۱۳۸۸ مهر ۱۰, جمعه

واپسین بازی اهریمنی: همه چیز یا هیچ چیز



خشایار رخسانی
چکیده:
با ادمه-ی نِهِشت (وضعیت) کنونی، و ایستادگی دانشجویان و دانش آموزان، درازای زندگی دولت کودتا به بهمن ماه نیز نخواهد کشید. رژیم کودتا که به خوبی نیز از این نهاده (موضوع) آگاه است میخواهد با دامن زدن به یک درگیری زمانمند و کوتاه با دولت اسراییل، بهانه برایِ سرکوب جنبش سبزجامگان در درون کشور پیدا کند، و با اینکار خود را از این میرگاه (مَهلکه) رها سازد. سبزجامگان میتوانند با زمینگیر کردن ترازداری (اقتصاد) دولت کودتا، از راه دست از کارکشیدن های سراسری، دولت کودتا را زودبهنگام و پیش از به انجام رساندن این بازی اهریمنی سرنگون کنند.

سرآغاز:

همه-یِ نشانه ها گواهی از این دارند که اگر نِهِشتِ (وضعیت) کنونی کشور به همینگونه ادامه پیدا کُند، با افزایش پایورزی و ایستادگی های دانشجویان و دانش آموزان در سال آموزشی نو، و توانمندتر شدن روز افزون جنبش سبزجامگان، درازایِ زندگیِ دولتِ کودتا هتا به بهمن ماه هم نکشد. کودتاچیان نیز که بخوبی از این راستینگی آگاهند، همانند کسی که تا گلو در گَندآب فرورفته باشد، برای زنده ماندن به هر دستآویزی چنگ میاَندازند. یگانه راهی که همکنون کودتاچیان برای رها کردن خود از این بَزنگاه به آن میاندیشند، تَرابُردن (انتقال) آشفتگی هایِ درونمرزی به بیرون از مرز هاست؛ به زبان دیگر دامن زدن به یک جنگِ زمانمند و کوتاه.
در هنگامه ای که جهان نگران غنی سازی مهارگُسیخته-یِ اُرانیوم از سوی دولت کودتا است، هدفِ رژیم در انجام رزمایش با موشک هایِ میانبُرد در روزهایِ گذشته، تنها پراکَندن این پیام بوده است: برانگیزاندن اسراییل به یک تازش هوایی و یک درگیری زمانمند با این کشور. و یا دستکم افزایش جنگ روانی با اسراییل برای چیره کردن یک جوّ جنگی بر کشور. آخوندها میپندارند که با تازش هوایی اسراییل به ایران، کارخانه هایِ اتمی آن ها که در سراسر شهرهایِ گوناگون ایران و در دلِ کوهستان ها پخش شده اند، از آسیب پاستِه میمانند (مصون میمانند). و یا اگر آسیبی ببییند، این زیان به اندازه ای نخواهد بود که آنها را از دنبال کردن برنامه هایِ ساختن بمب اتمی بازدارد. ولی سودی که آخوندها از این درگیری خواهند برد، بیشتر از آسیبی خواهد بود که به کارخانه های اتمی وارد خواهد شد. به زبان دیگر. جدا از اینکه این کارخانه ها پاستِه بمانند (مصون بمانند) و یا آسیب ببینند، این جنگِ زمانمند ،یک پیروزی بزرگی برای حکومت اسلامی خواهد بود. زیرا رژیم میتواند در این درگیری کوتاه، دستکم از شرّ اُپوزیسیون درونمرزی و جنبش سبزجامگان که بُزرگترین پُژمرگ (خطر) برای ادمه-ی هستومندیِ (موجودیت) ننگینش شُده است، رها شود. راستی این است که همه-ی این برنامه ریزی ها و ارزیابی هایِ رژیم برپایه-ی ساده اَنگاری و رمژک هایِ (خطای هایِ) بُزرگی استوارند که از آمیغ گرایی (واقع بینی) بدور هستند. سران رژیم هنوز باور دارند که بتوانند با یک کُپی برداری ساده از راهکاری که در آغاز انقلاب، ادامه-ی هستی این رژیم را پایندان کرد (تضمین کرد)، دوباره سرشان را از چنَبَر (حلقه-ی) دار بیرون بکشند؛ به چم (یعنی) راه انداختن جنگ با عراق. و آنها نمیخواهند بپذیرند که در این واپسین بازی، آچمز شده اند و دست به هر کاری که بزنند، از پیش بازنده خواهند بود. با اینهمه، با آنکه دولت کودتا میداند که در نِهِشتِ (وضعیت) کنونی از هیچ ژایشی (شانسی) در برابر جنبش سبزجامگان برخوردار نیست، و همکنون تیک تیکِ دَمَک های (ثانیه های ) پایان زندگیش را میشنود، میخواهد بجایِ هیچکاری نکردن و سُتوهیدن (تسلیم شدن) به رای مردم، و یا فروپاشی خود را پیوس کردن (منتظر نشستن) با فرار به جلو، همه-یِ سرمایه هایش و بود و نبودِ ایران را در این مَنگِ کشورمداریک (قمار سیاسی) بر رویِ یک برگِ بازی بگُذارد، برگِ همه چیز یا هیچ چیز.
جنبش آزادیخواهی سبز ایران نباید که این ژایش (فرصت) را به کودتاچیان بدهد که آنها بتوانند جنبش را کُرپانی (قربانی) این واپسین بازی اهریمنی شان کُنند. بهترین راهکار که میتواند با کمترین هزینه-ی جانی و داراکی، این واپسین بازی کودتاچیان را نیز به شکست بکشاند، زمینگیر کردن چرخ ترازداری (اقتصاد) دولتِ کودتا از راه آغاز اعتصاب ها و دست از کار کشیدن هایِ همگانی و سراسری میباشد.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر