بگذاري و جبران کني. در وجود همه-ي ما اندکی احمدينژاد وجود دارد و درست اين آن بخشي است که وقتي با آزردگي از واپسماندگيمان سخن میگوییم، از آن ابراز نفرت ميکنيم. اما آن هنگام نيز که لاف ميزنيم و خودشيفته ايم، باز اين وجه احمدينژادي وجود ماست که نمود مييابد. احمدينژاد تحقير شده اي است که خود تحقير ميکند. سرشار از نفرت است، اما کرامت دارد. به موضوع نفرت اش که مينگرد، ميپندارد مبعوث شده است تا او را از ضلالت نجات دهد.
احمدينژاد نماينده-ي سنتي است جهش کرده به مدرنيت. او مظهر واپسماندگي مدرن ما و مدرنيت واپسمانده-ي ماست. او اعلام ورشکستگي فرهنگ است.
احمدينژاد نشان فقدان جديت ماست. آن زمان که در قم گفت، هاله-ي نور او را دربر گرفته، حق بود که حجج اسلام اين حجت را جدي گيرند، عمامه بر زمين کوبند، سينه چاک کنند و لباس بر تن او بردرند تا تکه اي به قصد تبرک به چنگ آورند. آن زمان که از دستيابي به انرژي هسته اي در آشپزخانه سخن گفت، حق بود آموزشگاه ها و دانشگاهها تعطيل ميشدند، حق بود بر سر در آموزش و پرورش مينوشتند «اين خرابشده تا اطلاع ثانوي تعطيل است» و آموزگاران از شرم رو نهان ميکردند.
احمدينژاد از ماست. طرفداران او نيز همولايتي هاي ما هستند. ميان احمدينژاد با گروهي از رهبران اپوزيسيون فرق چنداني نيست. در روشنفکري ايراني هم نوعي احمدينژاديسم وجود دارد، آن جايي که ياوه ميگويد و در عين غير جدي بودن، سخت جدي ميشود. در وجود چپ افراطي ايران، از ديرباز احمدينژادي رخنه کرده است منهاي مذهب، يا با مذهبي که گفتار و مناسک ديگري دارد. افسران لوسآنجلسی همگي مقداري احمدينژاد در درون خود دارند.
احمدينژاد نشاندهنده-ي جنبه-ي «مردمي» جمهوري اسلامي ايران است، جنبه اي که اکثر منتقدان آن نميبينند، زيرا هنوز از انتقاد از دولت به انتقاد از جامعه نرسيده اند و از همدستي ها و همسويي هاي دولت و جامعه غافلاند. اکنون همه چيز با تقلب و کودتا توضيح داده ميشود. تقلبي صورت گرفته، که ابعاد آن را نميدانيم. براي اين که نيروي پوپوليسم فاشيستي ديني را ناديده نگيريم، لازم است همه-ی تحليل ها را بر تقلب و کودتا بنا نکنيم. راي احمدينژاد يک ميليون هم باشد، بايستي ريشه-ي اجتماعي فاشيسم ديني را جدي بگيريم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر